مقوله ایران در میانه جنگ اوکراین و روسیه!

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

چند روزی است که تلاشهای عمده ای برای کشاندن پای ایران به جنگ میان اوکراین و روسیه از سوی کشورهای اروپایی به رهبری ایالات متحده انجام میشود. شرایط داخلی کشور در کنار ادعای اوکراین و سایر کشورهای غربی مبنی بر وجود مستندات کافی در رابطه با واگذاری پهپادهای ایرانی به ارتش روسیه و بهره گیری نظامیان روسی از این پهپادها علیه مواضع اوکراینی موجب شده است، پرونده سازی جدیدی در شرایط کنونی علیه ایران در مجامع بین المللی شکل گیرد.

ناگفته پیداست که علیرغم انکار مسئولان کشور در عدم ارسال چنین ابزار آلات نظامی به روسیه و همچنین تکذیب موضوع از سوی مسئولان رده بالای روسی هنوز نتوانسته قناعت لازم را در سطح بین المللی فراهم آورد. زیرا برخی از مسئولان روسی در برنامه های تلویزیونی بدون توجه به اینکه صدایشان ضبط میشود، به حقیقت امر صحه نهاده اند. ادعاهای دولت اوکراین در کنار اظهارات مقامات اورپایی و آمریکا در شرایطی مطرح میشود که دیمتری پسکوف، سخنگوی کرملین آن را انکار کرده و مدعی شده است که روسیه از هر وسیله و ابزار نظامی استفاده کند نام روسیه بر آن درج شده است. اما در برابر این وزیر امور خارجه اوکراین با مطرح کردن این موضوع که کیفی پر از مدارک مستند را به سازمان ملل ارائه داده و درخواست نشست غیر علنی شورای امنیت را مطرح ساخته است.

آنچه در این گیرودار ذهن هر کسی را مشغول می کند اینکه، کشورهای اروپایی در کنار به بن بست کشیده شدن برجام، اکنون سعی میشود نام ایران در بحران اوکراین بر سر زبانها بیفتد. به طوری که حالا بحث نقض قطعنامه 2231 هم مطرح شده و فشار دو چندان بر ایران در شرایط فعلی برنامه ریزی میشود. این در حالی است که چند هفته پیش، سعی میشد به نحوی بحران اوکراین با دیپلماسی حل شود. زیرا پوتین بحث استفاده از تسلیحات هسته ای را به میان کشیده بود.

آنچه به خاطر مانده اینکه، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، که در اوایل جنگ اوکراین و روسیه ابراز نگرانی میکرد که پوتین استراتژی خروج ندارد؛ حالا ایالات متحده است که هیچ برنامه ای برای تنظیم هر نوع سناریویی که بتواند شکست بدون قید و شرط روسیه را بستر سازی کند، ندارد. از شرایط متعدد استفاده می کند تا اولویتهای دیگرش را تحت کنترل داشته باشد که فشار بر ایران را افزایش دهد و از فرصتهای پیش آمده در بحران داخلی کشور و شرایط ناهمگون خارج نهایت استفاده را بکند. اگر لازم باشد به هر نحوی پای ایران را به داخل گود بحران اوکراین- روسیه بکشاند.

بعد از اینکه پوتین مدعی شد که در صورت نیاز حتی به استفاده از تسلیحات هسته ای اقدام خواهد کرد، برخی استدلال کردند که بحران موشکی کوبا در سال 1962 رخ داد، شاید بحران اوکراین تبدیل به یک فاجعه هسته ای شود و باید به هر نحوی از آن جلوگیری کرد.

در حالی که اوکراینی‌ها با مهاجمان روسی می‌جنگند و شرایط جنگ بر خلاف تصور پوتین پیش رفته و نابرابری تهاجمات و یا تدافعات هم این را نشان میدهد، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه ادعا می‌کند که او جنگ را برای جبران عدم تعادل استراتژیک غیرقابل قبول با ناتو آغاز کرده است. با این حال، انگیزه واقعی او احتمالاً اعتقاد دیرینه اش بود که اوکراین یک کشور مستقل نیست. لیکن آنچه بسیار نگران کننده است، شرایط ناشی از جنگ و افزایش شرایط نابسامان تعادل ترازهای مالی کشورها و توسل جستن به سیاستهای انقباض پولی است که بعد از کرونا میتواند ضربه دیگری به پویایی اقتصاد کشورها بزند. هر روز که می گذرد روسیه همچنان در میدان نبرد دچار شکست های قابل توجهی می شود. از این رو پوتین سعی دارد راه خروج از بحران را پیدا کند ولی در آن شکستی برای روسیه متصور نباشد. این هم ممکن نیست. از این روست که او در چند روز گذشته چهار استان اوکراین را که ارتش روسیه فقط کنترل جزئی بر آنها دارد به عنوان بخشی از اراضی روسیه اعلام کرد. او بدین وسیله میخواهد حداقل این را به مردم روسیه القاء کند که جنگ بی هدف نبوده و بخشی از اراضی اوکراین به روسیه ملحق شد. به عقیده برخی از تحلیل گران، گرچه ممکن است پرتگاه اتمی پوتین یک ترفند باشد، اما به نظر نمی رسد که ایالات متحده این خطر را دور از ذهن بداند. زیرا اخیراً جو بایدن نسبت به “آرماگدون” در صورت استفاده پوتین از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی در اوکراین هشدار داده است.

پوتین می داند که شکست روسیه می تواند کل فدارسیون روسیه را بی ثبات سازد و حتی موجب نابودی روسیه فعلی هم بشود. از این رو اگر لازم باشد دست به ماجراجویی و کشاندن سایر کشورها در منطقه به جنگ به هر بهانه و هدفی خواهد زد. فدراسیون روسیه شامل تقریباً 200 گروه قومی، 21 جمهوری ملی و چندین منطقه خودمختار است که اغلب با یکدیگر و دولت مرکزی در تضاد هستند. اگر دولت روسیه از بین برود، این امپراتوری چند قومیتی می تواند تجزیه شود. در این سناریوی کابوس‌آمیز، کل فضای اوراسیا به یک خلأ استراتژیک تبدیل می‌شود که چین تشنه منابع و دیگران برای کنترل و نفوذ رقابت می‌کنند.

آیا ایالات متحده تمایلی به تشدید شرایط بحرانی کنونی دارد؟ در پاسخ باید گفت که استراتژی فعلی بایدن در اوکراین ساده است. تا حد امکان برای اوکراینیها کمک و مهمات بدون آغاز جنگ جهانی سوم فراهم کند و در کنار آن، عمل متعادل کننده ظرافت مندانه ای را دنبال کند تا به نتیجه برسد. بایدن توصیه هنری کسینجر، سیاستمدار برجسته آمریکایی را دنبال می کند که در زمان الحاق کریمه به روسیه در سال 2014 گفته بود: “آزمون سیاست این است که چگونه به پایان می رسد، نه چگونه شروع می شود.” این تدبیر نه تنها برای روسیه که برای چین هم مصداق دارد تا چین بداند که نباید شرایط تهاجمی مشابهی را علیه تایوان بکار گیرد. همچنین روسیه و چین بدانند که اتحادهای ایدئولوژیکی در سطح بین المللی و بودن در کنار ایران چندان راحت نخواهد بود و اهرمهای خرد دیپلماتیکی وجود دارند که که شرایط را میتواند برخلاف متحدان تغییر دهد.

نتیجه کلام اینکه، متأسفانه برخی از تصمیم گیریهای الزامی در کشور به گونه ای بدون مدیریت زمان اسیر شرایط تصمیم گیری داخلی و تأثیر تحولات خارجی قرار می گیرد که کشورمان را در مسیری در مسیر سیلاب رخدادها قرار می دهد که ناخواسته وسط گود کشیده میشود. اکنون شرایط بحران اجتماعی- سیاسی داخلی در کنار فشارهای موجود، مقوله جدیدی را پیش روی ایران قرار داده است، که باید نهایت سعی به عمل آید تا پای ایران در قضیه اوکراین به شورای امنیت کشیده نشود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.