چرا آذربایجان و ارمنستان دوباره وارد جنگ شدند؟

عصرآزادی آنلاین/ دكتر قدير گلكاريان

نقض آتش بس و ناآرامی در منطقه قفقاز در شرایطی رخ داده است که تنها چند هفته پس از گفتگوهای پیمان صلح سپری شده است. در این نوشتار تلاش داریم مقایسه ای تحلیلی با تکیه بر خاستگاههای بازیگران در وقوع این رخداد داشته باشیم.

ارمنستان در 13 سپتامبر، پس از انجام حملات توپخانه ای و پهپادی شبانه  نیروهای نظامی آذربایجان به مواضع ارمنستان در شرق آن کشور مدعی شد که آذربایجان حملات غیرقانونی و تحریک آمیز را آغاز کرده است. نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان در این رابطه مدعی شد که دست کم 49 سرباز ارمنی در اثر این حملات کشته شده اند. لیکن وزارت دفاع جمهوری آذربایجان هم در پاسخ به این ادعا اعلام کرد که تحرکات و اقدامات نیروهای نظامی آذربایجان به هدف پاتک و انتقام از “اقدامات خرابکارانه” ارمنستان صورت گرفته است. حتی وزارت دفاع آذربایجان خبر از کشته شدن 50 نفر از نیروهای خود داد. گفتنی است که در طول سال گذشته درگیری‌ها به صورت پراکنده در اطراف مرز رخ داده است. اما آخرین و سنگین ترین آنها  از زمان پایان جنگ که تقریباً دو سال پیش بر سر قره باغ کوهستانی رخ داده و جمهوری آذربایجان موفق به آزادسازی بخشهای زیادی از اراضی قره باغ از دست نیروهای ارمنی شده بود، با میانجیگری روسیه آتش بس لازم شکل گرفته و نظارت بر اجرای آتش بس نیز بر عهده نیروهای ناظر روسیه گذاشته شده بود.

منطقه ای که ارامنه دهه 1990 اشغال کرده و نیروهای ارمنی دست به پاکسازی قومی زده بود، به عنوان منطقه قره باغ کوهستانی به طور رسمی بخشی از خاک آذربایجان محسوب میشود. آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه در راستای پیمان مینسک نیز خواستار پایان یافتن مناقشات شده ولی تا اقدام دولت آذربایجان برای آزاد سازی اراضی خود، هیچ اقدام مناسب انجام نداده و تنها نظارت بر شرایط موجود و جلوگیری از جنگ جدی را بر عهده گرفته بودند. سرانجام آذربایجان در پی تحریک نیروهای ارمنی دست به اقدامات جدی زد و به نهایت توانست در عرض 40 روز بخش عمده ای از اراضی خود در منطقه قره باغ کوهستانی را از وجود اشغالگران رهایی دهد. بازسازی و آماده سازی مناطق آزاد شده و بازگشت تدریجی اهالی اصلی منطقه خود بشارت از تحولی جدید و افقی روشن از پایداری صلح می داد ولی معلوم است که برخی از نیروهای افراطی و متعصب ملی گرا در ارمنستان که نفوذ زیادی در بین ارتش دارند، توان برتابیدن و تحمل واقعیات را نداشته و موجب بروز شرایط ناخواسته کنونی شده اند. شرایطی که به تلفات سربازان در دو طرف مخاصمه شده است.

اما سخن اینجاست که خطر نقض شرایط آتش بس چیست و چرا جنگ از سر گرفته شده است؟

همانطور که می دانیم، در اواخر سال 2020 آذربایجان با حمایت ترکیه حمله ای را برای بازپس گیری قره باغ کوهستانی آغاز کرد. زمانی که روسیه، متحد ارمنستان، شش هفته بعد آتش‌بس را برقرار کرد، آذربایجان بخش‌هایی از استان و بسیاری از مناطق دیگر را که توسط ارمنستان اشغال شده بود، پس گرفته بود. بر اساس این قرارداد، روسیه نیروهای حافظ صلح را در قره باغ کوهستانی مستقر کرد تا از خشونت بیشتر جلوگیری کند و کنترل درگیری را حفظ کند. آخرین خونریزی زمانی آغاز شد که نیروهای ارمنی به مواضع نیروهای آذربایجان در نزدیکی مرزهای دو کشور تجاوز کرده و موجب کشته شدن تعدادی از نیروهای آذربایجانی شدند. وزارت دفاع آذربایجان هم در پاسخ به این حملات ساعت ها گلوله باران مداوم علیه مناطق مرزی ارمنستان  را که از منطقه قره باغ کوهستانی دور است، آغاز کرد. این در شرایطی اتفاق افتاد که هنوز چند هفته ای از دیدار نیکول پاشینیان و الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان در بروکسل برای گفتگو در مورد چشم انداز یک معاهده صلح جامع سپری نشده بود.  تحلیلگران متمایل به مواضع ارمنستان و برخی از رسانه های خارجی در برنامه های تحلیلی خود چنین تعبیر می کنند که آذربایجان ممکن است با چنین تصمیمی بخواهد همسایه خود را به پذیرش توافق بر اساس شرایط آذربایجان وادار سازد. از این رو با کوچکترین بهانه از نیروی مسلح خود استفاده کرده است. ولی این نوع تحلیل از یکسو دچار تناقض است. زیرا ناظران منطقه ای بر این قضیه صحه می گذارند که نقض آتش بس از سوی نیروهای نظامی ارمنی بوده است نه آذربایجان.  برخی دیگر از تحلیل گران هم معتقدند که با توجه به اینکه روسیه آنقدر در اوکراین گرفتار شده است که نمی تواند در مورد ارمنستان اقداماتی جدی انجام دهد و در صورت بروز جبهه جدید چالشی در برابر روسیه، دولت کرملین عاجز از مداخله در مناقشه جدید میان آذربایجان و ارمنستان شده و بدین ترتیب بیش از پیش با شرایط ناامن منطقه ای مواجه خواهد شد. لذا اقدامات نیروهای ارمنی در نقض آتش بس عمدی و از سوی مداخلات کشورهای غربی به ویژه آمریکا و آلمان صورت گرفته است.بدین ترتیب روسیه دچار سراسیمگی در اتخاذ تدبیر خواهد شد.  لازم به ذکر است که بعد از آغاز شرایط جدید آتش بس که از دو سال پیش شروع شده است، آذربایجان از ارمنستان می خواهد که حاکمیت خود بر قره باغ کوهستانی را به رسمیت بشناسد. ارمنستان ضمانت هایی برای ارمنی های قومی منطقه می خواهد. دولت روسیه که ناظر بر این قضیه است و در طول تاریخ نیز رخدادهای تلخ میان ارامنه و آذریها را همیشه روسها سبب ساز بوده اند، به نظر میرسد که دو تحلیل ذکر شده در بالا هر چند منطقی و عقلانی به نظر میرسد، اما در این بحران خود روسها دخیل هستند. زیرا همانطور که می دانیم بحران جهانی انرژی بعد از تصمیمات پوتین در مسدود سازی جریان انتقال گاز از نورد استریم 1 به قاره اروپا  به جدیت آغاز شده است. اروپا در به در دنبال راه چاره و در جستجوی یافتن گزینه های جدید برای رفع وابستگی خود به انرژی روسیه است. تلاش برای پایان دادن به بحران ایران و آمریکا در موضوع هسته ای، رهایی از فرصت طلبی ایالات متحده در سیاستهای انقباظی پولی و سیاستهای لازم در مورد منابع انرژی – شرایط کنونی حاصل از تصمیم روسیه به نفع آمریکاست.- از جمله مواردی است که به جدیت دنبال میشود. وابستگی اروپا به تولیدکنندگان گاز مانند آذربایجان نیز در این بحبوحه در حال افزایش است. وزیر انرژی آذربایجان اخیراً گفته بود که کشورش قصد دارد صادرات گاز به اروپا را 30% در سال جاری نسبت به سال 2021  افزایش دهد. بعد چه اتفاقی می افتد؟ با درک شرایط بیان شده به نظر میرسد که مخل شرایط آتش بس از خود روسیه بوده است. چرا که همزمان با این رخداد، ارمنستان از روسیه خواسته است تا به معاهده ای استناد کند که مسکو را متعهد می کند در حمله یک کشور خارجی از خود دفاع کند. با توجه به وضعیت اوکراین، روسیه احتمالا با “اقدامات نمادین” به جای دخالت نظامی در مقیاس بزرگ پاسخ خواهد داد. آذربایجان باید با احتیاط عمل کند. دولت باکو بدون شک مایل است تسلط روسیه بر قفقاز را تضعیف کند، اما هیچ سودی از رویارویی آشکار با آن ندارد. این امر خطر جنگ همه جانبه با ارمنستان را کاهش می دهد. اما تا زمانی که مسئله قره باغ کوهستانی بلای جان باشد و یک طرف برای اثبات مزیت خود از زور استفاده کند، وضعیت ناپایدار باقی خواهد ماند.بنابراین، افتادن در تله های مسکو تمام تلاشها و زحمات دولت باکو را در دو سال گذشته در حفظ مناطق آزاد شده اش و تمام سرمایه گذاری که برای آبادانی صرف کرده است، ممکن است با گامی غیر قابل پیش بینی به هدر رود. جبهه گیری جدی در برابر روسیه کار عقلانی نخواهد بود. هر چند حمایت بی قید و شرط رئیس جمهور ترکیه از آذربایجان خود پیامی لازم به روسیه و سایر کشورها هست. ولی در صحنه سیاست بین الملل هیچ پدیده ای به صورت مجرد شکل نمی گیرد و کنشها و حرکات در پس پرده خود نقشه های متعددی دارد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.