دريا ميميرد اينجا….

عصرآزادی آنلاین / سرویس فرهنگی:
اي به خواب افتادگان
دريا ميميرد اينجا
اي به غفلت خفته گان
دريا مي گريد اينجا
تنورهء نمك
دهان گشوده بي پروا
زندگي را
مي بلعد اينجا
كياست را
مي سنجد اينجا
صداي شيون وسنج بلندست
اما دريغ
فريادي براي تباهي زندگي
غريوي براي مناهي مردگي
انگار قلم ها به سرب اندوده اند
عَلَم  ها در غبار شكسته
دهن ها به حيرت  بسته
وحنجره ها از بغض خسته اند
ديوانيان بي درد
در خويش غنوده
ومردم در كهن آباد خرافات
پرسه ميزنند
دريا ميميرد اينجا
دريا مي گريد اينجا
وصداي احتضارش
در لا بلاي توده هاي نمك
مد فون مي گردد
تا گوش هاي ناشنواي
سنت پرستان ديرينه پي
آزرده نگردد
براي پذيرش
آنچه كه نبايد
نيوشيد
محمدرضا عطاري”گلشن”
تبريز: ١٤٠٢/٥/١٣
*: براي درياچهء اورميه
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.