عصرآزادی آنلاین/ قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University
از چند سال پیش توجه به جزیره قبرس و مهاجرت به آن سرزمین دو تکه شده فزونی یافته است. این جزیره تاریخی سرگذشتی پر از اتفاقات تلخ دارد که غالباً محل و مأمن اشغالگران، قدرت های سیاسی، دینی و قومی شده است. به نهایت بین سالهای دهه 60 تا 70 میلادی در جنگ های داخلی که در اثر نبردهای قومی- سیاسی بوده، ترکیه جهت حمایت از ترک های قبرسی به بخش شمالی (به سال 1974) ورود نظامی داشته است که همین قضیه تا به امروز محل اختلاف نظر جامعه سیاسی جهانی است و ترکیه را اشغال گر و مانع اصلی رسیدن به توافق بر سر وحدت قبرس می دانند. حال آن که از سال 1974 ترکیه به عنوان یکی از ضامن های تثبیت امنیت و صلح در جزیره شناخته می شود ولی با اعلام جمهوری ترک نشین قبرس به رهبری مرحوم دنکتاش با حمایت دولت ترکیه در سال 1983، شدیدترین و سخت ترین تحریم های سیاسی و اقتصادی دامنگیر بخش شمالی و ترک نشین قبرس شده است و از سوی جامعه جهانی به غیر از ترکیه به رسمیت شناخته نمی شود. حتی با وجود اینکه رهبران بخش ترک نشین قبرس به عنوان ناظر در کنفرانس کشورهای اسلامی دعوت شده و یا به عنوان ناظر در بین رهبران کشورهای جمهوری ترک آسیای میانه حضور دارد ولی هیچکدام از کشورهای جمهوری ترک اعم از آذربایجان، ترکمنستان، قرقیزستان، قزاقستان و … جرأت ورود و یا حضور و حتی رابطه تجاری و سیاسی با این بخش از جزیره را ندارند. اما ناگفته پیداست که تنها جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور ولو غیر ترک، علی رغم نداشتن سفارت در بخش شمالی قبرس، هر هفته مسئولان کنسولگری سفارت ایران در نیکوزیا جهت رتق و فتق امور اتباع ایرانی ساکن و مقیم در بخش شمالی به شهر لفکوشا (نیکوزیا) اعزام می شوند و با وجود اعتراضات مکرر وزارت خارجه جمهوری قبرس(جنوبی) از منافع اتباع ایرانی حمایت می کند. باید عرض کنم که بنابر آمار موجود در سفارت جمهوری اسلامی ایران در قبرس تا به امروز بالغ بر ده هزار ایرانی در جزیره به دلایل مختلفی اقامت دارند.
اما یک نکته را باید در نظر گرفت که متأسفانه، جامعه قبرسی از اهمیت حضور ایرانیان بی اطلاع بوده و یا توجهی به آن ندارند. هر کدام از ایرانیان حاضر در قبرس یا به عنوان سرمایه گذار در بخش های مختلف و یا افرادی هستند که اقدام به خرید ملک کرده و یا اساتیدی که به دلایل مختلف ترک وطن کرده و در قبرس اقامت دارند. در این میان تعداد دانشجویان شاغل در دانشگاه های قبرس که با وجود نبود رسمیت دانشگاه های قبرسی در نزد وزارتین علوم و یا بهداشت و درمان، بسیار زیاد است. هر چند در دو سال گذشته از آمار مهاجران دانشجویی کاسته شده است.
اما دلیل این همه مقدمه چینی موضوع دیگری است که باید بگویم که با تمام این مشکلات و بی تفاوتی ها، یک بی توجهی از سوی کشورمان در رابطه با قبرس صورت گرفته که متأسفانه منجر به تهمت شده است. تهمتی که در چند روز گذشته موجب بروز شائبه هایی آزار دهنده برای ایرانیان در قبرس شده است.
هفته گذشته رسانه های قبرسی و یونانی و به دنبال آنها شبکه های خبری فارسی زبان ایران اینترنشنال، بی بی سی و غیره از کشف عملیات ترور علیه یک فرد اسرائیلی در قبرس خبر دادند. جالب است که بدانیم این خبر ابتدا در خبرگزاری یونان و هاآرتص منتشر شد و به دنبال آن سایر خبرگزاری های نه چندان معتبر در منطقه دست به اشاعه آن زدند. (جالب است که هیچکدام از خبرگزاری های معتبر جهانی اعم از رویترز و امثال آنها چنین خبری را از ابتدا منعکس نکردند و تنها با گذشت نزدیک به یک هفته، تحلیل های خبری ارائه داده اند.) سازمان اطلاعات و امنیت رژیم اسرائیل”موساد” جزئیات بیشتری را در این مورد منتشر نکرد. ابتدای امر مدعی شدند که این فرد از سوی ایران هدایت و مدیریت شده و به توسط فردی آذربایجانی اصل از جمهوری آذربایجان قرار بود عملی شود که مأموران موساد با همکاری سازمان سیا و سازمان اطلاعات قبرس توانسته اند با شناسایی لازم، مانع از وقوع حادثه تروریستی شوند.
جالب ترین نکته اینجاست که چنین سازمان های مخوف و تیزبینی(!) نتوانسته اند عامل ترور را دستگیر نمایند ولی وسایل آن را پیدا کرده اند. اواخر هفته گذشته باز شبکه های فارسی زبان با ارائه تصویری از فردی ایرانی تبار و آذربایجانی الاصل بنام یوسف شهبازی عباسعلی لو که گویا عامل ترور بوده و به کمک دو پاکستانی و فردی بنام شوشتری از بخش شمالی به جنوبی راه یافته بوده اند که اقدام به ترور تاجر اسرائیلی بکنند. این را موساد هم روز پنج شنبه طی انتشار و ویدیویی از فرد مزبور مدعی شده است که در داخل ایران تروریست را شناسایی و دستگیر کرده و بعد از ربایش از وی در داخل ایران اعتراف گرفته اند.
در اینجا ذکر مسایلی اهمیت دارد. جالب است بدانیم که اولاً امکان ورود از مرزهای قبرس شمالی به جنوبی برای هیچ یک از اتباع خارجی به استثنای اتباع اتحادیه اروپا اصلاً امکان پذیر نیست. حتی آنهایی که تابعیت قبرس شمالی را هم داشته باشند باز مأموران مرزی قبرس جنوبی اجازه تردد به بخش جنوبی را نمی دهند؛ چه برسد به اینکه پاکستانی و یا ایرانی بخواهد تردد کند. ثانیاً اسرائیل اگر قدرت شناسایی، دستگیری، ربایش و اعتراف گیری در داخل ایران را داشته است، چرا نتوانسته متهم را به بیرون از ایران ببرد و آن را به طور زنده رسانه ای کند؟
جالب ترین نکته این حادثه اینجاست که سایت خبری فیلی لیفتروز (فیلی نیوز) قبرس جنوبی که مهمترین خبرگزاری رسمی است، این خبر را با کلمه “گمانه زنی” منتشر کرده است. این خبرگزاری اذعان می دارد که فرد تروریستی که گمان می رود با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرتبط است، در داخل ایران دستگیر و از وی اعتراف گرفته شده است.
آنچه ماحصل این داستان پردازی است اهمیت بسزایی دارد که در ذیل بدان اشاره می کنم:
- این حادثه را باید سلسله خبرسازی های همسان از سال 2021 در نظر گرفته که ماجراهایی از قبیل ترور تجار اسرائیلی در استانبول، یونان، قبرس پیگیری کرد که به نحوی خبرسازی برای ناامن نشان دادن ایران و ایرانیان است. در واقع این خبر تسلسلی از خیال پردازی و جوسازی اسرائیل است که مدام تلاش میکند جامعه جهانی را به خود جلب کرده و فضای ضد ایرانی در جهان ایجاد کند.
- اسرائیل بعد از خبرسازی خود در مورد ترور یک اسرائیلی در قبرس بلافاصله در بیانیه‌ای که از سوی موساد منتشر شده اعلام می دارد که دولت اسرائیل با استفاده از روش‌های مختلف در هر مکان برای محافظت از یهودیان و اسرائیلی‌ها عمل میکند و به اقدام برای نابودی به زعم خود تروریسم ایران در هر کجا که سرش را بلند کند، از جمله در خاک ایران، ادامه خواهد داد. این در واقع به نوعی اعلام موجودیت و سرپوش نهادن به ضعف های خودش در غزه و بعد از حضور رهبران حماس در تهران بوده که می خواهد مسایلی را مستمسک قرار داده و در آینده در جنایات خودش در غزه، اعمالش را توجیه نماید.
- در ابتدای کار نام بردن از تروریستی از اهالی جمهوری آذربایجان که گویا تحت تأثیر مأموران سپاه ایران بوده، همنوایی از باکو را طلبیده که به نوعی جو عمومی آذربایجان را می خواهد بدین امر متقاعد کند که ایران واقعاً در پی دخالت های زیان بار خطرناک حتی برای فرزندان آن دیار می باشد. بدین ترتیب دستگیری عواملی در باکو به بهانه همکاری با ایران منطقی را در راستای خاستگاه دولت علی یف توجیه و تقویت می کند.
- با توجه به اینکه اسرائیل در قبرس شمالی دست به خرید املاک و اراضی کلانی زده و حتی برخی از رسانه های قبرس شمالی نیز از حضور اسرائیلی ها در سرزمین شان معذب هستند، حضور کثرت ایرانیان را خطری برای اهداف آتی خود می شمارد. اکنون چندین شرکت انبوه ساز اسرائیل دست به ساخت و ساز مجتمع هایی در مناطق مختلف اعم از اسکله، ماغوسا، گیرنه زده اند که متأسفانه غالب ایرانیان مهاجر نیز به دلیل شرایط مناسب فروش از آنها خرید کرده اند و غالب ساکنان آنها از یهودیان روسی، اسرائیلی و اروپایی است.
- هدف از اتهام زنی بی اساس و بی مستند در قبرس شمالی این است که ایرانیان مهاجر را بخاطر همین مسئله وادار به روحیه شرمساری کرده و از بیان و ادعای ایرانی بودنشان تا حدودی مانع شود که این خود ضربه به حفظ اراده ملی ایرانیان قبرسی است.
فراموش نکنیم که مهاجرت در نوع ایجابی خیلی خطرناکتر از نوع اقتضایی است. متأسفانه غفلت دولتمردان در طول چندین سال گذشته در رابطه با مهاجرت باعث شده است که، نه تنها سرمایه های انبوه فکری، مالی و استعدادی از کشور خارج شود؛ که شرایط ایجابی مهاجرت روز به روز افزون تر شود. هنوز متاسفانه برخی بی تفاوت در مورد مهاجرت هستند. فراموش نشود که بر طبق شواهد، در قبرس شمالی کنیسه ها و کلیساهای خانگی ایجاد شده که متأسفانه برخی از مهاجران ایرانی، قبرس را سکوی پرتاب در نظر گرفته و برای رسیدن به اروپای آزاد (رویاهای ساختگی) با این نوع اماکن در ارتباط قرار می گیرند و نه تنها در ظاهر برای یاری گرفتن از کلیساها و کنیسه ها دست به دگر اندیشی و تغییر دین می زنند، حتی برخی از جوانان دانشجو، اغفال شده و به نحوی در اسارت جاسوسان یهودی و غربی می افتند.
فکر کنم که دیگر بس است! بیایید یک بار هم شده ریشه یابی مشکلات کرده و سیاستی منطقی و نظارتی معقول در رابطه با مهاجرت داشته باشیم. مهاجرت حق اجتماعی است ولی غفلت از آن آفات زیادی در بر دارد.
