واقعیت شنای بانوان

در گفتگوی اختصاصی عصرآزادی با اکرم کناری قهرمان شنای بانوان کشور تبیین شد:

عصرآزادی آنلاین / گفتگو از – علیرضا نیاکان:

مسئله شنای بانوان کشور یکی از چالشی ترین رشته های ورزشی در کشور می باشد که در سالهای اخیر با نگرش خاص فدارسیون شنا تحولات اساسی در آن بوجود آمده است.

این موضع باعث شد تا گفتگویی اختصاصی باخانم اکرم کناری دیل از قهرمانان شنای بانوان کشور داشته باشیم.

_ خانم علیدوستی در جشنواره فیلم سانتاباربارا در مورد فیلم اخیرشان اظهاراتی در مورد شنای زنان در ایران داشتند آیا این صحبت ها واقعیت دارد؟

_ باید عرض کنم رشته شنا در ایران برای بانوان زیر نظر فدراسیون شنا به صورت رسمی فعال است و من همه مدارک مربوط به مربیگری شنا، احکام ورزشی و رکوردهایم را به صورت رسمی از فدراسیون و زیر نظر وزارت ورزش و فدراسیون ورزشهای همگانی دریافت کرده ام. اما امکان حضور بانوان در میادین بین المللی به دلیل پوشش، مثل سایر رشته های ورزشی بانوان، ممنوع است و وقتی قهرمانان این رشته ها بخواهند در میادین بین المللی توانایی خود را محک بزنند با مانع روبرو خواهند بود.

در هر صورت این لفظ که «شنا در ایران به صورت رسمی ممنوع است» یا اینکه در تیزر این فیلم آمده «مگه دختر میتونه بره تو آب؟» ما را به سالهای دور برمیگرداند و از پله هایی که دانه دانه آنها را بالا رفتیم به پایین پرت میکند.

– مگر شنای بانوان در گذشته چگونه بود ؟

_حدود هفده سال پیش در شهرهای کوچک استانهای محروم جنوب کشور که خودم اهل همانجاها هستم مربیگری شنا را شروع کردم. در بعضی از شهرها اولین مربی و بنیان گزار شنای بانوان بودم. کار ما فقط آموزش شنا نبود و خیلی وقتها در گام اول باید تلاش میکردیم تا بتوانیم خانواده ها را راضی کنیم که اجازه بدهند دخترانشان به استخر بیایند و شنا یاد بگیرند و چیزی که باعث میشد خانواده ها با به استخر آمدن دخترانشان مخالفت کنند طرز تفکر خودشان بود. این طرز تفکرات و تعصبات به مرور و با اعتمادی که گاهی دهان به دهان بین مردم می چرخید، تغییر میکرد و روز به روز به آمار زنانی که به استخر می آمدند اضافه میشد در دفتر های حضور وغیاب آن سالهای شاگردانم در یکی از همان شهرها، میبینم که روزانه به حدود شصت نفر آموزش شنا میدادم واین یک رقم عجیب است. آنروزها دلخوشی و هدفم این بود که تا جایی که میتوانم به زنان و دختران کشورم شنا یاد بدهم و برایشان ایجاد انگیزه کنم، عاشقانه این کار را انجام میدادم و این نیرویی بود که اجازه نمیداد از این حجم فعالیت احساس خستگی کنم واین ادامه داشت تا زمانی که توانستم رکوردهای شنایم را در کشور به ثبت برسانم تا بتوانم برای دختران شناگر الهام بخش باشم و آنها این رشته را با امید بیشتری ادامه دهند.

سالها در کنار سایر مربیان زحمت کش شنای بانوان می کوشیدم شاگردان خوبی تربیت کنم تا به سطح مناسبی برای حضور در مسابقات برسند و این رشته، علاقمندان و شناگران حرفه ای بیشتری داشته باشد تا در گوشه کنار محدودیت‌ها، محرومیتها و سایر مشکلاتی که بود، کنار گذاشته نشود.

فعالیت های من در این زمینه، در برابر دریای وسیع سعی و تلاش و بردباری اساتید و بزرگان این رشته تنها قطره کوچکیست.

من روزی را به یاد دارم که هیئت شنا تبدیل به فدراسیون شد و این برای ما یک موفقیت بزرگ بود. هرچند فدراسیون شنا فقط درقالب مسابقات چهار شنای اصلی با مسافتهای استاندارد و تعریف شده فعالیت میکند و ثبت رکوردهای مسافت بالا در ایران زیر نظر فدراسیون ورزشهای همگانی و با هزینه خود شخص انجام میپذیرد ولی ما شناگران ماراتن جز جامعه شناگران هستیم.

_از مشکلات و محدودیتها بیشتر بگویید؟

_واقعیت این است که زنان ما به سبب پوشش نمی توانند در میادین بین الملل حضور داشته باشند که البته برای این موضوع، خود من هم مدتهاست بر اساس توانایی هایم به دنبال راه حل مناسبی هستم و امیدوارم روزی این مسیر هم برای ورزشکاران ما هموار شود. درمورد ثبت رکوردهای استقامت هم محدودیتها کم نیست. من دو رکورد ملی ام را با دوندگی های بسیار و به سختی و تنها با حمایت شرکت ملی گاز و وزارت نفت (چون کارمند شرکت گاز هستم) توانستم به ثبت برسانم ولی بعد از آن وقتی برای ثبت رکورد جهانی در گینس اقدام کردم هیچکس حتی همان وزارت نفت هم از من حمایت نکرد، رکوردی که قرار بود نیمه شعبان همین امسال یعنی ۲۸ اسفند به ثبت برسد و من برای تمرین و آمادگی ام از جان مایه گذاشته بودم مورد حمایت دست اندرکاران قرار نگرفت و همه زحماتم بی نتیجه ماند.

بله متاسفانه یک سیستمی به وجود آمده که زحماتمان در آن مغفول می ماند. وقتی مصاحبه های تلویزیونی ام اجازه پخش نمیگیرند، تهیه کنندگان صدا و سیما هرسال برای برنامه های روز زن من را به عنوان میهمان دعوت میکنند ولی چند روز بعد تماس میگیرند و عذر خواهی میکنند و میگویند با حضور شناگر در برنامه مخالفت شده! از طرفی اینچنین از سوی برخی از افراد کشورمان مورد کم لطفی قرار میگیریم و از طرف دیگر به عنوان زن مسلمان و ایرانی حاضر نیستیم برای مطرح و شناخته شدن خارج از قوانین و عرف رفتار کنیم پس هویت ورزشکاریمان در همین حدی است که می بینید…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.