یادداشت/ تهدیدات اقلیم بی‌ثبات و آشوب در جهان به همسایگی ما رسید!

عصرآزادی آنلاین/ علیرضا شیرزه حق/ عضو انجمن علوم و صنایع غذایی ایران

تغییرات اقلیمی، دیگر یک هشدار انتزاعی برای آینده‌ای دور نیست؛ این پدیده تبدیل به بازیگری قدرتمند در عرصه اقتصاد جهانی شده است که بی‌ثباتی را به بنیادهای امنیت، تجارت و معیشت میلیاردها انسان تزریق می‌کند.
طوفان‌های سهمگین، خشکسالی‌های طولانی و الگوهای آب‌ و هوایی غیرقابل پیش‌بینی؛ اینها دیگر صحنه‌هایی از یک فیلم علمی – تخیلی نیستند، بلکه اخبار روزمره جهان ما محسوب می‌شوند. ناپایداری اقلیمی از حاشیه به متن اقتصاد جهانی آمده و با قدرتی بی‌سابقه، بازارها، جوامع و امنیت بین‌الملل را تحت تأثیر قرار داده است.
در قلب این طوفان، صنعت غذا و کشاورزی قرار دارد؛ بخشی که هم قربانی این نابسامانی‌هاست و هم سهمی قابل توجه در ایجاد آن دارد اما هزینه‌های این بحران اکنون به شکلی ملموس و هراس‌انگیز، بر سفره مردم جهان نمایان شده است:
◾️آمریکا و آفریقا: خشکسالی‌های بی‌سابقه، مزارع دام و کاکائو را نابود کرده و موجی از افزایش قیمت گوشت و شکلات را به راه انداخته است.
◾️اروپا: باران‌های سیلابی و سرمازدگی، برداشت سیب‌ زمینی را با بحران مواجه کرده و بهای این کالای اساسی را به شدت افزایش داده است.
◾️آسیا: خاک فرسوده و نامرغوب، تولید “ماچا” – پودر چای پرطرفدار – را با کمبود جدی روبرو ساخته است.
این موارد، تنها نمونه‌هایی از یک روند جهانی هستند که معیشت میلیون‌ها کشاورز خُرد و امنیت غذایی میلیاردها مصرف‌کننده را به بازی گرفته است اما در دل این بحران، فرصت‌هایی نیز در حال تولد هستند.
مقررات سخت‌گیرانه‌ای مانند قوانین “سبز” اتحادیه اروپا، مالیات‌های کربن و ابتکارات جهانی برای “کشاورزی احیاگر”، شرکت‌ها را به شفافیت بیشتر و سرمایه‌گذاری در مدل‌های پایدار سوق می‌دهند، اینجا دیگر مسئله، انتخاب بین سود و محیط‌ زیست نیست؛ بقای کسب‌ و کار در گرو پذیرش این مسئولیت است.
این بحران، ابعاد امنیتی و ژئوپلیتیک نیز به خود گرفته است؛ از مهاجرت‌های گسترده به دلیل قحطی و بی‌آبی گرفته تا رقابت قدرت‌های بزرگ برای کنترل منابع استراتژیک آب و غذا، تغییرات اقلیمی به عاملی برای بی‌ثباتی سیاسی تبدیل شده است.
اکنون، دولت‌ها در یک دوراهی تاریخی قرار گرفته‌اند که یا با اقدام فوری و هماهنگ به این بحران پاسخ دهند، یا شاهد بی‌ثباتی‌های عمیق‌تر اقتصادی و فروپاشی اجتماعی باشند.
در حقیقت، آینده پایدار دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است که نیازمند بازاندیشی اساسی در شیوه‌های تولید، مصرف و حکمرانی در سطح جهان است.

ارسال یک پاسخ