سهیل دینوری محقق و پژوهشگر سینما :

دفاع از یک کشور به تقویت حوزه رسانه و ایمنی و پایداری آن بستگی دارد

عصرآزادی آنلاین / سرویس فرهنگی – گفت و گو از علیرضا نیاکان:
در مورد نهادینه سازی فرهنگ پدافند غیر عامل در سینما و ساز و کار آن گفت و گویی بل سهیل دینوری محقق و پژوهش گر سینما داشتیم که نظرتان را به آن جاب می کنیم:
به چه علت و انگیزه موضوع سازوکار سینما در نهادینه سازی فرهنگ پدافند غیرعامل را برای پایان نامه انتخاب نمودید؟
با توجه به اینکه حرفه و شغل وتحصیلات بنده در رشته سینما است  بالطبع مطالعه ارتباط بین انسانها و رفتار آنها در شرایط گوناگون در جهت خلق داستانی نو و بدیع دغدغه‏ و انگیزه‏ام بوده و هست.  بعد از گرفتن دیپلم و پایان خدمت سربازی در ابتدای دهه 70 بود که برای یادگیری مکالمه زبان انگلیسی به یکی از آموزشگاه زبان می‏رفتم، برای روان شدن مکالمه پیشنهاد می‏شد که مثلا فلان فیلم زبان اصلی را چندین بار ببینیم من هم که عاشق سینما بودم با دقت بیشتری اینکار را انجام می‏دادم.
یکی از آن فیلم‏های پیشنهادی فیلم سینمایی تاپ گان، داستان زندگی یک خلبان نیروی هوایی (با بازی تام کروز) بود (که اخیرا قسمت سوم‏اش هم پخش شد) بعدها متوجه شدم در اکثر آموزشگاه‏های زبان به زبان آموزان دیدنش پیشنهاد و تاکید می‏شود که این فیلم را به خاطر انتخاب واژگان و رعایت قواعد دستوری زبان و بیان درست و سلیس کلمات، چندین بار با دقت ببینند، فیلمی که درکنار استفاده از بیان صرفی و نحوی کلمات، آکنده بود از جلوه‏های سمعی و بصری فوق‏العاده‏ای و مسحور کننده که مربوط به عملیات رزمی جت‏های شکاری نیروی هوایی امریکایی بود، فیلم بسیار تاثیرگذار بود خیلی از زبان آموزان فیلم را نمی‏دیدند بلکه در فیلم زندگی می‏کردند فیلم آنها را تسخیر کرده بود عشق رفتن به امریکا و درک و دیدن جاذبه های آنجا و تجربه سبک زندگی آمریکایی، در ذهن مخاطب جوان موج می‏زد اما مهم تر از آن در ضمیر ناخودآگاه مخاطب جوان قدرت نیروی هوایی آمریکا و دست‏نیافتنی و تسخیرناپذیری آن و در نهایت برتری کشور آمریکا نسبت به کشورهای دیگر نقش می‏بست،  رخ نمایی می‏نمود و یادآوری می‏کرد؛ جمله عامیانه بعضی از سیاستمداران کشور را  که: “باید دم کدخدا رو دید و هوای کدخدا را داشت”.
و اتفاقی دیگری که سر این کلاس‏ها می‏افتاد آموزش سبک زندگی انگلیسی‏ها و یا آمریکایی‏ها بود یادگیری اصطلاحات و رفتارهای آنها در جریان زندگی، براساس فرهنگ غالب، یکی از این رفتارها این بود که اگر دو تا انگلیسی بهم برسند اگر با هم فامیل باشند باید این حرکات و این کلمات گفته شود اگر دوست صمیمی باشند فلان و بهمان گفته شود اگر بار اولی باشد که همدیگر را می‏بینند فاصله‏ی آنها نباید مثلا کمتر از این قدر باشد نباید با هم دست بدهند و روبوسی کنند و یا …اگر دوستی همراه یکی از آنهاست آن دوست حق ارتباط با طرف مقابل را ندارد تا زمانیکه معرفی گردد و به او اجازه داده شود که ارتباط کلامی ویا اشاره‏ای برقرار کند و الی … آخر. در این بین سبک زندگی غربی‏ها با فرهنگ غنی و آداب رسوم ایرانی‏ها مقایسه می شد و با تمسخر گفته می‏شد که: ایرانی‏ها امکان دارد که یک غریبه  را با هیچ سابقه آشنایی به خانه خود آورده و از او پذیرایی کنند و حتی سفره‏ی دل خود برای کسی که نمی‏شناسند باز کنند و … حقیقت تلخی که بنده هم چندین بار در طول زندگی تجربه‏اش کردم و آسیب دیدم.
واتفاق دیگر در زمان تحصیل کارشناسی ارشد در رشته مدیریت رسانه افتاد درک این مسئله بود که چرا فیلمسازان ما کمتر از ظرفیت رسانه‏ای سینما در جهت بهبود وضعیت معیشت و روابط اجتماعی بالا بردن سطح آگاهی مردم کمتر اقدام می‏کنیم چرا رفتارهای خوب را تقویت و رفتارهای بد فرهنگی را تضعیف نمی کنیم چرا الگوهای موفق سبک زندگی را فارق از جریانات قطبی ساز جامعه ترویج نمی‏دهیم و در آخر چرا برای داشته‏های خردمندانه تمدن خود ارزش قائل نیستیم و این داشته‏ها در فیلم های سینمایی دیده نمی‏شود و غالب تولیدات سینمایی کشور، به شکل کالای مصرفی هجو آمیز که تنها بُعد تفریحی و سرگرمی آن مد نظر بوده تولید می‏شود، که در کنار چند فیلم شعار زده حمایت شده حاکمیتی سینمای ما را ساخته و ازنگاه نقاد به وضع موجود، جریان ساز، خردورز و امید دهنده و آینده پژوه کمتر ساخته می‏شود و یا خبری نیست.
شناخت سینما در چه حوزه‏هایی شکل می‏گیرد؟
سینما به عنوان رسانه‏ی جمعی در میان سایر رسانه‌ها، از طرفی به عنوان هنر، به علت داشتن مخاطب انبوه توانسته است جایگاه ویژه‌ای در بین مخاطبان خود داشته و از طرف دیگر همان طور که مانستربرگ می‌گوید : «میل جامعه به داشتن آگاهی، آموزش و سرگرمی است که به سینما هستی می‌بخشد»، ارتباط تنگاتنگی با زندگی فردی و اجتماعی مردم برقرار کرده چنانکه که این امر باعث شده تا کنجکاوی محققان و نظریه پردازان در حوزه‌های مختلف علوم انسانی را برای تحلیل طبیعت و تأثیر فیلم در زندگی مخاطبان را برانگیخته و از این رو رسانه سینما، از دیدگاه‌های مختلف مورد توجه و مداقه قرار بگیرد، که از آن بین به سه دیدگاه عمده می‌توان اشاره داشت.

 

با طراحی پیوست پدافند غیرعامل در سینما چارچوبی از بایدها و نبایدها شکل می‏گیرد که نقشه راه است و اگر مشمول  زمان گردد توسط اندیشمندان و صاحب نظران پخته تر خواهد شد.

-دیدگاه نخست روان شناختی و زاده کاربرد روان شناسی ذهن، ادراک و هنر در مورد مسائل فیلم است. (نگرش رودلف آرنهایم، درباره اولویت دیدار و ایدئولوژی فیلم)
-دیدگاه دوم پرورده هنرمندان دست اندرکار نقد است که بدنبال چیستی فیلم، مقام و موقعیتی که فیلم در جامعه دارد یا باید داشته باشد. همچنین فیلم را چگونه باید ساخت و مقصد نهایی آن چه می‌تواند باشد. (آیزنشتاین و پودوفکین در شوروی، پازولینی و بته تینی در ایتالیا و گدار و متز در فرانسه)
-دیدگاه سوم از آن معلمان فیلم است، کسانی که با فیلم می‌آموزند و می‌آموزانند، کسانی که درباره فیلم تدریس می‌کنند و کسانی که نحوه فیلمسازی را یاد می‌دهند (آملیو، در امریکا).
این پژوهش قرار است به چه مسائلی پاسخ دهد؟
دو مطلب مهمی که تا حال در حد بخشنامه‏های سیاست‏گذار در سازمان سینمایی و یا در سازمان صدا و سیما به صورت سلیقه‏ای اعمال شده و یا می‏شود نمی‏تواند به صورت پیوستی هدفمند اجراء گردد قطعا خط قرمزهای خود ساخته در کنار ممیزی های غیر استاندارد می‏تواند به یک اثر خوب ضربه وارد کند و  نارضایتی فیلم سازان را هم بدنبال داشته باشد. با طراحی پیوست پدافند غیرعامل در سینما چارچوبی از بایدها و نبایدها شکل می‏گیرد که نقشه راه است و اگر مشمول  زمان گردد توسط اندیشمندان و صاحب نظران پخته تر خواهد شد. این دو مطلب شامل:
1-فیلم‏هایی تولید شده خارجی در سینما و تلویزیون تحت چه استانداردی پخش می‏شود، افرادی که کار ممیزی را انجام می‏دهند تا چه اندازه با پدافند غیرعامل فرهنگی آشنا هستند و آن را اعمال می کنند.
2-فیلم‏های تولید شده داخلی تا چه اندازه از عناصر پدافند غیرعامل به صورت عام در ساختار فیلم به صورت محسوس و نامحسوس استفاده نموده به شکلی که در کلیت داستان طرح شده خللی ایجاد نکند.
آیا فیلمسازان ایرانی از ظرفیت‏های رسانه‏ای سینما در جهت دفاع از تمامیت ارضی کشور، امنیت کشور، بحران زدایی، استحکام بخشی روابط اجتماعی و ….  استفاده می کنند؟ 
متاسفانه کمتر دیده شده که در فیلم های سینمایی ایرانی آگاهانه از ظرفیتهای رسانه ای سینما در جهت دفاع از تمامیت ارضی کشور، امنیت کشور، بحران زدایی، استحکام بخشی روابط اجتماعی و ….  استفاده گردد که کمتر ریشه در تفکر فیلمساز دارد و بیشتربه عدم آموزش و تربیت نیروهایی که در آینده قرار است دست اندرکاران سینما شوند دارد تربیت منابع انسانی این حوزه در دوران متوسطه انجام پذیر است دغدغه‏مندی این نیروها تا درونی سازی مشکلات و انگیزه‏مندی هنرمند فیمساز با ادله و عقلانیت همراه باشد محصولات تولیدی چند لایه میشوند و از ظرفیت های رسانه‏ای نیز استفاده می‏گردد و فیلم سینمایی تنها یک وجهی و تنها هنری نیست بلکه تبدیل به اثری چند وجهی هنری، رسانه‏ای و صنعتی می‏شود. تربیت نیروهای خلاق باید در اسناد بالادستی شکل گیرد و متخصصین دلسوز پیگیری نمایند تا بعد چند دهه شاهد بروز چنین افرادی باشیم.
آیا موضوع فرهنگ‏سازی پدافند غیرعامل از طریق سینما قابل پیگیری است و چه کشورهایی در این زمینه پیشرو هستند؟
جواب این سئوال را با فرمایشی از مقام رهبری آغاز می‏کنم: «هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایت گر کاملاً مسلط، که هیچ روایت گری تاکنون در بین این شیوه‌های هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده و یک هنر پیچیده و پیشرفته ومتعالی است.» (23/3/1385)، قطعا سینما به عنوان یک رسانه قدرتمند در لایه‏های سه گانه فرهنگ(باورها و اعتقادات بنیادین، ارزشها و هنجارها، رفتارها و سمبل‏ها) نفوذپذیر است و از طرفی میل جامعه به داشتن آگاهی، آموزش و سرگرمی است که به سینما هستی می‌بخشد و این ارتباط دو سویه در نهادینه کردن فرهنگ از طریق سینما بسیار تاثیرگذار است چرا که فرایند نهادینه‌سازی مستلزم فراهم سازی زمینه‌های اجتماعی سازی یا جامعـه پـذیری فراگیـران است. به نحوی که بـر فعـال کـردن مخاطـب تأکیـد داشته و بـر خودجوشی، خودانگیختگی، خودیـابی و خـود رهبـری او اصـرار می‌ورزد، که سینما تمام این عناصر  مذکور را به صورت ذاتی در خود دارد.
قطعاکشورهایی که در حوزه های جامعه شناسی و روابط بین الملل نظریه پردازند و دارای کرسی های علمی در این زمینه هستند از این ظرفیت‏های رسانه‏ای در جهت تثبیت قدرت خود و هژمونی قدرت در روابط بین المللی سودجویی نموده اند که آرشیو فیلم های تولیدی در این زمینه بسیار است که تحلیل آن مجال دیگر می‏طلبد.
ولی نمونه‏هایی از فیلم‏های مستند آلمان نازی که توسط خانم هلن برتا امیلی ملقب به لنی ریفنشتال ساخته شد و فیلم‏های هالیوودی که در تایید حضور آمریکایی‏ها در خاورمیانه و امریکای جنوبی و خاور دور  به عنوان ناجی ساخته شده می توان اشاره نمود. و نیز در آخر سخن استالین راجع به سینما مقهور کننده است: “سینما برای شوروی، همه ارتش ها برای دشمنان سوسیالیسم، در این صورت ما پیروز خواهیم شد”.
– امروزه قدرت نرم به شاخص مهمی برای جایگاه و نفوذ بین‏المللی یک کشور تبدیل شده است. یک قدرت جهانی باید یکی از مراکز فرهنگی جهانی باشد، که در آن ایده‌ها، ارزش‌ها، زندگی اجتماعی و باورها جذاب هستند و برای مردم سایر کشورها گیرایی دارند.
– رویکرد فرهنگی پدافند غیرعامل، پرداختن به باورها است. به معنای ایجاد یک عزم ملی تا رسیدن به جامعه‌ای پایدار و امن
آیا سینما با قدرت نرم رابطه مستقیم دارد؟
با تئوریزه کردن جنگ‌ها توسط جوزف نای و تقسیم قدرت به قدرت(نظامی، اقتصادی و نرم)، بعد از دهه 50 میلادی، دولت‌ها توجه بیشتری به بعد سوم قدرت، نشان داده‌اند. امروزه قدرت نرم به شاخص مهمی برای جایگاه و نفوذ بین‏المللی یک کشور تبدیل شده است. یک قدرت جهانی باید یکی از مراکز فرهنگی جهانی باشد، که در آن ایده‌ها، ارزش‌ها، زندگی اجتماعی و باورها جذاب هستند و برای مردم سایر کشورها گیرایی دارند. اگر یک قدرت بزرگ نتواند آرمان‌های اخلاقی و فرهنگی جهانشمول را برای جامعه بین‌الملل عرضه کند قدرت حوزه فرهنگ آن کشور محال است توسط کشورهای دیگر پذیرفته شود. حتی توسعه داخلی خودش را نیز به دشواری می‌تواند حفظ کند.
از این منظر، فرهنگ، از منابع قدرت نرم، نقش اساسی در رقابت بین‌المللی ایفا می‌کند و بهعنوان یک عامل مهم در فراگیری قدرت یک کشور به شمار می‌رود. سینما نیز بهعنوان یکی از منابع فرهنگی قدرت نرم، نقش مهمی در صدور هنجارها و ارزش‌های مورد نظر ایفا می‌کند.
از طرفی دیگر امروزه دفاع از  یک کشور، به تقویت حوزه رسانه و ایمنی و پایداری آن بستگی دارد و اگر این بخش سرنوشت‏ساز نتواند در شرایط تهدید به درستی عمل کند، آسیب‏ها و تبعات منفی و جدی بر فرهنگ آن کشور وارد خواهد شد.
دستور کار مدیریت استراتژیک فرهنگی کشورهای سلطه جو بر چه اساسی شکل گرفته است؟
بر اساس قواعد و اصول مدیریت استراتژیک فرهنگی، اگر نظام یا حکومتی برنامه‌های جذاب، کارآمد و فراگیر که از جنس فرهنگ خودی بوده و خوراک لازم مادی و معنوی مخاطبانش را تأمین کند، نداشته باشد، اجباراً مجری سناریوهای دیگرانی خواهد بود که برنامه‌های فرهنگی جذاب، کارآمد و فراگیر طراحی شده دارند. در نتیجه آن نظام یا حکومت باید محصولات صادراتی آنها را بپذیرد و در زیرساختهای خود آنها را نمایش دهد،و تخیلات آنها، که بر اساس جهان‌بینی و و ایدئولوژی بیگانه با او بنا شده، مصرف کند. متاسفانه این مشکل، بی‌هویتی را در جامعه مذکور افزایش می‌دهد.
هرکشوری در راستای حفظ فرهنگ بومی خویش باید دارای چنان اصول و مکانیسمی باشد تا مخاطبان داخلی تمایلی به مصرف محصولات خارجی نداشته باشند و آن کشور بتوانند در مواجهه با پروژه جهانی‏شدن، سربلند از این آوردگاه خارج شود. علاوه بر غنای فرهنگ خود، به سمت و سوی اشاعه وگسترش فرهنگ ملی خود در اقصاء نقاط جهان باشد.
تهدیدات  نرم در حوزه فرهنگ به چه صورتی است؟
عبارت است از مجموعه تدابیر و و اقدامات از پیش اندیشیده فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشورها که بر نظرات، نگرش‌ها، انگیزش و ارزش‌های مخاطبان (اعم از حکومت‌ها، دولت‌ها، گروه‌ها و مردم) کشورهای خارجی تأثیر می‌گذارد و در بلند مدت موجب تغییر منش، رفتار و کنش‌های فردی و اجتماعی آنان می‌گردد. فرهنگ که بیانگر شخصیت و هویت ملی کشور و دستاورد معرفتی و فنی انسان و همه جوامع است، در سه سطح کلی بررسی می‌گردد:
الف-سطح اول: فرهنگ مفروضات اساسی و زیرساختهای فکری در کشور (باورها)
ب-سطح دوم: فرهنگ ملی کشور (مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها و ارزش‌ها)
ج-سطح سوم: الگوهای رفتاری و اقدام یک کشور
آیا فرهنگ می‏تواند با پدافند غیرعامل رابطه هم‏افزایی داشته باشد؟
یکی از نیازهای بشر حفظ بقا است، که راهبرد اصلی هر جامعه محسوب می‌شود. بنابراین اگر هر موجودی نتواند بقای خود را حفظ کند، از بین می‌رود. جوامعی که توانسته‌اند بقای خود را حفظ کنند، جوامعی بوده‌اند که توانایی پاسخگویی به نیازها و تطابق با تغییر شرایط را فراهم کردهاند. انسانشناسان معتقدند، در طول تاریخ، ملتهایی باقی میمانند که مکانیسم پاسخگویی درست به شرایط ویژه ی بحرانی را بدست آورند، تا مقابل عوامل خارجی و داخلی خود را تطبیق داده و حفظ بقا کنند.
این مجموعه به نوعی با پدافند غیر عامل در ارتباط است. حفظ بقا از اصول پدافند و جز راهبردهای اساسی آن است. بنابراین صحبت از پدافند غیر عامل حفظ بقا و روش‌های آن الگوهای شناختی و رفتاری را مد نظر دارد. رویکرد فرهنگی پدافند غیرعامل، پرداختن به باورها است. به معنای ایجاد یک عزم ملی تا رسیدن به جامعه‌ای پایدار و امن که در سند چشم انداز ۱۴۰۴ مطرح گردیده است
پدافند غیرعامل در حوزه فرهنگ در چه بخش‏هایی قابل پیگیری‏است؟
دفاع غیرعامل درحوزه فرهنگی عبارتاستاز: «مجموعه اقدامات غیر مسلحانه‌ای که باعث افزایش بازدارندگی در دشمن، کاهش آسیب‌پذیری‌های زیر ساخت‌های حیاتی و حساس بخش‌های فرهنگی و تبلیغی کشور، تداوم فعالیت‌های ضروری فرهنگی، ارتقا پایداری ملی، تسهیل مدیریت بحران ناشی از تهدیدات دشمن، عملیات فرهنگی و روانی در تهاجم فرهنگی دشمن می‌گردد». (هاشمی فشارکی، ۱۳۸۹) بر این اساس دفاع غیرعامل در حوزه فرهنگی در مقابل اقدامات شناسایی دشمن شامل موارد زیر است:

1-کاهش آسیب پذیری زیرساخت‌های حیاتی و حساس در بخش‌های فرهنگی کشور

2-پایداری فرهنگ و هویت ملی و کاهش آسیب‌پذیری‌های آن
3-مقاوم‌سازی ساختار و سامانه‌های فرهنگی کشور در برابر تهدیدات دشمن
4-فرهنگ سازی ملی در مورد دفاع غیرعامل و گسترش آن
ابلاغیه سیاست‌های اجرایی پدافند غیر عامل فرهنگی کشور شامل چه فرازهای است؟
با توجه به نقش اساسی و حیات‌بخش فرهنگ در حفظ و پایداری نظام جمهوری اسلامی و بکارگیری ظرفیت‌های مختلف فرهنگی و هنری در افزایش اقتدار و تاب آوری در برابر انواع تهدیدات و نظر به مأموریت قطعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیاست‌های اجرایی «پدافند غیر عامل فرهنگی کشور» با مساعدت سازمان پدافند غیر عامل کشور به شرح زیر ابلاغ شده است:
1-هدایت، راهبری و هماهنگی فرماندهی برنامه‌ها و فعالیت‌های حوزه فرهنگ و هنر مبتی بر اجرائی کردن گام دوم  انقلاب براساس سند جامع راهبردی پدافند غیرعامل فرهنگی کشور
2-شناسایی، ارزش‌گذاری سرمایه‌ها و دارایی‌های فرهنگی-هنری کشور در چارچوب اسناد بالادستی فرهنگی
3- بررسی علل آسیب و چالش‌های فرهنگ عمومی مبتی بر نظام فرهنگی کشور
4-رصد، پایش، تشخیص و هشدار تهدیدات، ارتقای هوشمندانه و توانمندسازی ظرفیت‌های موجود
5-نهادینهسازی اصول، الزامات و ملاحظات پدافند غیرعامل در برنامه و پروژه‌های توسعه فرهنگ و هنرکشور
6-توسعه و تعمیق آموزش‌های پدافند غیرعامل با بهره‌گیری از ظرفیت‌های فرهنگی
7-استفاده حداکثری از قابلیت‌ها و توانمندی‌های هنرمندان، انجمن‌ها، سرمایه‌گذاران و اصحاب فرهنگ و هنر در نهادینه‌سازی فرهنگ پدافند غیرعامل
8-جلب مشارکت مردمی و بهرهگیری از ظرفیت‌های  بخش‌های دولتی و غیردولتی حوزه فرهنگ و هنر
9-ایمن‌سازی، پایداری زیرساخت‌ها و دارایی‌های فرهنگی و هنری کشور در برابر آسیب‌های احتمالی
10-ساماندهی و راهبری دیپلماسی نظام مدیریت فرهنگی و هنری در برابر آسیب‌های اجتماعی وچالش های نوین در فضای سایبری
11-تقویت قدرت دیپلماسی، تاب آوری و ایجاد زمینه صدور فرهنگ در راستای خنثی سازی تهدیدات و سناریوهای ناتوی فرهنگی دشمن
12-گفتمانسازی پدافند غیرعامل در جامعه فرهنگی و هنری کشور به منظور صیانت از سرمایه‌های فرهنگی ایرانی و اسلامی.
فرهنگ‏سازی پدافند غیرعامل از طریق سینما به چند بخش تقسیم می‏گردد؟ و مهمترین عوامل فرهنگ ساز سینما کدامند؟
لازم بذکر است که پدافند غیرعامل درحوزه سینما را می‌توان از سه منظر مورد مطالعه قرار داد:
الف- پدافند غیرعامل (کالبدی) در ساخت اماکن سینمایی، پردیس‌ها و سالن‌های سینما(چند منظوره سازی)
ب- تولید فیلم سینمایی به صورت تخصصی با موضوع پدافند غیرعامل
ج- استفاده از عناصر پدافند غیرعامل در فرم و ساختار تولیدات سینمایی بصورت عام
بر اساس تعریف کریستین متز از نهاد سینما و تقسیم‏بندی آن به سه رویداد پیش تولید، پس تولید و غیرفیلمی و احصاء مهم‏ترین بخش آن یعنی پیش‌تولید (بخاطر طراحی، ایده پردازی و تعیین نقشه راه) و حضور موثرترین عوامل تولید فیلم سینمایی در این بخش یعنی؛کارگردان و فیلمنامه‌نویس (بر اساس نظریه مؤلف فرانسوا تروفو) و از طرف دیگر حضور دستگاه حاکمیتی که با سیاست‌گذاری در مراحل مختلف تولید، توزیع و مصرف فیلم‌های سینمایی، سهم بزرگی در حمایت، هدایت و نظارت از این صنعت فرهنگی جهانی می‌تواند، داشته باشد. زیرساخت‌های فکری پدافند غیرعامل در موثرترین عوامل تولید فیلم‌های سینمای ایران که منجر به ارتقا پایداری ملی، افزایش بازدارندگی، تسهیل در مدیریت بحران، کاهش آسیب پذیری و … می‌شود در عوامل مذکور متصور شد.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.