مروری بر تحولات اخیر و یافتن افق روشن در سیاست خارجی

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

در چند هفته گذشته تحولات و رخدادهای سیاسی در خاورمیانه با تب و تاب فزاینده ای روبرو بوده است که هر کدام از آنها به نوعی حرکت رو به جلوی قدرتها و رقبای منطقه ای برای تثبیت توازن قدرتشان در خاورمیانه و فرا منطقه ای است. بدون توجه به آنها و گسستگی مطالب می تواند ما را در اثر تأثیر پذیری از برخی القائات رسانه ای دچار خطای بینشی و برداشت منطقی کند. لذا شایسته خواهد بود که مروری بر تحولات اخیر داشته باشیم تا افق روشنی را در سیاست خارجی کشورمان ارزیابی کنیم. بعد از آن است که میتوانیم به قضاوت بنشینیم که تحلیل درستی از اوضاع داریم یا نه؟

بیایید از اینجا شروع کنیم: سفر اخیر جو بایدن به خاورمیانه یکی از مهم ترین سفرهای رئیس جمهور آمریکا به منطقه در سال های اخیر بوده است. همه سفرهای ریاست جمهوری آمریکا برای دستیابی به دستاوردهای ملموس و در عین حال نامشهود طراحی میشود که اغلب در مورد مسائل پیچیده یا حساس می باشد و نیاز به تصمیم نهایی دولت ایالات متحده دارد. طبیعتاً از سالها پیش و به ویژه بعد از پایان نقش مداخلات و یا حضور علنی قدرتهای خارجی در منطقه، جبهه های مناقشاتی کاملاً آشکار است. در یک طرف ایالات متحده با حفظ منافع اسرائیل و یارگیری از متفقین و متحدین خود؛ در طرف دیگر روسیه، چین و ایران قرار دارند.

یکی از مسایلی که در سفر جو بایدن به خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری جلوه‌گری کرد، نیاز به تشکیل اجماع جهانی علیه ایران و روسیه و خنثی کردن طرحهای چین در منطقه بوده که در این راستا پردازش به جنگ داخلی یمن یا درگیری اسرائیل و فلسطین را کمرنگتر نشان داده است. اما درعوض، جو بایدن هم مثل اسلاف خود همواره تمرکز بر امر نمادین سیاسی در سرفصلهای اصلی سیاست خارجی ایالات متحده داشته است. (ملاقاتی بین مخالفان و یا موافقان سیاستهای ایالات متحده.) سفر جو بایدن به منطقه در واقع وارد آوردن فشار و کوبیدن مشت محکم در خاستگاههای آن کشور در حفط منافعش در منطقه خاورمیانه. به طوری که تغییر رویه آژانس بین المللی انرژی اتمی نسبت به ایران، مطرح شدن مجدد مسایلی که چندی بود در رابطه با ایران در میان اعضای اتحادیه عرب مطرح نبود؛ موضع گیری اسرائیل علیه ایران؛ ابراز عقیده منفی از سوی کشورهای عربستان و امارات علیه ایران. اما در کنار این یکی دیگر از مسایلی که پیامد سفر جو بایدن به منطقه بود، مسایل انرژی و امنیت غذایی جهانی بود.

آنچه در سفر جو بایدن به منطقه خاورمیانه حاصل شده است، اینکه این فرد توانسته است بار دیگر اجماع منطقه ای را برای فشار بر ایران در صورت عدم بازگشت به توافق نامه برجام آغاز کند و شیطنتهای متعددی را باید به انتظار نشست. هر چند برخی از رسانه های داخلی و خارجی با نظر انتقادی اعلام می دارند که بایدن دست خالی به آمریکا بازگشته است ولی موضع گیریهای جدید خالی از پشتوانه سیاسی نمی تواند باشد. چرا این ادعا را می کنم؛ دلیلش به برداشتهای زیر منوط است:

1) سفر بایدن به عربستان سعودی از دیدگاه ایالات متحده هم ضروری و هم تأثیرگذار بود و به دیپلماسی و بازدارندگی آمریکا در منطقه میتواند بیانجامد. مخصوصاً بعد از اینکه وی را ناقض خاستگاه جمهوریخواهان در ادامه سیاستهای ترامپ میدانستند و حتی در عربستان هم چنین تلقی شده بود که ایالات متحده دیگر نتهای عربستان را نمی خواند.

2) هر چند جو بایدن مثل دونالد ترامپ با پادشاه و یا ولیعهد عربستان شمشیر به دست نرقصید ولی در زمینه های انرژی، ایران، یمن، امنیت غذایی و مقابله با حضور چین در منطقه و همچنین طرح بسیاری از مسایل میان ایالات متحده با عربستان (از جمله موضوع خاشقچی) از نوع رقصهای سیاسی بود که باید نتیجه کرشمه های آن رقص را در روزهای آتی دید. زیرا نیاز است که بیانیه جده به دقت بازخوانی شود.

3) بازدارندگی ایران از جمله مسایلی است که عربستان و ایالات متحده نیازمند همکاری و همگامی مشترک هستند. هر دو کشور در رابطه با دیپلماسی هسته‌ای با ایران موضع بازدارنده مشترکی دارند و به هیچ عنوان مایل به دادن فرصت به ایران در خواسته هایشان هستند. البته ناگفته پیداست که که چه توافق هسته ای برجام قوت بگیرد و چه نگیرد، عربستان ایران را نه تنها رقیب که دشمن منطقه ای خود می داند. بایدن با تکیه بر مذاکرات گسترده و بدون سر و صدا که شامل اسرائیل و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس می شود و  پرواز از تل آویو به ریاض، پیام روشنی را برای شرکای آمریکایی و تهران در مورد تعهد امنیتی ایالات متحده ارسال کرد. آمریکا در شرایط فعلی به نظر میرسد که مثل گذشته طالب اجرایی شدن برجام نیست که باید این معما روشن شود.

4) آتش بس یمن آتش بسی شکننده و به مدت چهار ماهه بود که باید هفته آینده در 2 اگوست تمدید شود. مشارکت ایالات متحده و عربستان سعودی در یمن یک خبر خوب برای دولت بایدن بوده است. به طوریکه بایدن فردی به نام تیم لندرکینگ را به عنوان فرستاده آمریکا در مسایل یمن منصوب کرد. او فردی است که با پادشاهی عربستان رابطه نزدیکی دارد. اگر مسایل مربوط به برجام حل نشود شاید تراژدی دوباره در یمن تکرار شود.

5) به غیر از اینها، تحولات دیگری نیز در چند هفته گذشته رخ داد که یکی از آنها پرداخت به امنیت غذایی است. گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد بارها از بحران جهانی غذایی ناشی از جنگ اوکراین اظهار نگرانی کرده و گفته است که بحران قحطی و گرسنگی فراتر از هر چیزی است که میتواند جهان را در سال 2023 درگیر سازد. شاید شورشهایی ناخواسته رخ بدهد. جنگهای ناخواسته اتفاق بیفتد. افزایش قیمت مواد غذایی منجر به تورم و از پاشیدگی اقتصادی بسیاری از کشورها شود. به طوری که در حال حاضر شورش هایی در سراسر جهان به دلیل افزایش قیمت و کمبود مواد غذایی وجود دارد. خطرات به ویژه در مصر، اردن، تونس و لبنان زیاد است. این بحرانی است که انتظار می رود بسیار بدتر هم بشود. بیانیه مشترک ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس در سفر بایدن که شامل کمک11 میلیارد دلاری برای امنیت غذایی بود، خود قابل توجه است.

6) در این میان وساطت جمهوری ترکیه با همکاری سازمان ملل در میانجیگری میان روسیه و اوکراین در بازگشایی سه بندر حاشیه دریای سیاه برای انتقال غلات و مواد غذایی از اوکراین به استانبول و از آنجا به مدیترانه و کشورهای آفریقایی خود اقدامی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است. زیرا ترکیه ضمانت حفظ کشتیهای حامل محموله های غذایی اوکراین را بر عهده می گیرد و این توافق هر چند چهار ماهه است ولی میتواند در شرایطی که فصل برداشت غلات آغاز شده، فشار مضاعف از بازار مصرف را بکاهد.

7) از دیگر تحولاتی که نباید از آن غافل بود اینکه جو بایدن در سفرش به عربستان نتوانست تعهدی برای افزایش تولید نفت عربستان سعودی بگیرد. حتی عربستان دست به خرید نفت ارزان قیمت روسیه هم زده است. این در حالی است که توافق فعلی اوپک پلاس در اواخر ماه آگوست منقضی می شود. با اینحال مقامات سعودی ابراز داشته اند که تصمیم بر افزایش یا کاهش تولید بر اساس بازار و با مشورت سایر اعضای اوپک پلاس از جمله روسیه خواهد بود. این امر گرچه نتوانسته است امنیت لازم به بازار نفت را بدهد ولی باز شدن بنادر سه گانه اوکراین و استفاده روسیه از این بنادر باعث شده است که قیمت نفت کاهش یابد و میتواند بر اقتصاد جهانی تأثیر مثبتی بگذارد. شاید هم در ماه سپتامبر افزایش تولید در اوپک پلاس اتفاق بیفتد.

8) تلاش اسرائیل به برقراری روابط دیپلماتیک با کشورهای حوزه خلیج فارس و به موازات آن، برخی اقدامات برای بازسازی روابط فلسطین و خلیج فارس از دیگر تحولات است.روابط فلسطینی ها به ویژه امارات و عربستان سعودی در حال ترمیم شدن به نظر میرسد که به نظر میرسد این اقدام نیز به عنوان گام‌های کوچکی به سوی آشتی است که نتیجه سفر بایدن بوده باشد. به طوری که شاهد هستیم شورای همکاری خلیج فارس کمک 100 میلیون دلاری برای شبکه بیمارستانی اورشلیم شرقی که به فلسطینیان در کرانه باختری اختصاص دارد، تحقق یافته است. غزه و اورشلیم شرقی بدین ترتیب از سوی حمایت مالی کشورهای حاشیه خلیج فارس از نظر مالی تضمین میشوند. البته باید پیش از سفرش به اسرائیل به محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین قول داده بود که ادامه برخی از شهرک سازی های اسرائیل را متوقف کند و این اتفاق هم رخ داده است.

9) امنیت انرژی عراق و توافقات انجام گرفته میان عراق با عربستان سعودی، کویت و اردن برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی بغداد و کاهش وابستگی به ایران از دیگر تحولات است. توافق برای اتصال شبکه برق عراق و شورای همکاری خلیج فارس، تقویتی برای مصطفی الکاظمی، نخست وزیر، است که نقش عراق را در امور منطقه ای بازنگری کرده و روابط با شورای همکاری خلیج فارس و سوریه را گسترش داده و در عین حال روابط با ایران را متعادل می کند. بایدن و کاظمی در نشستی جداگانه بر توافق چارچوب استراتژیک آمریکا و عراق بر این مساله تاکید کرده بودند.

10) ماجرای حمله ترکیه به مناطق شمال عراق با هدف خنثی کردن تهدیدات نیروهای کرد شورشی که مستقر در عراق که منجر به کشته شدن چندین نفر غیر نظامی شده و ترکیه خود را دخیل در این ماجرا نمی داند، باعث شده است که کاردار عراق از ترکیه فراخوانده شود، روابط ترکیه و عراق دچار تنش شود که این در شرایطی اتفاق می افتد که سران سه کشور روسیه، ایران و ترکیه در هفتمین نشست مذاکرات آستانه در تهران سعی در مبارزه با تروریسم داشته اند.  همه اینها رخدادهایی هستند که میتواند با نگرش عمیق به آنها دورنمای حرکت اجتناب ناپذیر کشورمان را روشن سازد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.