انحطاط، اخلاق سیاسی راست جدید روسیه برای کسب قدرت نوین

عصر آزادی آنلاین/ دكتر قدير گلكاريان
بحرانهای اخیر در اوکراین، شمال کوزوو، غزه، شیطنت مجدد برخی نیروهای نظامی و رسمی ارمنستان و یا افراد یاغی در منطقه قره باغ نشان میدهد که برخی از جناحها و حامیان آنها در سرای پرده خاستگاه سیاسی به سرعت دنبال تشدید تنش و جزر و مد ناسالم سیاسی در صحنه بین المللی هستند. اما در میان اینها نکته بسیار مهمی که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد، عرض اندام نظامی و به نمایش گذاشتن آخرین تجهیزات هسته ای و نظامی روسیه است که اخیراً در میدان کرملین انجام گرفت. در برابر این ایالات متحده نیز دست به آزمایش تازه ای از سلاح هسته ای زد.
به نظر میرسد که ایالات متحده و سایر هم پیمانان آن بعد از آغاز جنگ اوکراین و روسیه دنبال اهداف خاصی هستند. در ابتدا حمایت آمریکا و اعمال تحریمهایش به همراه کشورهای اروپایی با هدف به استیصال کشاندن روسیه بود تا شاید دست از ادامه جنگ و پیشروی در اوکراین بردارد. ولی این بار به نظر میرسد که آمریکا و سایر کشورهای اروپایی و حتی اسرائیل نیز تمایل دارند جنگ کنونی روسیه در اوکراین به شرایط فرسایشی بدل شود تا بتوانند روسیه را از صحنه قدرت ساقط کنند و به عبارتی یکی از مهره های مهم ابر قدرتها را از صحنه سیاست جهانی حذف کنند. تجهیز کردن اوکراین از سلاحهای پیشرفته و نمایش تانکهای سوخته و به غنیمت رفته روسها در خیابانهای اوکراین با تمسخر روسیه نیز از جمله الفبای چنین اهدافی است.
اما روسیه هم شیطنت خود را ادامه میدهد و انگار میخواهد به نوعی حضور خودش را بار دیگر در بخشی از اروپای شرقی و به ویژه حوزه بالکان نشان دهد و تحولات به وقوع پیوسته در کوزوو و آغاز تنش‌هایی جدید نمونه ای از این موضوع است. منشأ ظاهری بحران در کوزوو نشان می‌دهد که یک موضوع ساده به راحتی توانسته است تبدیل به بحران و تنش قومی شود. آنطور که معلوم است دولت در اقدامی قانونی از ساکنان صربستانی خواسته است که پلاک اتومبیلهای خودشان را تبدیل به پلاکهای رسمی دولت کوزوو کنند. اما صرب‌ها تظاهرات (با گزارش‌هایی از تیراندازی) و مسدود کردن جاده‌ها در دو گذرگاه مرزی گویی میخواهند بحرانهای قومی سالهای دهه 90 را رقم بزنند. دولت کوزوو برای اینکه جلوی ادامه تنشها را بگیرد، خواسته خود را یکماه به تعویق انداخت. مشکل این است که صربستان، کوزوو را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمی شناسد، حال آنکه کوزوو از سوی ایالات متحده و حدود 100 کشور دیگر به رسمیت شناخته شده اند.
حساسترین نقطه موضوع اینجاست که روسیه در حمایت از صربستان وارد عمل میشود و گویی میخواهد قدرت خود را بار دیگر با اهمیت دهی به پویایی ژئوپلیتیکی منطقه نشان دهد. جالب است بدانیم که فردی به نام ولادیمیر جوکانوویچ، نماینده حزب حاکم صربستان پیشرو، منطق روسیه برای حمله به اوکراین را مورد حمایت قرار داده و معتقد است که “صربستان شاید مجبور شود در رفتاری مقابله جویانه با اقوام غیر خودی در بالکان شرایط روسیه را تعقیب نماید.” چنین اظهار نظری از سوی رهبر حزب افراطی در صربستان که اهالی صربستان نیز غالباً دارای روحیه ملی گرایی افراطی هستند بسیار خطرناک می نماید و به نظر میرسد هر چند این افکار در ظاهر پوچ به نظر میرسند ولی می تواند بازتاب خط و رسم کرملین در مورد تحریک کردن ناتو در بالکان باشد تا بدین وسیله غرب در مورد اوکراین به تشویش فکری دچار شود. فراموش نشود که الکساندر دوگین، نظریه پرداز و مشاور بسیار مورد اعتماد ولادیمیر پوتین، بارها گفته است که: “ما در حال مبارزه با شر مطلق هستیم که در تمدن غرب، هژمونی لیبرال-توتالیتر آن، در نازیسم اوکراینی تجسم یافته است.” بر اساس این تفکر محافظه‌کاری جدید، نازیسم، کمونیسم و توسعه طلبی افراطی همگی ناقوس طنین انداز یک حقیقت تلخ هستند. این نوع نگرش و برداشتها حاصل ذهنیت جناح راست حاکم در روسیه و اشاعه آن در اروپای شرقی نیز حاصل نگاه پایبندی به ارزش های سنتی مسیحی (ارتدوکس) است که باعث شده است گفتار و کردار آنها حتی در نسل کشی بی محابا باشد. این تفکر خشونت را تمجید و توجیه می کند. کرملین به عنوان بازیگر پیشرو در این جنگ فرهنگی، از طریق نمایندگان خود بارها در بسیاری از کشورها و اکنون بار دیگر در کوزوو و بوسنی مداخله می کند و حمله به اوکراین نیز به نوعی ترساندن تمامی کشورهایی است که نسبت به عضویت در ناتو علاقمند بوده اند. به نظر میرسد تحولات در کوزوو به نوعی اهرم فشار بر ناتو و غرب است.
در این میان حامیان صلح غربی اصرار دارند که پوتین را باید از روح شیطانی تمیز کرد. باید برای خنثی کردن ترفندهای او برعکس عمل کرد. حمله به اوکراین گرچه پوتین را چهره ای متجاوز جلوه داده است ولی او به عنوان نماینده یک پروژه خطرناک ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک میرود تا قلب اروپا را هدف قرار دهد. بنابراین آغاز مذاکرات با کرملین بهترین گزینه است. به طوری که اولیانوف در رابطه با اظهار نظری در رفع تحریمهای آمریکا از ایران، گوشه ای گریز مانند به این موضوع پرداخته و گفته بود که ایالات متحده مکانیزم تحریم را به نظرش خیلی مفید می داند و به نظر نمیرسد به زودی دست از تحریم روسیه بردارد. حال آنکه بهترین و عاقلانه ترین راه حل آغاز مذاکره با روسیه و درک واقعیات است.
شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد روسیه در حال تبدیل شدن به قدرت سیاسی- فرهنگی است که در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم و به ویژه دهه 60 میلادی آغاز کرده بود. بار دیگر اندیشه های فکری لیبرال دمکرات روسیه در دانشگاههای اروپایی و بسیاری از کشورهایی که بعد از دهه 90 از اقمار اتحاد جماهیر شوروی خارج شدند، بار دیگر تجلی یافته و طرفدار دارد. به عبارت دیگر، روسیه هدف جدیدی را پیش گرفته و جنگ سیاسی- فرهنگی را برای انحطاط افکار سیاست غربی آغاز کرده و به چالش می کشاند. کوزوو در حال حاضر و بعدها در کشورهای دیگر آثار تأثیر گذاری مجدد روسیه را خواهیم دید. افکار جدید و نگرش جناح راست مسیحی و سنت گرا به گونه ای است که امروز غالب افراد در روسیه و سایر کشورها چنین استنباط می کنند که “مداخله نظامی روسیه به اوکراین صلح‌جویانه” بوده است و بدین ترتیب دفاع اولیه روسیه را که حالا به تجاوز سوق یافته، آن را “تجاوز مشروع” می شمارند. همین اندیشه باعث شده است که فیلمهای تکان دهنده ای از تجاوز سربازان روسی در اوکراین را شاهد باشیم و نادیده گرفتن حقوق جنسیتی را با تلخی تمام به نظاره بنشینیم.
کوزوو بهانه ای است برای سرآغاز مشکلات و چالشهای جدید! فرقی نمی کند که روسیه برای رسیدن اهدافش در کجا مانور بدهد. در غزه، سوریه، مدیترانه، شاید بار دیگر در آمریکای لاتین.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.