نتیجه انتخابات و ظهور جریان سیاسی جدید

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیرگلکاریان

تقریباً میشود گفت که آبها از آسیاب افتاد و تب و تاب انتخاباتی بعد از کش و قوسهای زیاد فروکش کرد. اما ارزیابی دقیق از نتایج انتخابات باید در مدت کوتاه آینده تا رد و تحویل دولت قبلی به دولت جدید در نگاه بسیاری از مسئولان و دولت آینده به رهبری سید ابراهیم رئیسی مد نظر قرار گیرد. دولت جدید و هشتمین رئیس جمهور کشورمان پس از نتایج به دست آمده از انتخابات، مسئولیت بس خطیری بر عهده دارد.

بر همگان روشن است که این بار مشارکت مردم در پای صندوقهای رأی آنطور که انتظار میرفت، نشد. هر چند فراتر از گمانه زنیهای موجود در داخل و خارج فراتر است و بالای 44% مشارکت در انتخابات صورت گرفت ولی وجود بیش از 4 میلیون رأی باطله و سفید در نتیجه انتخابات که بر اساس اظهارات مطرح شده وزارت کشور بعد از آرای رئیس جمهور انتخاب شده در ردیف دوم از نظر تعداد قرار دارد، خود بیانگر واقعیتی محض است. واقعیتی که به ظاهر تلخ می نماید ولی در باطن دارای مفاهیم زیادی است که بدون حب و بغض باید بدان توجه شود.

همانطور که میدانیم جنبش قوی و کارسازی در ایام قبل از انتخابات تلاش داشت که به نحوی تحریم انتخابات را شکل دهد ولی نتایج انتخابات نشان میدهد که مردم در کمال سکون و آرامش، نه تنها انتخابات را تحریم نکردند بلکه به نحوی شرایط همه پرسی را در مورد ساختار سیاسی کشور به منصه ظهور رساندند. وجود آرای بالای 4 میلیون به نوعی پیام روشن برای جناحهای سیاسی و در عین حال هشداری به نظام سیاسی کشور بود.

مردم ایران در این انتخابات با وجود حضور کمرنگ ولی معنادار خود در انتخابات به روشنی اعلام کردند که هنوز به افق روشن جمهوری اسلامی ایران که میوه انقلاب مردمی است، چشم امید دوخته اند و به هیچ عنوان حاضر نیستند ماهیت و ارزش آن را در عرصه بین المللی به زیر سئوال ببرند و به عنوان رژیم سیاسی فاقد مشروعیت سیاسی جلوه دهند. ملت نشان داد که پای جمهوری ایستاده وی برای حکومت یکدست و یک رنگ واکنش نشان میدهد. نتیجه انتخابات نشان داد که مردم به آب و خاک و آینده خود صادقانه پایبند هستند و وجود آرای بالای 4 میلیون رأی باطله را باید از این منظر معنا کرد. از سوی دیگر همین شرکت کنندگان با انداختن آرای سفید و یا باطله نشان دادند که به هیچکدام از جناحهای سیاسی اعتمادی نداشته و به سیستم نظارت استصوابی و کانالهای عبور از تأیید و یا احراز صلاحیت معترض هستند و نامزدهای انتخاباتی برایشان چندان جذابیتی نداشته است.

از سوی دیگر نتیجه این انتخابات نشان داد که پوپولیسم در نگاه مردم معنایی نداشته و استفاده از زبان قومی و یا بهره گیری از هر پتانسیل مذهبی و نژادی دیگر در کشور منسوخ شده و رشد سیاسی ملت به درجه ای رسیده است که به این سادگی کلاه سرشان نمی رود. نکته اصلی همین است که ملت بیدار است! ملت حتی به هجمه های موجود علیه رئیس جمهور منتخب اهمیتی نمیدهد. بوته آزمایشی را بمدت چهار سال برای سید ابراهیم رئیسی فراهم نساخته است؛ بلکه منتظر نتیجه تلاش دولت رئیسی است که مدعی شده است که کابینه وی فراجناحی خواهد بود و ادعا کرده تنها به آرامش، آسایش و اعتلای ملت توجه دارد. اگر رئیس جمهور جدید بتواند دوران آبستنی سیاسی را با موفقیت طی کند، چهار سال آینده فرزند نیرومندی از نظام جمهوری اسلامی ایران را پیش روی جهانیان خواهد گذاشت.

دنیای کنونی شاهد نظامهای دولت گرا و یا خلق گرا هستند که هر دو نظام در طول سالهای گذشته و به ویژه از زمان تک قطبی شدن جهان، اسیر شرایط ظهور دولتهای پوپولیست شده که محققان حقوق بین الملل را به خود جلب کرده است. رشته حقوق بین الملل به نحوی با عالم سیاست در ارتباط است و با توجه به بروز طیف وسیعی از جنبشهای پوپولیستی اخیر در سرتاسر جهان و تأثیر آنها در حقوق بین الملل به ویژه در زمینه تجارت، محیط زیست، حقوق بشر، مهاجرت و سرمایه گذاری و امنیت شهروندی باعث شده است که تمرکز ویژه ای به آن قضیه بشود و ادبیات خاصی از نظامهای جدید سیاسی در سطح جهان مورد توجه قرار گیرد. دو نکته مهم در نظامهای سیاسی دولت گرا و یا خلق گرا به عنوان واژه های اصلی مطرح است. بومی گرایی(ملی گرایی) و دوم اقتدار گرایی.

غالب دولتهای انتخاب شده در سطح جهانی از این دو مقوله به خوبی استفاده کرده و عمداً و قاصداً به دنبال پوپولیسم بوده و هستند. حال سئوال این است که آیا نتیجه انتخابات کنونی ریاست جمهوری در ایران هم اسیر همین پوپولیسم شده است یا نه؟ اگر بر کسی بر نخورد باید گفت که واژه اقتدارگرایی در پوپولیسم انتخاباتی تمامی نامزدهای اخیر نهفته بوده است.

لیکن جریان سوم سیاسی که شکل دهنده آنها خود ملت به ویژه رأی دهندگان آرای باطله و سفید هستند به نحوی صدای خاموش خودشان را به عنوان پایبندیشان به اصل استاتیسم نشان دادند که باید سیاست گزاران کشور به آن اهمیت بدهند. استاتیسم یکی از مهمترین ساختارهایی است که مسئولیتهای زیادی را از نظر اقتصادی و اجتماعی بر عهده دولت می گذارد. این نوع نگرش در علم سیاست در نظام سیاسی جهان موجب میشود که دولت گرایی به عنوان پتانسیل مهمی برای تداوم نظامهای تثبیت شده در کشورها باشد.

استاتیسم یعنی جمع شدن جامعه به طور مستقل تحت یک دولت، متحد شدن پیرامون یک آرمان خاص در سرزمینی با مرزهای طولانی و بافت اجتماعی متنوع. پیام ملت در انتخابات این بود که اعتراضی به مدل و اصل دولت گرایی با ویژه گیهای خاص خود ندارد بلکه خواستار توجه دولت به نیازهای برحق و قانونی اش است. در استاتیسم از دولت خواسته میشود که اصل را بر ملی گرایی و یا مذهب گرایی نگذارد، اداره کشور را در داخل و تعامل با دولتها در سطح بین المللی را متناسب با نیازها و شرایط کشور و جهان بگذارد. هدف تأمین خاستگاه یک جناح سیاسی در کشور نیست، بلکه تقویت زیر ساختهای اقتصادی، توسعه اجتماعی و فرهنگی است. مدل مورد درخواست ملت این است که اصل دولت گرایی به موازات توسعه داخلی، دستیابی به آزادی اجتماعی و اقتصادی و همچنین توسعه منطقه ای و کاستن فاصله ها و از بین بردن شکاف توسعه ای بین مناطق در داخل و رقابت در بین همسایگان باشد.

این ملت از دولت آینده سید ابراهیم رئیسی که مدعی شکل دهی دولت فراجناحی است، از وی طلب دولت گرایی دارد نه اقتدارگرایی برای یک جناح و یا محدود شدن آزادیهایش! ملت با امید و آرزو به شرایط بهتر، سهل تر، مرفه تر، مقتدرتر است. حال روزهای آینده چه نشان خواهد داد مانده به اراده سیاسی دولت!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.