عصرآزادی آنلاین/ سید فرید پیمان، مدیر مسئول
ژاپن دارای اقتصاد بازار است که پس از جنگ جهانی دوم، به مدت چند دهه، رشد چشمگیری را تجربه کرد.
رشد اقتصادی ژاپن پس از دهه 40 میلادی، ناشی از گسترش بی‌نظیر تولیدات صنعتی، توسعه بازار داخلی و سیاست تجاری شدیداً صادرات محور بود.
ژاپن صنایع تولیدی و خدمات بسیار متنوعی را توسعه داده است. این کشور از بزرگ ترین تولیدکنندگان وسایل نقلیه موتوری، فولاد وکالاهای تولیدی با فناوری بالا (به خصوص کالاهای الکترونیکی مصرفی) است.
بخش خدمات اقتصاد ژاپن، از نظر سهم کلی تولید ناخالص داخلی و اشتغال، در حال غلبه بر سایر بخش‌هاست.
دلیل تاکید و تمرکز ژاپن بر تجارت، بی‌بهره بودن این کشور از منابع طبیعی است که برای پشتیبانی از اقتصاد صنعتی آن لازمند. از مهم ترین این منابع طبیعی می‌توان به سوخت‌های فسیلی و مواد معدنی اشاره کرد.
بورس سهام هم چون اکثر شرکت های بزرگ صنعتی ژاپن در آن حضور دارند تابع اقتصاد شکوفای ژاپن است. در سال جاری میلادی بورس توکیو علی رغم اینکه اقتصاد دنیا در معرض رکود بوده رشد چشمگیری داشته است.
اعتقاد بر این است که سه دلیل وجود دارد تا ژاپن سریع ترین رشد بازار سهام را در سال جاری میلادی داشته باشد:
اولی وضعیت اقتصادی جهان است که اوضاع سختی دارد ایالات متحده آمریکا دارای رشد کاهشی کمی شده، اروپا درگیر رکوداقتصادی است, بهبود اقتصادی چین ناامید کننده است اما ژاپن در سه ماهه گذشته ۲/۷ درصد رشد داشته است که امروز در هیچکجای دنیا این رشد را نداریم. دومی بازگشت تورم به اقتصاد ژاپن است. یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد ژاپن در چند دهه اخیر عدمرشد قیمت بوده! که همه چیز را کندتر می کند و همه چیز بی رونق به نظر می رسد اما بالاخره برگشت تورم در حدود ۳ درصد که یک عددقابل کنترل است به رونق اقتصادی اقتصاد رکود آمیز ژاپن و القای دوباره احساس نشاط در اقتصاد کمک می کند. سومی اصلاح نظامشرکتی است. شرکت های ژاپنی بیشتری به فکر بازگرداندن پول نقد خود به سهامداران افتادند که رویه ای استاندارد در اقتصاد بازارآزاد است. اما این بخش بزرگی از تجارت ژاپن نبوده است. تعداد زیادی از سهام داران خوش بین هستند که ممکن است در نهایت نفعیبه آنها برسد . با وجود اینکه بازار بورس توکیو عمده اقتصاد ژاپن را دربر نمی گیرد.
هر چند قیاس بازار بورس کشورمان با بازار سومین اقتصاد بزرگ دنیا قیاسی مع الفارق است ولی عمده مسئله این است که یک سریاصول در تحلیل فوق وجود دارد که در صورت رعایت آن می توان به رسد و بازگشت اعتماد سرمایه گذاران به بازار بورس امیدوار بود.
توجه به اقتصاد جهانی و ایجاد رونق اقتصادی در داخل کشور، مهار تورم افسار گسیخته، کمک به حل مشکلات صنایع سودآور و ارائهآنها در بورس، اصلاح ساختار شرکت های بزرگ حاضر در بورس برای پرداخت سود به سهام داران و از همه مهم تر اقناع سرمایه گذاربه اینکه این سود در نهایت ممکن است به او برسد. این همه در کنار ایجاد فضای اعتماد کافی برای تولیدکنندگان از طرف دولت برایرشد تولید می تواند به بهبود فضای بازار بورس کمک کند تا سرمایه های سرگردان به سمت بورس حرکت کنند!
