سیاست خارجی ترکیه بعد از انتخابات چه خواهد شد؟

عصرآزادی آنلاینقدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

هفته گذشته در رابطه با آشتی اجتناب ناپذیر دنیای عرب با سوریه و رژیم بشار اسد بحث کرده بودم و شرایط کنونی را ایجاباً برای آماده سازی چنین آشتی به بحث گذاشته بودم که بعد از نشر سرمقاله خوشبختانه خبر پیوستن مجدد سوریه به اتحادیه عرب را شنیدیم. برخی از خوانندگان در صفحه مجازی جویا شده بودند که بیش از یک دهه کش و قوس و تنش شدید میان کشورهای عربی با دولت سوریه، چه اتفاقی افتاده است که چنین تحولی را شاهد شده ایم. پاسخی که به دوستان داده بودم در اینجا نیز برای اطلاع خوانندگان ابراز می دارم.

همانطور که میدانیم در دنیای سیاست و به ویژه روابط بین الملل تئوریهای لازمه ای که سیاست خارجی و نحوه حکومتی را تبیین میکند، وجود دارد. اینها را در قالب نظریه های رئالیزم، لیبرالیسم، سازه انگاری(کانستراکتیویزم) که از همه معروف و مشهور هستند، نظریات دیگری مانند فمنیسم، جبهه سبز و … می شناسیم که کشورها غالباً تابع یکی از این تئوریها هستند. اما در قرن حاضر تئوریهای یاد شده خودشان را در شرایط پسامدرنیسم تغییر میدهند؛ به ویژه اگر تابع تئوری واقع گرایانه یا نو واقع گرایانه باشند و به مسئله قدرت و آنارشی بیش از همه چیز اهمیت بدهند.

کشورهای عربی بالاخص عربستان سعودی بقا و قدرت و حکومت را با عدم انکار آنارشی در دوره پسامدرنیسم زیر ذره بین نهاده است و اگر تغییراتی در سیاست داخلی و خارجی آن کشور می بینیم و به دنبال آن بسیاری از کشورهای عربی که به وسیله سلاطین، شیوخ  و یا دولتهای اقتدارگرا و آرمانگرا اداره میشوند، بقای خودشان را در حل تنشها، استفاده از ابزارهای پدافند غیر عامل (اقتصاد و تجارت)  می بینند. لذا اگر تحولاتی را در روزهای اخیر دیده ایم و یا خواهیم دید از این زاویه باید ارزیابی شود. انتخابات این دفعه ترکیه نیز دقیقاً به این شرایط نزدیک است و باید ارزیابی شود. به طور مثال می توان به نمونه ای از اهداف ترکیه در سیاست خارجی اشاره کرد. در حالی که اردوغان به دنبال یکی کردن دنیای ترک و انجام سیاست رادیکالی در قفقاز و تلاش برای گشایش مسیر زنگزور است که تبعات همین نگرش تا به امروز موجب بروز بحران میان آذربایجان و ایران شده، رقیب وی کمال قلیچدار اوغلو به کمربند تاریخی جاده ابریشم برای توسعه تجارت از چین تا قلب اروپا را با گذر از داخل ایران تعریف می کند. یا اردوغان در حالی از اروپا چندان دل خوشی ندارد، قلیچدار اوغلو در صدد همسانی و هماهنگی با شاخصهای مورد توافق سالهای گذشته با اتحادیه اروپاست تا زمینه نزدیکی با اروپا را فراهم بیاورد. از همه مهمتر موضوع سوریه است که قلیچدار اوغلو به آن می پردازد.  با توجه به اینکه هفته گذشته سوریه در اتحادیه عرب پذیرفته شد، لازم می بینم که از دیدگاه رقبای انتخابات ترکیه این موضوع را این هفته به بحث بگذارم. به گفته کارشناسان، اگر کمال قلیچداراوغلو در انتخابات سراسری 14 ماه مه (فردا) رقیب خود اردوغان را شکست دهد، احتمالاً نشان دهنده تغییر استراتژیک در سیاست ترکیه در قبال سوریه و روابط بین آنکارا و دولت بشار اسد را شاهد خواهیم بود.

قلیچداراوغلو، به عنوان سیاستمدار کهنه کار که ریاست حزب جمهوری خواه خلق (CHP) را برعهده دارد، در نظرسنجی ها در برابر اردوغان پیشتاز است. وی یکی از افرادی است که از حضور خارجیان در ترکیه که بافت جمعیتی ترکیه را دستخوش تحولات منفی در آینده خواهد کرد، نگران است. در این میان بیش از همه حضور بیش از 4 میلیون سوری را در ترکیه خطری جدی برای اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه ترکیه می داند. وی منتقد صریح سیاست اردوغان در سوریه بوده و حالا که پس از سالها سوریه از انزوا به دنیای عرب راه یافته، بیش از پیش قلیچداراوغلو را در ادعاهایش برحق نشان میدهد.

به نظر میرسد اگر قلیچدار اوغلو به ریاست جمهوری انتخاب شود، سیاست ترکیه در قبال سوریه تغییر خواهد کرد. یقین است که سیاست ترکیه در سوریه تا حد زیادی به گفتگو و دیپلماسی با اسد بستگی دارد. هدف اپوزیسیون عقب نشینی نسبی از سوریه برای رسیدگی به وضعیت امنیتی و ایجاد ثبات در منطقه و در عین حال تضمین امنیت مناطق مرزی است. این اقدام آنها را قادر می سازد تا به یکی از وعده های اصلی مبارزات انتخاباتی خود، یعنی بازگشت آوارگان سوری ظرف دو سال، عمل کنند. بر تحلیل گران منطقه ای پوشیده نیست که دخالت ترکیه در جنگ داخلی سوریه تا حد زیادی به عنوان “پروژه اردوغان” برای مداخله در امور همسایگانش و سرنگونی رژیم اسد تلقی می شود. اما شرایط کنونی اثبات می کند که دیگر این اتفاق رخ نخواهد داد. اگر اردوغان پیروز شود برای عبور از ادعاهای سالهای طولانی در قبال سوریه خیلی سخت از جبهه سازش بر خواهد آمد. اما قلیچداراوغلو به سهولت راههای ایجاد مناسبات را فراهم خواهد ساخت و این برای شرکتهای ساختمانی، راهسازی، تجاری و … بسی امیدوارکننده است. اپوزیسیون فعلی ترکیه به رهبری قلیچدار اوغلو اولویت کنونی خود را بر مدیریت پناهجویان سوریه معطوف داشته و برای عبور از این بحران نیازمند دست دادن با رژیم اسد است. یقیناً بشار اسد نیز در سازش با قلیچداراوغلو نسبت به اردوغان خوش باورتر و راحت تر خواهد بود.

از سوی دیگر مردم ترکیه نیز به دلیل فشارهای اقتصادی و افزایش بیکاری از حضور پناهجویان سوری در کشورشان ناراحت هستند و آنان را دلیل بر وجود فضای بیکاری می پندارند و مدعی هستند که کارفرمایان کارگران سوری را با اندک دستمزد به کار گرفته و دیگری نیازی به اتباع ترک نمی بینند که هزینه های دیگری مثل بیمه و سایر امکانات را بپردازند  از این رو استقبال مردم ترکیه از مهاجران کمتر شده است. البته این تنها قلیچداراوغلو نیست که به مسایل مهاجرت و فروش املاک و اراضی به خارجیان حساس است. حتی یکی دیگر از نامزدهای انتخاباتی به نام سینان اوغان از ائتلاف راست افراطی، بر روی پلتفرم های ضد پناهجویان کمپین ایجاد می کند.

البته اولویت قلیچداراوغلو بحث پایان جنگ در سوریه است که نوعی تفاهم در مورد بازگرداندن پناهجویان خواهد بود. اگر قلیچدار اوغلو پیروز شود، سازش با دمشق در ازای توافق بر سر یگان‌های مدافع خلق YPG خواهد بود که از سوی رژیم اسد حمایت میشوند. این یگان به عنوان گروه مسلح شناخته میشود که قبل از متحد شدن با ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده علیه داعش در منطقه در طول جنگ داخلی در شمال سوریه مستقر شد ولی دولت اردوغان آنها را بخشی از کردهای جدایی طلب موسوم به پ ک ک می شمارد.

اگر اردوغان دوباره پیروز شود. آنارشی در منطقه و مرز جنوبی ترکیه با سوریه ادامه خواهد داشت و رژیم سوریه به وضعیت موجود در منطقه خاکستری در شمال سوریه ادامه خواهد داد و این نیرو باز در مرزهای ترکیه مستقر خواهند شد. اما اگر قلیچداراوغلو پیروز شود و به احتمال زیاد موضوع تنش با سوریه حل شود، نیروهای یگان یاد شده مجبوراً از سوی دولت مرکزی سوریه حمایت نشده و از مرزها رانده خواهند شد تا مهاجران سوری به سرزمینهای خود بازگردند.

طبیعی است که نباید باور داشت که همه مهاجران سوری برگردند. زیرا بسیاری از آنها تابعیت ترکیه را اخذ کرده و کسی حق ندارد افراد تابع را اخراج کند و این افراد دارای زندگی و کار و سرمایه هستند. آنهایی که اقامت دارند و یا بر گردن ترکیه سنگینی می کنند و خودشان هم در ترکیه از شرایط زندگی مطلوبی برخوردار نیستند، یقیناً بازخواهند گشت. البته در این میان کار قلیچداراوغلو نیز برای بازگرداندن پناهجویان سخت خواهد بود ولی همیاری دولتها و حمایتهای سایر کشورها و ایجاد شرایط اقتصادی نسبتاً مطلوب در سوریه خواهد توانست مسیر را هموار سازد. البته دنیای عرب این را درک کرده و آستینهایشان را بالا زده اند که به سرعت در بازسازی سوریه در صورت رفع همه تنشهای آن کشور با همسایگانشان اقدام کنند و این امیدوار کننده است.  به هر حال سیاست خارجی ترکیه در دولت آینده دستخوش تغییرات خواهد بود. اگر اردوغان پیروز شود، به سرعت به سمت آرمانهای موجود در پروژه بزرگ 2023 خواهد شتافت و ما نیز اثرات آن را خواهیم دید. اما اگر قلیچدار اوغلو پیروز شود، اهداف جدیدی پیش روی سیاست خارجی ترکیه خواهد بود که ایران و سایر کشورهای منطقه ای باید بازخوانی مجدد و رویکردی متفاوت را تجربه کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.