تهدیدهای ترامپ بعد پیروزی جدی است یا بلوف؟

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، کمتر از ده روز به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است. مناظره های تلویزیونی و اظهارات جو بایدن و دونالد ترامپ به عنوان نامزدهای ریاست جمهوری خالی از پرداختن به موضوع چالش با ایران نیست. دیدگاه و رویکرد نسبتاً متفاوت نامزدهای یاد شده در مورد ایران بعد از پیروزی، نه تنها جامعه آمریکایی و هم پیمانانش را مشغول کرده و گمانه زنیهایی را سبب ساز شده است؛ حتی در جامعه ایرانی هم انگار همه چشم انتظار نتایج هستند. در این میان ترامپ مدعی است که ایران معامله ای سخت تر از قبل را تجربه خواهد کرد و شرایط بقدری سختتر خواهد شد که ایران خود پیشگام در انجام مذاکره خواهد بود. آیا براستی این اتفاق خواهد افتاد؟

آنچه چنین ادعایی را بیشتر شبیه طنز می سازد اینکه، واشنگتن دیگر اهرمی ندارد که تصور کند به عنوان تسلیم کردن کامل ایران در برابر خواسته های ایالات متحده بکار ببندد. علیرغم وارد کردن فشار حداکثری بر دولت ایران که بیش از دولت، آحاد مردم در جامعه سخت ترین دوران خود را در تاریخ می گذرانند، سیاست ایران در قبال ایالات متحده یک گام رو به جلو و پر ادعاست. به طوری که ایران برخی از فعالیت های مربوط به هسته ای خود را که قبلاً به حالت تعلیق درآورده بود، ادامه داده و در موازات آن برنامه موشکی خود را نیز توسعه می دهد. حال بماند که این شیوه به راستی در راستای مکانیزم بازدارندگی بوده و کارساز است یا نه، مهم آن است که به عنوان ابزاری هشدار دهنده در برابر آمریکا بکار گرفته شده و تداوم دارد.

با وجود تشدید تنشها میان ایران و ایالات متحده که گاهی به مرحله خطرناک هم رسیده است، هر دو طرف، راههای گفتمان را بطور کلی مسدود نساخته اند. گرچه مقام رهبری از عدم امکان مذاکره بحث می کنند ولی رئیس جمهوری شرط بازگشت به برجام را گام نخست برای ادامه مذاکرات در زمینه های مورد اختلاف می شمارد. از این رو بسیاری انتظار دارند دور جدید دیپلماسی سریع بعد از نتیجه انتخابات در آمریکا، بین تهران و واشنگتن آغاز خواهد شد. جو بایدن گفته است که در صورت انتخاب، به توافق هسته ای برمی گردد. در همین حال، ترامپ ابراز اطمینان کرده است که در صورت انتخاب مجدد خواهد توانست ایران را طی چند هفته برای انجام توافق جدیدی وادار به مذاکره کند.

با وجود اینکه اعمال تحریمها به عنوان اهرم بسیار کارساز در رابطه با منزوی کردن اقتصاد و سیاست ایران توانسته است در دو سال و اندی گذشته امتیازاتی را برای آمریکا فراهم آورد، با سیاست ایران هراسی و منزوی کردن آن، اسرائیل توانسته چالشهای جدی خود را با کشورهای مسلمان به حداقل برساند.

در عوض، در ابتدای دوره ریاست جمهوری روحانی برجام امتیاز بزرگی در کسب موفقیت و عمل به وعده تلقی می شد، اما بعد از کناره گیری یک جانبه آمریکا و بازگشت تحریمهای بسی گزنده تر از دوران اوباما، باعث شده است که جایگاه سیاسی روحانی متزلزل شود و حتی تلاشهایی برای استیضاح وی انجام میشود و تورم و گرانی لجام گسیخته نیز مضاعف بر کم میلی آحاد مردم به دوران وی شده است. مشابه همین شرایط به نوعی در ایالات متحده و حتی هم پیمانان سنتی آمریکا نیز حاکم است. سیاسیون برجسته آمریکایی در کنگره و سنای آمریکا به همراه رهبران اروپایی در مورد اینکه آیا ایالات متحده می بایست از اهرم فشار حداکثری برای دستیابی به توافق بهتر استفاده می کرد، اختلاف نظر دارند. دولت بایدن معتقد است که در ازای بازگشت به برجام، محدودیتهای بیشتری را برای فراهم سازی زمینه مذاکرات آتی جهت سایر مسایل مورد اختلاف بین ایران و آمریکا بکار ببندد. اما ترامپ نه تنها برجام را به هیچوجه نمی پذیرد، تنها به فکر انجام مذاکرات جدید و متفاوت از برجام با ایران است ولی در این رابطه انگیزه های قابل استنادی را به جامعه سیاسی آمریکا ارائه نمی دهد. از این رو به نظر میرسد که آمریکا اهرم کامل فشار بیش از شرایط کنونی را بر علیه ایران ندارد.

باید گفت که فضای سیاسی ایران بعد از خروج آمریکا از برجام دچار تغییر جدی زیرساختی شده است که اختلافات موجود در رابطه با برجام میان جناحهای مخالف و یا موافق برجام چندان آشکار نیست و بنظر میرسد با توجه به شرایط بحرانی کشور از نظر سیاسی- اقتصادی رویکردی متغیر محسوس است. اما در عوض انسجامی بسیار قوی در سیاست خارجی ایران و روشنفکران شکل گرفته که به صراحت می توان گفت در تاریخ جمهوری اسلامی شبیه آن کمتر دیده شده است. مخصوصاً نگاه قاطبه مردم به برخورداری از قدرت نظامی، اولویت دادن به امنیت کشور و حفظ یکپارچگی آن، دفاع از آرمانها و تعصب در برابر ارزشها که در شهادت سردار سلیمانی نماد عینی یافت؛ از جمله موارد انسجام اخلاقی و رفتاری مردم ایران است.

ایران علیرغم تحمل تحریمهای شکننده، هنوز توانایی آن را دارد که به وسیله امکانات نظامی و وجود پهپادهای پیشرفته نیمی از تولیدات نفت عربستان سعودی را متوقف کند و یا خلیج فارس را برای آمریکا و متحدانش ناامن سازد. حملات موشکی بالستیک به نیروهای آمریکایی در پایگاه الاسد توانست اندیشمندان در اتاقهای فکر سیاست آمریکا را دست به چانه بکند و در مورد ایران دو بار بیندیشد و یک بار اقدام کنند.

انسجام جناحی که اکنون در میان متحدان سنتی آمریکا پدید آمده و موجب شده است که آنها در سازمان ملل از اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران امتناع ورزند، خود پیروزی دیپلماتیک برای ایران است. لیکن باید متذکر شد که تمام اینها مشروط به پایبندی ایران به تعهدات برجام و مذاکره بر سر سایر مسایل حساس برانگیز است. حتی انتظار میرفت که در سفر دکتر ظریف به چین در هفته گذشته منجر به پیش بردن قرارداد 25 ساله شود ولی چین با احترام به نگرانیهای امنیتی مشروع همه طرفهای برجام، پیشنهاد بستر مذاکرات چند جانبه منطقه ای را مطرح کرد. این نشان میدهد مادامی که ایران نتواند چالشهای مورد توجه بازیگران بین المللی را به حداقل برساند و یا رفع کند، قادر به توان افزایی اقتصادی و سیاسی نخواهد بود. هر چند کشورمان سعی دارد روابط خود را با روسیه و چین محکم کند. اما نباید فراموش کرد که همه طرفهای مورد هدف ایران به نسبتی فراتر با آمریکا در تعامل هستند و ضمن توجه به خاستگاه ایران، منافع خودشان را نیز در معادلات جهانی در نظر می گیرند. چون هیچکدام متحد راهبردی ما نیستند و از ایران به عنوان جبهه ای جهت فشار بر آمریکا استفاده می کنند.

نتیجه اینکه ادعاهای ترامپ بلوف است و تهدیدی جدی نیست. زیرا ایران نه تنها سیاست خارجی جدید و واحدی دارد، بلکه اعتبار جهانی ایالات متحده به عنوان کشوری شایسته، لیبرال و دموکراتیک در میان ملت نیز کاهش یافته و تحمیل شرایط سخت اقتصادی که باعث عدم دسترسی به دارو شده است، خود مزید بر نفرت ملت از سیاستهای آمریکاست. هر چند آمریکا مدعی است که دارو را تحریم نکرده است ولی وقتی پولی از طریق مجاری لازم به فروشنده انتقال نیابد و تحریم باشد، امکان خرید و تهیه دارو مقدور نیست.

ترامپ و یا بایدن خوب می دانند که اگر مایل هستند چیزهایی را بستانند باید امتیازات زیادی به ایران بدهند و از همین روست که ترامپ در اظهار اخیر خود گفت که ایران باید کشوری قوی باشد و شایسته این است. وحدت عمومی و تأثیر عوامل داخلی و ژئواستراتژیک در ایران باعث شده است که آمریکا دوراندیشانه عمل کند. ترامپ با توجه به اینکه میداند در صورت بازگشت به برجام می باید به دلیل نقض توافق نامه بین المللی مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد، غرامت زیادی بپردازد، سعی می کند که با فشارهای لازم ایران را ناامید از برجام سازد.

لذا دفاع ایران از برجام و ارسال سیگنالهای لازم به متحدان آمریکایی ولی مدافع برجام در راستای تمایل به مذاکرات در سایر زمینه ها می تواند تهدیدهای ترامپ بعد از احتمال پیروزیش را به شوخی بدل سازد. فراموش نکنیم که ما نیازمند فروش نفت و تسلیحات و سایر اقلام صادراتی هستیم تا با قدرت اقتصادی بتوانیم در رقابتهای سیاسی دست بالاتر داشته باشیم. نیازمند رهایی از مواجب و الطاف ناچیز سیاسی کشورهای همسایه و یا کشورهای غیر متعهد هستیم. باید به شرایطی برسیم که واقعاً مشت محکم خودمان را در تعیین شرایط اقتدار در مجامع بین المللی و مذاکرات منطقه ای به میز بزنیم. ما نیاز داریم که بدون اینکه تفرقه در کشور ایجاد شود، مشروعیت زیر سئوال برود، حداقل از اهداف بسیار کوچکتر برای رفع تحریمها استفاده کنیم. شرایط کنونی اقتصادی- سیاسی ایران برگشت پذیر است؛ کافیست که ما هم مانند اندیشمندان اتاق فکر آمریکایی دو بار بیندیشیم و یکبار عمل کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.