یادداشت/ وفاق ملی در بوته عمل؛ پایان تبعیض یا تداوم تفرقه؟

عصرآزادی آنلاین/ ✍️ محمدباقر پورحسن/ دانش آموخته دوره دکترای حقوق دانشگاه استانبول – ترکیه

چندی پیش حکومت بشار اسد سقوط کرد و پیش‌ دستی ترکیه در برقراری روابط با همسایه بحران زده خود، باعث تغییر و تحولات منطقه‌ای گردید که این مسئله خوش آیند برخی از کشورهای جهان نبود و واکنش های بسیاری در جهان داشت.
کشور ما نیز به عنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار در تحولات منطقه، به لحاظ متحد دینی و سیاسی از این موضوع دور نماند و واکنش های لازم را از خود بروز داد، ولی متاسفانه افراد عادی و غیرمسئول و بعضاً ناآگاه کار را به جایی رساندند که علیه روسای جمهور دو کشور دوست و همسایه یعنی ترکیه و آذربایجان توهین‌هایی را در فضای رسمی و مجازی به صورت علنی انجام دادند؛ کشورهایی که به لحاظ پولیتیکی – سیاسی و قرابت‌های فرهنگی دینی و اجتماعی مردم هر سه کشور از اهمیت بالایی به عنوان همسایه برخوردار هستند و شایسته بود مقامات قضایی و نهادهای نظارتی برخورد مناسبی با گردانندگان هدف دار اینگونه توهین ها می‌کردند.
این نگرش خصمانه به تُرک‌ ها از بین خودی و غیرخودی چیزی غیر از ایجاد تفرقه در کشورمان نیست، تُرک ستیزی یکی از مؤلفه‌های برخی ناآگاه و غیرمطلع از گوناگونی اقوام ایران بوده و اخیراً تُرک ستیزی یک پای سیاست این افراد شده و در کنار تحقیر و توهین‌ها ضربات مهلکی بر هستی معنوی تُرک‌های ایران بزرگ زده شده است.
در آن روی سکه، این تحلیل های ناروا و نادرست باعث قدرت گرفتن نگرش ملی‌ گرایی و تشکیل جنبش و گروه‌های مردمی در بین اقوام تُرک، لر، بلوچ، عرب، کرد و غیره که اکثریت مردم کشور را تشکیل می‌دهند شده است.
اگر تا دیروز فقط سلطنت طلبان و واماندگان در توهمات تاریخی خود ادعاهای عجیب و غریبی مطرح می‌کردند، اما اکنون برخی جریان های رسمی و ناآگاه و بعضاً مغرض، گوی سبقت را از آنان ربوده و رسماً از روی جهل و ناآگاهی و یا عمداً در کشور ابجاد تفرقه کرده و کار به جایی رسیده که قرائت دو بیت شعر تُرکی از زبان رئیس جمهور ۸۰ میلیون ایرانی که پشتوانه مقام رهبری را نیز دارد را بر نمی‌تابند و در مقابل دیدگان میلیون‌ها بیننده، تذکر کتبی می‌دهند.
چندی است این جریانات ضد ایرانی که زاییده تفکرات انگلیسی و تفرقه انداز ادوارد براون می باشد در حوزه ورزش نیز وارد شده و با گذر از مرحله تُرک هراسی، وارد مرحله تُرک ستیزی شده و بعضاً متاسفانه در رسانه ملی نیز این تفاوت‌ها و تبعیض‌ها به وضوح قابل رویت است، ریشه در کینه عمیق برخی تندروهای مرکز نشین دارد به طوری که یک شبکه خاص فقط بازی‌های فوتبال تیم‌های پایتخت نشین را پخش می‌کند و تیم‌هایی که منابع مالی آن ریشه در بیت المال دارند و وجوهی که می‌بایست صرف زنان بی‌ سرپرست، مدرسه سازی، حمایت از اقشار کم درآمد و غیره گردد صرف بازیکنان و مربیان بی‌کیفیت یا باکیفیت خارجی می‌شود تا اینگونه حقوق بیت المال به نفع تیم‌های خاص صرف گردد و تیم‌های شهرستانی هیچ سهمی از این منابع نداشته باشند و با همین پشتوانه دولتی و مالی، به تیم‌های شهرستانی خُرده بگیرند.
تیم و باشگاه فرهنگی – ورزشی تراکتور که توسط یک شخص و با بودجه شخصی اداره می‌ گردد محبوب دل میلیون‌ها هوادار تُرک بوده و عده کثیری هستند که با این تیم زندگی می‌کنند و تمام دل مشغولی‌های زندگی‌شان همین تیم فوتبال است، این حجم از ناشی گری و عدم توزیع ثروت‌ به صورت عادلانه در تمام حوزه‌ها می‌تواند کشور را به مسیر بی‌ بازگشتی سوق دهند که نتوان هیچ نسخه‌ای برای آن پیچید، لذا در راس تمام مشکلات، تورم و غیره در کشور بهتر است با همین شعار وفاق ملی نسبت به رفع این ناعدالتی و تبعیض‌ها در تمام سطوح کلان کشور از عرب و بلوچ و تُرک گرفته تا دور افتاده‌ ترین نقاط کشور اقدام عاجل نمود و در کنار آن به صورت تدریجی این نگاه تبعیض آلود را زدود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.