هشیاری ایران در این شرایط الزم است!

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، در شرایطی که تنها چند هفته تا انتخابات ایالات متحده باقی مانده است، بروز رخدادهای مختلف در اطراف مرزهای ایران باعث شده است که مدیران سیاسی و نخبگان دیپلماسی بدون در نظر گرفتن برخی ملاحظات و پذیرش لزوم ریسکها دست به اتخاذ تدابیری درست زده و از ناشیگری و اهمالکاریهای ولو ساده دوری گزینند.

در ایام کنونی که بحرانهای متعددی ایران را در بر گرفته و کرونا هم مشکلات مضاعفی را بر دوش کشور گذاشته است، ایالات متحده دوره ترامپ به دلیل آغاز مبارزات انتخاباتی چندان در صدد ریسک نیست ولی همه چیز در رابطه با ایران را به سال 2021 وانهاده است. در واقع ایران گرچه اولویت اول ایالات متحده است ولی در شرایط کنونی چندان رغبتی به ماجراجویی ندارد.  این واقعیت نه تنها برای دولت ترامپ که حتی در صورت برنده شدن جو بایدن نیز صدق می کند. بنابراین دولتهایی که از آینده شروع دیپلماسی میان ایران و ایالات متحده هراس دارند، تلاششان بر این است که بحرانهای مضاعفی را در کنار مرزهای ایران شکل دهند. این قضیه شامل اسرائیل یا کشورهای عربی نیست. چه بسا رقبای دیگری هم به طور نهان تمایلی به حل بحرانهای ایران ندارند. تلاش اسرائیل برای سازش با کشورهای بیشتر عربی در حوزه خلیج فارس، آغاز فعالیت نسبی و نامحسوس در آذربایجان و ارمنستان و حتی قضیه نبرد قره باغ، شیطنت در ایجاد خبرهای زرد و اغتشاش برانگیز با مستمسک قراردادن ماجرای قره باغ از جمله مسایلی است که هشیاری ایران را در ارزیابی حوادث الزم می سازد.

دولت جدید ایالات متحده یقیناً خود را در فردای انتخابات درگیر دیپلماسی جدید با ایران خواهد کرد. اما مسلم است که دیپلماسی موفق با ایران به راحتی محقق نخواهد شد. ایالات متحده ترجیحاً با توجه به جو موجود در سیاست داخلی خود به سمت حل مشکل با ایران حرکت خواهد کرد. این را در سخنرانیها و ادعاهای ترامپ و بایدن شاهد هستیم. یقین است که در صورت موفقیت مجدد دولت جدید ترامپ، جایی برای تندروهای کنونی در اطراف ترامپ نخواهد بود. چراکه طبق اخبار منتشره در رسانه های مهم خبری آمریکا و حتی هاآرتص اسرائیل اخیرا خبر از انتقاد ترامپ از اقدام بعضی اعضای کنگره و سناتورهای تندرو داده اند.  این اولین بار نیست و در زمان گذشته خانم برنادت میهان سخنگوی اسبق شورای امنیت ملی آمریکا خاطر نشان کرده بود که دولت آمریکا برخی از نمایندگان سنا را به تندروی علیه ایران متهم کرده است. خبرها حاکی از آن است که ترامپ اقدام هر نوع عملیات غیر دیپلماتیک حتی اقدام نظامی را موکول به زمانی میسازد که تمام راههای مذاکره و حل و فصل دیپلماتیک مسدود شده باشند. اگر هم تا به امروز برخی رفتارهایی را انجام داده ناشی از حضور و مشاوره افرادی چون بولتون، پومپئو و برایان هوک بوده است که به تدریج از قطار سیاسی ترامپ بیرون انداخته شده و یا میشوند.

از نتایج این اخبار بر می آید که ترامپ در صورت موفقیت بار دیگر خود را بازیچه سنارتورهایی مانند باب مندز، لیندسی گراهام،  تد کروز و امثال آنها نخواهد کرد. این حقیقت اسباب نگرانی اسرائیل و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس را فراهم ساخته است. با این وجود، انتقال سیاسی ایالات متحده می تواند فرصتی لازم را برای از بین بردن بخشی از بدگمانی میان ایران و ایالت متحده را از بین ببرد. هرچند اظهاراتی جدی از مسئولان سیاسی کشور بیان نمیشود ولی بی تردید دولت دکتر روحانی در ایام باقیمانده جهت جبران ضعفهای خود و حل بخشی از معضلات کشور تلاش خواهد کرد که با دولت جدید آمریکا مچ اندازی کند. شاید اگر جو بایدن پیروز شود دولت بعدی هم تمایلی در نشست مذاکراتی با آمریکا فراهم بیاورد. البته بعید است دولتهای جدید آمریکا تمایلی جدی به نشست با روحانی داشته باشند.

مسلم است که نه بایدن و نه ترامپ در مدت کوتاهی که از زمان دولت دکتر روحانی وجود دارد توافقنامه ای تاریخی را منعقد نخواهند کرد. اما عدم موفقیت در پیشرفت به نفع هیچ یک از طرفین نخواهد بود و بعد از فرصتهای احتمالی هم از بین خواهد رفت.

فراموش نکنیم که حساسیت فعلی ایالات متحده بر سر تحقق مذاکره در مورد توافق تنش زدایی شامل برنامه هسته ای و کاهش تنشهای منطقه ای است. قضیه فعالیت موشکی ایران و حتی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران مسایلی است که تمامی آمریکاییان میدانند که تقویت بنیه نظامی و دفاعی از حقوق مسلم هر کشوری است. سیر توافق هسته ای سال 2015 نشان داد که هر توافقی که به دور اندیشی و خرد ورزی سیاسی در بلند مدت توجه نکند یقیناً محکوم به شکست است. بی شک مذاکرات احتمالی آتی دارای جوانب متعددی خواهد بود که باید مدیران سیاسی کشور از حالا برنامه ریزی مدون و درستی داشته باشند. در غیر این صورت و کش و قوس دادن ماجراجویی باعث خواهد شد که دسیسه های دیگری در اطراف ایران شکل گیرند.

گمانه زنی فردی بر این است که با رویکرد دیپلماتیک موفقتر و با آغاز رفع نگرانی های هسته ای و غیر هسته ای خواهیم توانست مسایل جداگانه اما موازی را به میز مذاکره کشانده و به پیشرفت تدریجی حداقل در تعدادی از زمینه ها نایل آییم.

این حقیقت را چه بپذیریم چه نپذیریم در دوره ترامپ، ایالات متحده نسبت با ایران میزان قدرت اقتصادی خود را نشان داده است. هر چند متحدان سنتی واشنگتن به مراتب میتوانستند با ایران برخی مسایل را تا کنند ولی علیرغم مخالفتهایشان در مورد تصمیمات ترامپ، در برابر فشارهای یک جانبه آمریکا عملاً منفعلانه عمل کردند. این نشان میدهد که ایالات متحده به تنهایی به هر سازوکاری اعم از تهدید و جریمه توانایی آن را دارد که فشار اقتصادی قابل توجهی را افزایش و یا کاهش دهد. باید از خود بپرسیم آیا ایران قدرت تحمل چهار سال دیگر از فشارهای امروزی را خواهد داشت؟

با نگاهی به حضور نیروهای نیابتی در جنگ قره باغ از هر دو طرف که ابتدای امر تصور میرفت شایعه و یا سیاه نمایی بوده باشد، اکنون حضور آنها در کنار مرزهای کشورمان خطری علیحده محسوب میشود. خیزش آرام و بی صدای اسرائیل در مسلح سازی آذربایجان و ارمنستان و هچنین معاملات اطلاعاتی و امنیتی میان آنها خود خطر مضاعف محسوب می شود. به آزمون کشاندن پتانسیل قومی در ایران با توسل به فضاسازی رسانه ای در فضای مجازی و ذهنیت پروری شیطنت آمیز مکانیزمی دیگر در ادامه بروز تنشهای داخلی در ایران است. از این رو روزهای آتی بعد از انتخابات ایالات متحده و عرض اندام بازیگران منطقه ای در زمینه های مختلف از جمله فهرستی از خطرات جدی است که ایران را تهدید می کند. از این رو اهمال در زمینه تعیین خط مشی لازم دیپلماتیک در دوره نقاهت(تا پایان دوره روحانی) و همچنین بعد از آن میتواند صدمات جدی و جبران ناپذیری را ببار بیاورد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.