فرهنگ و هنر جامعه نشان دهنده شعور اجتماعی و سطح دانش یک جامعه میباشد

فاطمه زمانی بازیگر تئاتر:

عصرآزادی آنلاین/ سرویس فرهنگی – مصاحبه از علیرضا نیاکان:
گفتگویی داشتیم با فاطمه زمانی مدرس و بازیگر و کارگردان جوان تئاتر که به نظر مخاطبان گرامی می رسد:
_لطفاً خودتان را معرفی کنید.
فاطمه زماني هستم ٣٨سالم است و مدرس و بازيگر و كارگردان تاتر
-از فعاليت هنرى خودتون بگوئید
بنده با وجود اینکه از دوران نوجوانی فعالیت هنری زیادی داشتم اما به علت تحصیل در دانشگاه کمی با تاخیر فعالیت خودمو در زمینه تئاتر به صورت جدی شروع کردم اما خوشبختانه در حال حاضر پنج سالی می‌شود که به صورت مستمر در این عرصه فعالیت دارم و حتی در دوسال اخیر این افتخار نصیبم شد که به عنوان پرکارترین هنرمند در عرصه کارگردانی و بازیگری انتخاب شوم.
_ هدف شما از تاسیس گروه سافاتا چه بود؟
هدف من از تاسیس گروه سافاتا در واقع گسترش هنر علی الخصوص تئاتر در جامعه بود به گونه ای که بتوانم در علاقمندسازی عامه مردم هم در این عرصه تاثیر گذار باشم و علاوه بر آن از طریق این گروه آنچه که احساس میکردم باید در قالب این هنر انتقال پیدا کند در سطح جامعه به بهترین شکل یعنی از طریق آموزش انتقال دهم. که البته خدا را شاکرم‌ این مهم هم عملی شد و بنده از طریق جذب هنر جوهای با انگیزه و بااستعداد دوره های زیادی رو با موفقیت و رضایت هنرجویانم به پایان رساندم و با آنان نمایش های بسیاری را به اجرا رسانده ام. که می توانم به مهمترین آنها یعنی «نمایش بازی مرگ/سوتفاهم/توبه/به مناسبت ورود اشکان/نوکر شیطان/پنج ثانیه برف/نقاشی روی چوب» اشاره کنم.

_به نظر شما چرا فرهنگ و هنر ما هنوز اقتصادی نشده است؟
جواب به این سوال بسیار سخت است اما در کل باید عرض کنم وقتی ما می‌توانیم از کاری درآمد داشته باشیم که از ابتدا به آن نگاه اقتصادی میداشتیم و این نوع نگاه هم باید از طریق فرهنگ سازی در کشور باید ایجاد می گردید که در حال حاضر در کشور ما این نگاه اصلا وجود ندارد.
_بیشتر برایمان توضیح دهید.
در واقع منظورم از فرهنگ نوع نگاهى است که در آن افراد جامعه حس نیاز به حضور و حمایت از این عرصه را در خودشان داشته باشند برای مثال وقتی فردی لباسش کهنه و یا گرسنه می ماند تصمیم به پرداخت بها بابت تامین نیاز خودش می‌کند. ما هم باید جوری در جامعه احساس نیاز خانواده ها رو به هنر انتقال بدیم که بدون اجبار و از روی علاقه و حس نیاز به صورت خودجوش از هنر حمایت کنند.
اما به خاطر ضعف ما در این زمینه ما می بینیم که نه تنها دولت حمایتی شایسته ای از این عرصه ندارد بلکه افراد هنردوست هم که هر ساله برای حمایت وارد این حوزه می شوند به خاطر عدم مدیریت پشیمان می شوند و خیلی زود دست از حمایت برمیدارند؛ به نظرم بنده که این مساله باید خیلی جدی تر مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
_آیا این فرهنگ سازی بیشتر وظیفه هنر و هنرمندان است یا دولت و یا بخش خصوصی؟
در یک جامعه دولت نقش پدر رو ایفا میکند و بخش خصوصی نقش مادر را و به نظر من هر دو مسئولند.
باید توجه کنیم که فرهنگ و هنر جامعه نشان دهنده شعور اجتماعی و سطح دانش یک جامعه میباشد و من اعتقادم بر این است وقتی ما در هر خانه حداقل یک رسانه تلویزیون یا رادیو را داریم بحث راجع به این موضوع مهم مهمتر خواهد بود و اگر بی توجهی ها ادامه یابد قطعا به زودی زود هنر و فرهنگ ایرانی از یاد خواهد رفت و فرهنگ غرب همگانی می‌شود.
_به جوانان علاقمند به هنر چه پیامی دارید؟
من نه به جوانان بلکه به کودکان و افراد مسن و میانسال هم می‌گویم هنر نیاز انسان است هنر مایه آرامش است و همانگونه که جسم ما نیازمند تغذیه است روحمان نیازمند هنر است برای رفع اضطراب و تنش و… هنر و هنرمند واقعی بودن یک شانس است شانسی که از خواستن و تلاش نصیبمان خواهد شد.
_از مسولین فرهنگی کشور چه توقعی دارید؟
ما در غرب شاهد این هستیم که به علت عدم ایده و موضوعات دنبال کارهای فانتزی و خیالی می‌روند و اما در ایران ما با این قدمت تاریخی و داستان ها و اتفاقات شیرین و تلخ و عبرت آموز و جذاب و ساختن یک فیلم کوتاه هم سختی ها و هم هزینه های زیادی در بر دارد.
توقع من حمایت و حمایت و حمایت از هنر به نفع فرهنگ و شناخت و گسترش آن است.
درخواستم فقط توجه بیشتر به نخبگان هنری و حمایت از پیشکسوتان و نادیده نگرفتن تلاشگران این عرصه که به سختی امرار معاش می‌کنند و اما همچنان در سنگر هنر ایستاده اند.
_آيا شما به استانداردسازى هنر و فعاليت هنرى اعتقاد داريد؟
از آنجايكه هنر حد و مرزى ندارد استانداردى هم برايش تعريف نميشود زيرا ما مخاطبين با انواع سليقه ها روبرو هستیم اما هر چيزی هم براى موفقيت در جامعه نيازمند قانون و استانداردى است پس باید در جواب سوالتان بگویم: بله موافقم با يكسرى استانداردها كه در چهارچوب قوانين هر كشور هست البته كه اين قوانين در برخى كشورها باعث محدوديت در هنر ميشود.
_برنامه آينده کاری شما مشخص است؟
قطعا زمانى كه اين هنر رو انتخاب كردم با عشق و علاقه ى ابدى بود و تا لحظه اى كه نفسى باشد من را روی صحنه ها خواهيد ديد.
من با تئاتر زندگى ميكنم و تئاتر حامى روحى من است؛ برنامه كلى من براى سال جارى هم باز تئاتر و حرفه اي تر شدن در اين زمينه هست من با روشى جديد كه خلاصه اى از آموزش هاى جهانى و داخلى ثبت شده هست رو در كلاس هام براى هنرجوهایم دارم.
_آيا شما چشم اندازى ميبينيد كه در حوزهاى مختلف هنرى زنان كشور ما بتوانند عناوين معتبر جهانى كسب كنند؟
واقعا پيش بينى اين موضوع كمى سخت است ما تابع قوانيني هستيم كه شايد اين كار را سختر ميكند اما بى شك بانوان زيادى در كشور داريم كه در توانايي آنها شكى نيست.
_به نظر شما ورود افراد به چند شاخه هنر کار درستی است یا نه؟
من همیشه نسبت به هنر عقیده ام بر این بوده که در حیطه فعالیت خودم یعنی تاتر یک هنرمند باید نصب به زیر شاخه های دیگر هنر اطلاعات داشته باشد تا بتواند کار تخصصی خودش را به خوبی انجام دهد به طور مثال یک بازیگر باید کارگردانی، نویسندگی، طراحی لباس و طراحی صحنه و حتی با نور و صدا هم آشنایی داشته باشد و ارتباط میان تمام این زیر شاخه ها برایش قابل درک باشد تا بتواند بهترین خود را ارائه دهد.
_سخن آخرتان را می شنویم:
در پایان از شما و همکارانتان بابت توجه به هنر و همصحبتی سپاسگزارم و امیدوارم روزی هنر جایگاه اصلی خودش را در جامعه پیدا کند با هنر می‌تواند راه و روش درست زندگی کردم درست فکر کردن را به جامعه تزریق کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.