عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University
تنش جدی میان ایران و رژیم صهیونیستی به چندین عامل بستگی دارد که عامل اصلی بروز آن به قدر یقین اسرائیل است. به طوری که آغاز جنگ توسط رژیم صهیونیستی و نابود کردن زیرساخت های غزه و نسلکشی مردم فلسطین که بالغ بر 41 هزار نفر میشود، سرآغاز تنش ها را موجب شده است. رژیم غاصب اسرائیل تمامی تحرکات تهاجمی- تدافعی نیروهای حزبالله، حوثی های یمن و سایر نیروهای حامی حقوق مردم فلسطین را متوجه ایران دانسته و مدعی است که با هدایت و مدیریت جمهوری اسلامی ایران، نیروهای نیابتی دست به اقدامات انتقامی میزنند. هر چند مقامات کشورمان بارها متذکر شدهاند که واکنش های نیروهای مقاومت مستقلانه است ولی ایران نیز از حقوق مردم فلسطین دفاع می کند، اما باز کشورمان را در رأس تمامی تحرکات میشمارند.
به هر حال، با بالا گرفتن فشارهای نظامی در بخش شمالی سرزمین های اشغالی که حاصل اقدامات نیروهای حزبالله است، رژیم اسرائیل تغییر راهبرد عملیاتی و نظامی جهت خنثی کردن اقدامات حزبالله را از چندی پیش آغاز کرده است. ناگفته نماند که اقدام یک جانبه رژیم اسرائیل در صدمه زدن به کنسول گری جمهوری اسلامی ایران در دمشق و به شهادت رساندن تعدادی از افسران ایرانی و به دنبال آن شیطنت اسرائیل در برخی عملیات های ایذایی، به ناچار جمهوری اسلامی ایران دست به اقدام شد و عملیات صادق 1 را اجرا کرد. هدف از این افدام متوجه ساختن حامیان و دشمنان ایران به تعهد اقدام مقتدرانه بود که به قول مقام رهبری “دوران بزن در رو گذشته است!” و هر کشوری به منافع ایران تعدی نماید، یقیناً مجازات خواهد شد. البته این اقدام بر اساس منشور سازمان ملل، اقدامی درست و برمبنای اصل دفاع مشروع انجام گرفت.
لیکن رژیم صهیونیستی با این اقدام نیز نه تنها از قدرت بازدارندگی ایران درس عبرتی نگرفت، بلکه با ترور اسماعیل هنیه در تهران، مرتکب اقدامات جنایتکارانه و تعدی به سرزمین ایران شد که نیاز به تنبیه داشت. ایران به جهت اینکه در روند شرایط آتش بس احتمالی میان حماس و رژیم صهیونیستی خللی وارد نسازد، سیاست صبر را پیش گرفت. اما گویی رژیم اسرائیل با حمایت ایالات متحده نه تنها شرایط آتش بس را نادیده گرفت، بلکه فرصت لازم را برای ادامه تجاوزات و جنایات خود یافت و در این بحبوحه ضمن اینکه شرایط لازم حل بحران را نپذیرفت بلکه، دست به انفجار پیجرها و همچنین اقدام به ترور سید حسن نصرالله و چندین تن از فرماندهان ارشد لبنان و به ویژه شهید نیلفروشان کرد که همین جنایات موجب شدند که ایران دست به عملیات وعده صادق 2 بزند.
عملیات وعده صادق 2 با وجود اینکه نمایش توانمندی موشکی ایران را در سطحی فراتر نشان داد، توان آفندی ایران را هم در تثبیت بازدارندگی دفاعی و نظامی محرز ساخت. این عملیات تمام هیبت اسرائیل، ناتوان بودن سیستم دفاع هوایی در برابر موشک های بالستیک ایران را به جهانیان ثابت کرد. از سوی دیگر، در داخل سرزمین های اشغالی نیز امید به پایان یافتن نزاع از بین رفته و مردم اسرائیل با درک اینکه شرایط جنگی از حالت منطقی خارج شده و در راستای اهداف شخصی نتانیاهو و اعضای مؤتلف در هیئت دولت وی که ریشه اعتقادی بر گرفته از تلمود و تورات داشته و افرادی افراطی در زمینه تعصبات دینی- قومی هستند، دست به ترک اسرائیل زدهاند. به طوری که روز پنجشنبه فرودگاه های اسرائیل مملو از فرار اتباع آن کشور است که خانه و کاشانهشان را ترک میگویند. زیرا توانمندی ایران در وارد کردن خسارت حداکثری به پایگاه های مهم نظامی اسرائیل اعم از تل نوف، نتساریم، نواتیم (مرکز استقرار ناوگان هوایی آن کشور) به همراه ساختمان شاخه 8200 سازمان جاسوسی اسرائیل و چندین مکان دیگر، مردم یهودی اسرائیل را دچار تردیدهای جدی کرده است.
همین عوامل باعث شده است که اسرائیل پیوسته تهدید به اقدامی شدیدتر و سختتر از آنچه تجربه کرده، علیه ایران بزند. حال سخن اینجاست که اگر تنش ها همچنان ادامه پیدا کنند، چه عوارضی خواهد داشت؟ چون این مسأله نه تنها جامعه ایرانی، بلکه کشورهای منطقهای را نیز به شدت به خود مشغول داشته است. به طور مثال ترکیه آمادگی دفاعی خود را در گسترش دامنه جنگ اعلام کرده است. در همین حال، کشورهای حوزه خلیج فارس نیز با دولت بایدن در حال مذاکرات پیوستهای هستند تا مانع اقدام تلافیجویانه و تشدیدپذیر اسرائیل علیه ایران شوند. اما به نظر می رسد که جو بایدن درباره نحوه واکنش اسرائیل علیه ایران عاجز است و نمیتواند او را کنترل کند. درج مقالهای در پولیتیکو حاکی است که بایدن قادر نیست اسرائیل را از حمله به ایران منع سازد و تمام نفوذ خود در مسایل خاورمیانه را در برابر نتانیاهو از دست داده است. در همین راستا جان مرشایمر در مصاحبهای اعلام داشته است که اسرائیل می داند که در ادامه افزایش تنش با ایران قادر به مقابله طولانی مدت نیست و فرسایش زمان، آن کشور را به شدت به شرایط سختی سوق خواهد داد. از این رو تلاش دارد پای آمریکا را به این تنش ها بکشاند.
آنچه ناظران در رابطه با احتمال ضد حمله اسرائیل بیان میکنند، این است که اقدام اسرائیل چند وجهی خواهد بود. شاید به صورت نمادین به تأسیسات پدافند هوایی در اصفهان حمله کنند. یا اینکه سایت های نفتی، پتروشیمی و یا زیرساخت های انرژی و تأسیسات هستهای ایران صدمه بزنند. به طوری که نتانیاهو ضمن اشاره به اینکه ایران باید بهای اشتباه بزرگ خود را بدهد، از صدمه زدن به توان اقتصادی ایران سخن به میان آورده است.
مقامات آمریکایی و بایدن در مصاحبهها به این نکته اشاره میکنند که در حال بحث بر سر نحوه اقدام اسرائیل هستند. چرا که با راستآزمایی اقدامات موشکی ایران به این نتیجه رسیدهاند که به راستی ایران توان وارد آوردن خسارات را دارد. از سوی دیگر مقامات نظامی – سیاسی کشورمان نیز تأکید کردهاند که اگر رژیم صهیونیستی بار دیگر دست به اقدامی بزند این بار نه تنها شدیدترین و خسارت بارترین عملیات را علیه اسرائیل بکار خواهند گرفت که حتی هر کشوری به نحوی در کنار اسرائیل باشد، به عنوان هدف برای حمله تلقی خواهند شد. این پیام قاطع، مقامات کاخ سفید را به شدت به بیم و هراس واداشته است. زیرا دولت بایدن همچنان قصد اجتناب از یک جنگ گسترده را دارد ولی بنابه تفکر حاکم و ادبیات برگرفته از آن، هر بار حمایت خود را از اسرائیل بیان میدارد.
بایدن در پاسخ به سوالی در خصوص احتمال اقدام اسرائیل در حمله به تأسیسات نفتی، جواب منفی داده و بلینکن وزیر خارجه آن کشور نیز از اینکه اسرائیل دست به تحرکات نظامی علیه تأسیسات نفتی و انرژی ایران بزند، از افزایش قیمت های جهانی نفت اظهار ناخرسندی کرده است. زیرا این واقعه می تواند پیش از انتخابات ماه آینده آمریکا برای کاخ سفید شرایط سختی را فراهم سازد.
خلاصه کلام اینکه، به نظر می رسد روند تنش ها در منطقه کاهنده باشد و در نهایت با وساطت میانجی گرهای منطقهای و بینالمللی بحران به سمت تقلیل شرایط پیش برود. چرا که اسرائیل در استفاده از نیروهای نظامی و لشکر 98 خود به لبنان عاجز ماند و ضربه سختی از نیروهای حزبالله تحمل کرد. ادامه شرایط جنگ برای اسرائیل در چندین جبهه خارج از توان آن رژیم است. برای اثبات این تحلیل باید به اظهارات سرلشکر پاتریک رایدر، سخنگوی پنتاگون در سه شنبه هفته پیش اشاره کرد که گفته است: “ما به مشورت خود با اسرائیلیها ادامه میدهیم تا شرایط را متقابل درک کنیم.” پیرو این اظهار نظر، نکته نظرات مایکل مولروی، افسر شبه نظامی سابق سازمان سیا هم قابل تأمل است که گفته است: “هیچ کشوری از جمله ایالات متحده مایل به تداوم حملات متقابل نیست. شاید اقدام اسرائیل در تضعیف بازدارندگی منطقهای ایران موفقیتآمیز باشد ولی هر اقدامی تهران را به سمت بازدارندگیهایی سوق می دهد که نهایتاً شکست اسرائیل را رقم خواهد زد.”