ضعف آمریکا در برابر نتانیاهو و قلدری اسرائیل

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیرگلکاریان

ایالات متحده ابزارهای نظامی و پوشش دیپلماتیک مورد نیاز اسرائیل را برای شکست حماس در غزه و در عین حال دشوار سازی معیشت بیش از دو میلیون فلسطینی را در چند هفته گذشته با عجز در برابر رژیم صهیونیستی فراهم کرده است. این روند و برخورد در نوع خود به عنوان جرایم جنگی شناخته می شود. دولت بایدن، رژیم غاصب اسرائیل را در سازمان ملل با تمام قدرت پوشش داده و در مورد عملکرد آن رژیم در شورای امنیت آن دروغ می گوید. جنایات رژیم صهیونیستی را انکار کرده و پا فراتر نهاده و اقدامات ظالمانه و جابرانه آن رژیم را در راستای دفاع مشروع بر می شمارد. هر چند چند مذاکره و بیانیه صرفاً در شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح شده، آنها را احمقانه و ضعیف دانسته و از حق وتوی خود بهره می برد و تنها خواستار آتش بس است. آتش بسی که نمیتواند چاره کار باشد. زیرا آتش زیر خاکستر را باید خاموش کرد و رژیم صهیونیستی را مجاب به این کرد که غزه را آزاد بگذارد، حق تجارت و ارتباط با جهان را به آنها بدهد و حداقل از ادامه توسعه شهرک سازی دست بردارد. رفتار ایالات متحده در برابر اسرائیل چنان می نماید که انگار احمقانه در برابر رژیم صهیونیستی عاجر و درمانده است.

واشنگتن در مخالفت با اجماع در مورد آتش بس نه تنها یک بار، نه دو بار، بلکه سه بار در چند روز گذشته در میان اعضای شورا به تنهایی ایستاده و از سیاست جنایت آمیز نتانیاهو دفاع کرده است. سخنگوی کاخ سفید اصرار داشت که ایالات متحده رویکرد “مؤثر”، “دیپلماسی فشرده و آرام” را دنبال می کند. آنچه مشخص است اینکه، جو بایدن صرفاً برای اسرائیل زمان فراهم می کند تا کار تمام نشده را خاتمه دهد.

بر اساس گزارش نیویورک تایمز، رئیس جمهور آمریکا به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفته است که با افزایش مرگ و ویرانی ناشی از بمباران غزه در چند روز گذشته، قادر به جلوگیری از فشار رو به رشد بین المللی و داخلی نیست و به همین رو اسرائیل روز جمعه به صورت یک جانبه شرایط اجرای آتش بس را پذیرفته است. اما معلوم نیستم این آتش بس بر اساس چه تصمیم گیری و با چه هدفی و برای رسیدن به چه توافقی و تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد. به همین خاطر تصور میشود که آمریکا برای اسرائیل زمان می خرد و فرصت سازی می کند. هنوز اداعای روز پنج شنبه نتانیاهو از سرخط خبرهای رسانه های بین المللی پاک نشده است که مدعی بود که تا تحقق اهداف خود این جنگ و سرکوب و بمباران غزه ادامه خواهد داشت. پس معلوم میشود کاسه ای زیر این نیم کاسه(آتش بس موقت) وجود دارد.

تصور و تحلیل شخصی بر این است که اسرائیل از سه حمله قبلی غزه به این نتیجه رسیده است که دیگر نمی تواند “تقابل استراتژیک” با حماس را بپذیرد. زیرا دنبال پیروزی نظامی سریع، واقعی و خبرساز است. گرچه این بار فلسطینی ها درک کرده اند که از طریق دیپلماسی نتوانسته و نمیتوانند به زور آنچه را که می خواهند به دست بیاورند. از این رو ادامه نبرد با وجود تلفات زیاد را به جان خریده و میخواهند پنجه در پنجه اسرائیل بیندازند. هر چند به نظر میرسد که این کار ابلهانه و خود زنی است ولی تأثیرات جهانی آن میتواند به نفع فلسطینیها تمام شود. نتانیاهو این را درک کرده و با مشاهده پهپادهای متنوع در آسمان اسرائیل – البته ادعا کرده است که ایران از سوریه و یا عراق اینها را به پرواز در آورده است و متعلق به حماس نیست.- به این نتیجه رسیده است که شاید حملات انتحاری هوایی و زمینی تمام حیثیت وی را از بین ببرد و به همین خاطر از روز جمعه شرایط اتش بس موقت را پذیرفته است. هنوز نگاههای تیزبین خبرنگاران بین المللی شاهد هستند که اسرائیل در حال ساختن نمونه ای از غزه با زیرساخت های اداری، شهری و اقتصادی است.

یعنی آتش بس بهانه ای است تا دنیا را متقاعد کند که فلسطینها به غزه جدید منتقل شوند و در زیر بیرق اسرائیل و با مدارک هویتی آن کشور با دنیا ارتباط برقرار نمایند. یعنی می خواهد دیگر غزه ای نباشد تا دنیا هم در دفاع از آن رژیم صهیونیستی را سرزنش نماید. لیکن نتانیاهو از این امر غافل است که روح غزه ادامه دهنده دفاع مردم از سرزمینشان است نه روح ملی گرایی محض! ایمان و حس وطن پرستی و دفاع از حقوق چندین ساله است که فلسطینیها را عاصی کرده است.

ذکر یک نکته نیز حائز اهمیت است. اینکه نتانیاهو از این وضعیت بهره می برد. زیرا در آستانه شرایطی است که قدرت را می تواند از دست بدهد. مدیریت شرایط جنگی برایش به عنوان پیروزی قلمداد خواهد شد و بار دیگر میتواند در صورت عدم موفقیت رقبایش در تشکیل دولت جدید، بار دیگر یا انتخابات دیگری را زمینه سازی کند که بتواند به طور مطلق نخست وزیریش را تثبیت کند و یا اینکه احزاب مخالف تحت تأثیر افکار عمومی جامعه قرار گرفته و مجبور به ائنلاف شوند.

ایالات متحده از چنان ضعف ابلهانه در برابر نتانیاهو برخوردار است که میرود بحران انسانی بزرگ در غزه دامان آن کشور را نیز بگیرد و همان اندازه که افزایش نفرت نسبت به اسرائیل در سطح بین المللی رخ میدهد، این نفرت نسبت به ایالات متحده نیز زمینه برای بی اعتباری ایالات متحده نیز فراهم شده و میرود تا منافع ملی آن کشور را هم خدشه دار کند.

این امر به ویژه هنگامی صادق است که دولت بایدن مدعی دفاع از حقوق بشر در مرکز سیاست خارجی خود بوده و گامهایی را برای خروج از افغانستان و یا سوریه و عراق برداشته است. ایالات متحده اگر به راستی در کنار اسرائیل نبوده و در مقابل نتانیاهوی قلدر و خودسر عاجز نیست باید در کار ایجاد شرایط آتش بس، گزینه جایگزینی در راستای توافق بر سر تأمین ثبات صلح و امنیت بردارد و تنها شیوه صلح نامه اش به نفع اسرائیل نباشد بلکه بر اساس آزادی و عدالت و تحقق خواسته های چندین دهه فلسطینها هم باشد.

حماس برخلاف سایر گروههای اسلامی، یک جنبش آزادیبخش ملی با زیربنای مذهبی است. مانند جنبش های آزادیبخش بی شماری، برای رسیدن به اهداف خود این بار از زور استفاده می کند. حماس دامنه فعالیت ها و اهداف خود را به طور خلاصه به رهایی فلسطین از استعمار اسرائیل محدود کرده و سالهاست که از مذاکرات سازمان آزادیبخش فلسطین و دولت محمود عباس با ایالات متحده و یا اسرائیل جانبداری هم نکرده باشد، سکوت اختیار کرده و شرایط تشنجی را فراهم نساخته است.

اینکه ادعا میشود ایالات متحده در برابر نتانیاهو ضعیف است و احمقانه برخورد می کند به نمونه های مشابهی نگریسته و چنین برداشتی حاصل میشود. واشنگتن در حالی که با طالبان اسلامگرا(!) و افراطی که مدتهاست به عنوان گروه و تشکیلات تروریستی بر شمرده میشود زمینه مذاکره درباره توافق را فراهم می سازد. اما حماس که نه در لیست تروریسم است و نه به اندازه طالبان رادیکال بوده و نه اهداف جهان شمولی را رابطه با اندیشه فکری خود دنبال میکند و صرفاً خواستار آزادی فلسطین و حقوق ملت فلسطین است، از نظر ایالات متحده به عنوان طرفی غیر قابل مذاکره و فاقد وجهه حقوقی است. به این میگویند سیاست یک بام  و دو هوا!

سئوال نهایی این است که چرا دولت بایدن به جای کمک به دستیابی به توافق مشابهی در فلسطین، هنوز عاجزانه در برابر خواتسه های کثیف نتانیاهو سر تسلیم فرود می آورد؟ پاسخ این سئوال را خود نتانیاهو به زبان ساده بیان داشته است: “آمریکا چیزی است که شما می توانید خیلی راحت آن را حرکت دهید، آن هم در مسیر درست حرکت دهید.” این همان چیزی است که او در سال 2001 گفت و در زمان سفر ترامپ به منطقه و امضای توافق آبراهام تکرار کرد. نتانیاهو سالهاست به سیاست شهرک سازی ادامه میدهد و به اسرائیلی های خارج از آن کشور نیز وعده تابعیت داده و قول میدهد که شهرک نشینان اسرائیلی باشند. این وعده و وعید اسرائیل به معنای نابودی تشکیلات خودگردان فلسطین بدون توجه به موقعیت ایالات متحده می باشد. و نمیتوان به آتش بس موقت آن رژیم خونخوار اطمینان کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.