لزوم هشیاری در بحران دیپلماسی

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

تنشی که با حمله فردی به سفارت آذربایجان در تهران رخ داد و روابط بین جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار به شکل آشکار دچار تنش عینی نمود، با تصمیم به تعطیل کردن سفارت آذربایجان در تهران وارد فاز جدیدی از تنش شده است.
یادمان است که پس از پیروزی قاطع آذربایجان بر ارمنستان در جنگ 44 روزه قره باغ که بدون تردید با کمک نظامی اسرائیل و ترکیه محقق شد، اصرار جمهوری آذربایجان در تغییر شرایط خطوط مرزی باعث شد که جمهوری اسلامی ایران نسبت به امنیت خود در امتداد مرز شمالی احساس خطر کند. زیرا جمهوری آذربایجان بعد از موفقیت خود در آزاد سازی مناطق عمده اشغال شده قره باغ کوهستانی در صدد قطع ارتباط ارمنستان با مرز جنوبی و همسایگی با ایران را داشت که بحران بر سر گذرگاه زنگزور ادامه یافت. به طوری که بارها ایران با اعلام نکته حساسیت خود به مقامات عالی رتبه جمهوری آذربایجان هشدار داد، انگار توجهی به خاستگاه دولت ایران نشد و آمادگی های رزمی جمهوری آذربایجان در خطوط مرزی و حتی انجام مانورهای نظامی متعدد با ترکیه و حتی مانور سه جانبه میان آذربایجان، ترکیه و پاکستان در میادین زمینی و دریایی و هوایی در کنار بی توجهی سران جمهوری آذربایجان باعث شد که ایران نیز در تمامی خطوط شمال غربی به موازات رود ارس دست به انجام مانورهای نظامی بزند. تمام اینها در واقع تابلویی از تحرکات نظامی- امنیتی- سیاسی میان دو کشور بود که به صورت ملموسی شکل گرفت.
در جایی که تهران تمایل خود و حتی جانبداری آشکارش را از مواضع جمهوری آذربایجان در بازپس‌گیری منطقه قره‌باغ به وضوح نشان داد و این نه تنها در صحبت های رسمی مقامات دیپلماتیک که در خطبه های امامان جمعه استان های همجوار با جمهوری آذربایجان نیز بیان شد، اما در نشریات موجود در جمهوری آذربایجان فضایی آلوده از بغض و کینه علیه ایران به دفعات منتشر شد که گویی ایران به هیچ عنوان از موفقیت آذربایجان در نبرد با ارمنستان خشنود نیست و حتی فضاسازی های متعددی نیز در این زمینه تا به امروز ادامه داشته و دارد. در همین حال مقامات جمهوری آذربایجان نیز همین نگاه را نسبت به ایران داشته و معتقد به این هستند که ایران در مسایل آنها دخالت کرده و نشریات و رسانه های داخلی ایران علیه جمهوری آذربایجان و مقامات آن به فرافکنی مسایل و دشمن تراشی می پردازند. به طوری که بر اساس نوشته خبرگزاری آناتولی در تاریخ 25 نوامبر 2020 طی گزارشی در خصوص کنفرانس بین المللی “در امتداد کریدور میانی: ژئوپلیتیک، امنیت و اقتصاد” که در دانشگاه آدا در شهر باکو برگزار شده بود، از اظهار نظر الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان نقل قول کرده و نوشته است که الهام علی در مراسم افتتاحیه این کنفرانس مدعی شده است که با وجود همکاری نزدیک با سه رئیس جمهور سابق ایران، هیچ گاه تا به این اندازه دشمنی در رابطه با آذربایجان از سوی دولت ایران ندیده است. وی با تاکید بر اینکه همواره به انواع اظهارات و اقدامات علیه آذربایجان پاسخ می دهند، چنین تأکید کرده بود که: “ما مجبور شدیم تمرینات نظامی در مرز ایران انجام دهیم تا نشان دهیم که از آنها نمی ترسیم …”
چنین اظهار نظری از سوی عالی ترین مقام آذربایجان خود نشان از اوج تنش میان دو کشور دارد. هر چند تلاش دستگاه دیپلماسی ایران در آب کردن یخ های میان دو کشور به نتیجه ای نرسید و جمهوری اسلامی نسبت به تجاوزات مکرر جدید در امتداد مرزهای جنوبی ارمنستان که از شهریور سال گذتشه تا به امروز تحقق یافته احساس نگرانی کرده، لیکن این را نیز نباید از نظر دور گرفت که اقدامات اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران نیز از سوی جمهوری آذربایجان به عنوان همسایه، لاپوشانی شده است. در این میان رسانه های جمهوری آذربایجان از زمان جنگ دوم قره باغ در سال 2020، دشمنی خود با ایران را پنهان نکرده اند و تا آنجا پیش رفته اند که نقشه‌های “آذربایجان بزرگ یا آذربایجان واحد” را نشان داده و بخش‌هایی از استان‌های شمالی ایران را به عنوان سرزمین اصلی آذربایجان یکپارچه دانسته و نسبت به آن تبلیغ کرده اند که بر آتش خصم میان دو کشور افزوده است.
ناگفته نماند که تحرکات آذربایجان نه تنها از سوی ایران بلکه از سوی ایالات متحده و فرانسه نیز موجب نگرانی شده بود. علی ایحال گذرگاه زنگزور که نقش حیاتی و استراتژیکی در اتصال خط ترانزیتی جنوب به شمال و تنها راه ارتباطی ایران با اروپای شرقی است، به عنوان خط قرمز ایران تلقی می شود که هر اقدام جدیدی در ترسیم مجدد خطوط مرزی مشکلات ژئوپلیتیکی جدیدی ایجاد خواهد کرد. تنش ها بین باکو و تهران در مدت دو سال گذشته بیش از پیش افزایش یافته و هر چند قبلاً هم وجود داشته است، ولی در این دوسال به اوج خود رسیده است.
البته در نگاهی موشکافانه مشخص است که دلیل این جسارت به زعم مقامات آذربایجان از کجا ناشی میشود. اولاً ضعف دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی ایران موجب ضعیف جلوه دادن این کشور و به ویژه در شرایط کنونی که اعتراضات فراگیرتر شده بود و باعث گردیده که دخالت های عوامل خارجی چه به صورت فیزیکی و چه به صورت جنگ رسانه ای افزایش یابد، خود دلیل بر جرأت یافتن جمهوری آذربایجان شده است. ثانیاً تلاش جامعه جهانی در به انزوا کشاندن ایران و منفعل شدن دیپلماسی در شرایط کنونی و عدم توانایی پاسخگویی لازم از سوی ایران به دلیل رعایت برخی ملاحظات باعث شده است که باز همسایگان حاشیه خلیج فارس و حتی آذربایجان نیز عرض اندامی از خود نشان دهند.
بعد از موفقیت دولت علی اف در جنگ دوم قره باغ، به زعم وی خصومت با ایران به عنوان سرزمینی بزرگ و تحقیر کردن آن برایش امتیاز بزرگی در نزد افکار عمومی است. تحقق پیمان های دفاعی و نظامی متقابل با ترکیه، اتحاد نظامی با اسرائیل، حمایت فزاینده از سوی کشورهای حاشیه خلیج فارس ضمانت بخش تلاش های دیپلماتیک آذربایجان در موقعیت بین المللی است. آنهم در جایی که سپاه پاسداران به هر دلیلی از سوی پارلمان اروپا به عنوان هسته نظامی تروریستی معرفی می شود. اگر به این موارد جایگزینی آذربایجان به جای روسیه از نگاه اروپا به عنوان منبع انرژی نگاه کنیم، باکو در جریان تحریم روسیه به سرعت با توافق جدید تأمین گاز برای اروپا تا سال 2027 موافقت کرد، آن زمان می توان تعطیل کردن سفارت جمهوری آذربایجان در تهران را به راحتی تفسیر و تعبیر کرد..
بر هیچ فردی پوشیده نیست که در ماجرای تروریستی حرم شاهچراغ که دست عوامل آذربایجانی همکار با اسرائیل ثابت شده بود، کارت برنده ای دست ایران محسوب می شود. اکنون حمله حماقت آمیز فردی به سفارت آذربایجان باعث شده است که کارت مقابله به مثلی در دست آذربایجان باشد. از سوی دیگر، تعطیل کردن سفارت در تهران از سوی آذربایجان یک رفتار احساسی است و بر اساس عرف دیپلماتیک ایران نیز مجبور به تعطیل کردن سفارتش در باکو خواهد شد. البته ایران هیچگاه این کار را انجام نمی دهد. قطع روابط دیپلماتیک و تعطیلی سفارتخانه فضا را برای شیطنت افزون تر می کند و تلاش دشمنان ایران و بهره گیران از تخاصم میان ایران و آذربایجان هم در این راستاست. لذا بر مسئولین سیاسی آذربایجان است که بار دیگر بدون رفتار احساسی موضوع را بررسی کنند و همانطور که ایران برای شفاف سازی ماجرای حمله به سفارت حاضر به همکاری نزدیک با کارشناسان ذی ربط آذربایجانی است، از استفاده واژه تروریستی بودن ماجرا اجتناب نمایند. زیرا هنوز بازجویی و تحقیقات ادامه دارد. هر نوع حرکت ناشیانه می تواند بحران را تا حد غیر معقولی به رفتارهای قهرآمیز سوق دهد که هیچ به نفع دو کشور نیست. البته صیادان ماهی از آب گل آلود بر طبل این تنش خواهند کوبید.
نتیجه اینکه، این حادثه باعث شد که مسئولین انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز باید دقت بیشتری به خرج دهند و نسبت به وظایف خطیر پلیس دیپلماتیک متوجه باشند. زیرا براساس کنوانسیون های بین المللی حفاظت از مال و جان دیپلمات ها وظیفه هر دولتی است.
با نگاهی به آینده، می‌توان انتظار داشت که اگر تحرکات دیپلماتیک ایران و آذربایجان تشدید یابد که به نفع رژیم‌ها و دخالت دولت های خارج از منطقه است، خطر شرایط غیرقابل کنترل و در بدترین حالت، یک جنگ منطقه ای وجود دارد که هیچ یک از طرفین آن را نمی خواهند و بار آن از تحمل منطقه خارج است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.