تقی زاده و تمهید تشکیل شرکت سهامی فرش ایران

عصرآزادی آنلاین / مولود اقبالی- مربی هنر و صنایع دستی- مدرس دانشگاه هنر اسلامی تبریز

واضع نظریۀ نظام جهانی والرشتاین است. این نظریه از دهه 1970 به بعد در جهت بررسی فرآیند توسعۀ کشورها مورد استفاده قرار می گیرد. در نظریه مفهومی والرشتاین، مفاهیم در تحلیل تاریخی – ترکیبی به کار گرفته می شوند. نظریۀ نظام جهانی والرشتاین تلاش دارد تا تکامل تاریخی هر کشور را در یک قالب زمانی جهانی بگنجاند. برای انجام این امر، وی قالب مذکور را از زمان پیدایی اقتصاد جهانی سرمایه داری به بعد مورد بررسی قرار می دهد. در این دیدگاه موانع داخلی و خارجی توسعه به یک باره کنار گذاشته و نظام جهانی را به عنوان واحد تحلیل در نظر می گیرند.
دکتر ازکیا و غفاری از اساتید برجستۀ توسعه در کتاب جامعه شناسی توسعه اشاره وافری به این نظریه داشته و اطلاعات سودمندی را در اختیار خوانندگان گذاشته اند. در این کتاب در توضیح این نظریه آمده است؛ بخش های مختلف نظام جهانی بیش از همه به لحاظ اقتصادی به یکدیگر وابسته هستند، یعنی وضعیتی که امروزه آن را با واژه به اصطلاح وابستگی متقابل توصیف می کنند، ولی اگر ما 1000 سال عقب تر برگردیم، این نوع از وابستگی متقابل وجود نداشته است. چنان چه ملاحظه می شود پیش فرض اصلی دیدگاه نظام جهانی این است که جهان جدید از یک اقتصاد جهانی سرمایه داری تشکیل شده و دولت های ملی بخش هایی از یک کل هستند و برای فهم تعارضات طبقاتی داخلی و نزاع های سیاسی یک دولت خاص باید اقتصاد جهانی را بشناسیم.
والرشتاین خصوصیات اصلی نظام سرمایه داری را به پدیده هایی نظیر تولید انبوه کالا، پیدایش موسسات اقتصادی سوداگر، کارگران مزدبگیر و سطح بالای تکنولوژی می داند. در دل این نظام جهانی دولت های مرکزی و مناطق پیرامونی وجود دارند. از نظر وی، مشخصات جوامع مرکزی بدین قرارند؛ نظام بانکی قدرتمند، تولید انبوه صنعتی، فن آوری پیشرفته، سرمایۀ فراوان و متمرکز و دولت های قدرتمند. در مقابل این کشورهای مرکزی، کشورهای پیرامونی با ویژگی های زیر قرار دارند؛ کشاورزی و خدمات متکی بر تولید مواد خام و کشاورزی، نبود نظام قدرتمند صنعتی، نبود سرمایۀ متشکل، وجود طبقه سرمایه دار ضعیف همراه با خیل عظیم دهقانان و کارگران فقیر شهری، ضعف دولت چه از نظر ساختار داخلی و چه از نظر قدرت خارجی، تأثیر پذیری از مرکز. به عقیدۀ والرشتاین به دلیل وجود پیوند میان بخش های مختلف نظام سرمایه داری جهانی، توسعه و انباشت سرمایه در مرکز دقیقاً با توسعه نیافتگی جوامع پیرامونی مرتبط است.
بررسی ها نشان می دهد که ساختار اجتماعی و سیاسی ایران دورۀ قاجار، ویژگی های یک کشور پیرامونی را دارد و ایران در این دوره به خوبی و به نفع کشورهای مرکزی، نقش یک کشور پیرامونی را به عهده داشته است. در این دوره، با شدت گرفتن ارتباط میان ایرانیان و اروپاییان، شرکت های چندملیتی، با مشاهده مهم ترین ویژگی های یک کشور پیرامونی، یعنی نیروی کار مزدبگیر ارزان و نهایتاً تودۀ فقیر مردمی، عدم وجود یک حکومت قدرتمند و نهایتاً عدم امکان تشکیل طبقۀ سرمایه دار متشکل و از طرفی استقبال جهان غرب از فرش ایران که زیبایی و اصالت خاصی را در جهان داشته و دارد و همگی اینها دلیل خوبی را برای حضور شرکت های چند ملیتی در ایران بودند.
به زعم نگارنده بررسی پیامد حضور شرکت های چندملیتی از 2 بعد بیشتر حائز اهمیت است؛ یکی جامعۀ فرش بافان که بیشتر قشر تودۀ فقیر را تشکیل می دادند و دیگری اعتبار، اصالت و زیبایی فرش های ایرانی که در جهان محبوبیتی خاص داشت که در ادامه به طور خلاصه به هریک از این موارد اشاره می گردد.
بررسی ها نشان می دهد که ایران دورۀ قاجار و به ویژه از سال 1870 میلادی، آرام آرام وارد شبکۀ بازارهای بین المللی شده و نقش یک کشور پیرامونی را ایفا نموده است. برخورداری از نیروی کار ارزان و ظرفیت تولید کالای تک محصولی که توان صادراتی دارد. این دو، دلیل خوبی برای حضور و سرمایه گذاری شرکت های چندملیتی در حوزۀ فرش ایران بود. چارلز عیسوی در خصوص نیروی کار ارزان اشاره می کند که شماری از قالی بافان برای یک وعده نهار به استخدام شرکت های چند ملیتی درآمده بودند. همچنین فضل ا… حشمتی در کتاب تاریخ فرش ایران نیز از وضعیت اسفناک کودکانی پرده برداشته است که در دست دلالان فرش برای بافت فرش خرید و فروش می شدند.
تبعات حضور این شرکت ها نیز به خود صنعت فرش و اعتبار و اصالت آن در جهان صدمات جبران ناپذیری را وارد نموده است که برخی از آنها به قرار زیر است؛ -به جهت تسریع در فرآیند تولید فرش و صدور آن، شرکت های چندملیتی از رنگ های جوهری استفاده نمودند و این درحالی بود که پشم های قالی ایران در طول سالیان دراز با استفاده از رنگرزی گیاهی که ثبات بیشتری داشتند، رنگرزی شده و سپس برای بافت استفاده می شد. این رنگ های طبیعی از اسپرک، پوست انار، گردو و … به دست می آمد. استفاده بیشتر از رنگ های جوهری صدمات جبران ناپذیری را به اصالت فرش ایران در جهان وارد نمود به طوری که خریداران فرش ایرانی، جهت فرار از این رنگ های جوهری، ناچار به فرش های کهنه ایران روی آوردند.
– به دنبال افزایش تقاضا برای فرش های کهنه ایران به دلیل دوری از رنگ های شیمیایی، این بار نیز تجار تبریزی به همراه شرکت های چندملیتی، اقدام به کهنه نما کردن و دواشور کردن فرش نمودند و در مواردی نیز از موادی به نام دواشور استفاده کردند تا بتوانند در این عرصه نیز فرش ایران را صادر نمایند، اما همگی اینها به ضرر اصالت فرش ایران تمام می شد.
بررسی ها نشان می دهد علی رغم صدور یک دور فرش های ایران به اروپا و آمریکا، به دلیل صدمات جبران ناپذیر به جامعه فرش بافی در ایران، اصالت هزار ساله فرش ایران و در یک کلام، اقتصاد ایران خسران زیادی را وارد نمودند. به طوری که بعد از جنگ جهانی اول، جامعۀ فرش ایران با مشکلات زیادی روبرو گردید. این درحالی است که فرش در این دوره در کنار نفت ایران، همواره از ارزش صادراتی برخوردار بوده است. بررسی ها نشان می دهد که پس از به وجود آمدن ثبات سیاسی در کشور پس از کودتای رضاخان، روشنفکران اجتماعی و سیاسی نیز به وضعیت اسفناک به وجود آمده ناشی از حضور حدوداً سی سالۀ شرکت های چندملیتی، واکنش نشان داده اند. سناتور سیدحسن تقی زاده، از بانیان مدرنیتۀ ایران و از سردمداران نهضت مشروطیت، جزء اولین کسانی است که به آسیب شناسی این حوزه دست زده و نامۀ ارزشمندی به تاریخ 9 مهرماه 1308 به وزارت امور خارجه ارسال نموده است که به این شرح است:
«در این موقع که اوضاع اقتصادی ایران تعریفی ندارد و به عقیدۀ جمعی که به چشم حقیقت جویی اوضاع را مطالعه نموده و می سنجند، حالت اقتصادی مملکت روی هم رفته در تنزل است و به واسطۀ سفارش های لایتناهی به خارجه و فرستادن پول مملکت تحت عناوین خوب و بد به فرنگستان و تنزل پول ایران بر اثر خرید لوازم راه آهن در خارجه و نگهداری حق الامتیاز دولت از نفت جنوب در خارج و بسته شدن بازار تجارت شمالی و مخصوصاً خشکبار و فرش به روسیه، سرمایۀ مملکت رو به تباهی می رود و باید به هر وسیله که هست برای جبران این کسر محل منابع عایدی دیگر پیدا کرد. کارگزاران دولت باید توجه مخصوصی به کار قالی ایران و تسهیل و توسیع فروش آن در خارجه بنمایند. آنچه که اینجانب از مذاکرات با اهل خبره در خارجه استنباط کرده ام، این است که بر خلاف عقیدۀ بعضی که تصور می کنند صنعت قالی محکوم به انحطاط و زوال است و به ترتیب قالی بافی امروزه که منافی قواعد تمدن و صحت است از یک طرف و به ترقی تجارت قالی چین و ترکیه و هندوستان و ازدیاد حقوق گمرکی در ممالک خارجه و کم علاقه شدن فرنگیان به قالی ایران و غیره از طرف دیگر استدلال می کنند، میدان وسیعی برای تجارت روزافزون قالی ایران در خارجه موجود است که اگر از آن به خوبی استفاده شود و نواقص و موانع را رفع و وسایل ترویج و تسهیل فروش آن را تهیه کنند، شاید این صنعت به تنهایی جبران تمام خسارت دیگر را بنماید. در اینجا قصد ندارم از تمام وسایلی که در ایران و خارجه برای ترویج این متاع مفید است بحث نمایم و فقط دو نکته را لازم می دانم عرض کنم: اولاً قالی ایران که در ایران و در کارخانه های ایران به دست کارگران ایرانی به عمل می آید و برای مصرف صاحبخانۀ فرنگی و خانواده های متوسط الحال آلمان و فرانسه و انگلیس و لهستان خریداری می شود از موقع بیرون آمدن از دست عمل آورندۀ اصلی تا رسیدن به دست مصرف کنندۀ آخری چندین دست می گردد و به این واسطه آن قدر بر قیمت آن اضافه می شود که خریدن آن بر اشخاص متوسط و بلکه مرفه الحال هم غیرممکن می شود. این فقره به اندازه ای اهمیت دارد که اگر ممکن بود عمل آورندگان قالی متاع خود را مستقیماً با یک واسطه به مصرف کنندگان آلمانی درکلن و مونیخ و دورست و هامبورگ می فروختند و دولت آلمان بر گمرک قالی سه برابر اضافه می کرد، باز می توان گفت که فروش قالی به واسطه اینکه به دست مصرف کننده خیلی ارزان تر از حالیه می رسد، چندین برابر میزان حالیه می شد. دولت ایران و وزارت تجارت همیشه از گمرک امریکا و آلمان و فرانسه شکایت دارند و توجهی به ارامنه و یهودی هایی که این متاع ایرانی را تحت انحصار ظالمانۀ خود گرفته اند و یک قیمت بخور و نمیر برای عمل آورندۀ اصلی داده، اضاف مضاعف آن به واسطۀ گردانیدن در دست های خودشان بر قیمتش افزوده به خورد فرنگی ها می دهند نمی نمایند. این مسئله باید تکرار شود که خیلی مهم است و اگر اولیای دولت در تشکیل یک شرکت ایرانی یا بین المللی با سرمایۀ مهم برای فروش قالی ایران و تقویت و تشویق نمایند و خرده محتکران یهودی و ارمنی را از میان ببرند، بلاشک دایرۀ تجارت قالی به مراتب وسیع تر می شود.
ثانیاً با آنکه یکی از عوامل عمده در روابط سیاسی و مودت بین دول تسهیلات یا سختگیری هایی است که به تجارت یکدیگر می کنند، دولت ایران به واسطه فرستادن صد نفر شاگرد به فرانسه و آوردن چند نفر معلم از فرانسه که حاصل هر دو حمل پول نقد معتنابهی است به فرانسه، روابط خود را با فرانسه علی احسن مایکون می پندارد؛ در صورتی که این دولت با اصنافی که شراب های خود را در ایران به مقدار کلی به ضرر شراب های شیراز و قزوین و اصفهان و همدان فروخته، پودر کنی و لباس زنانه به ایران بلامانع بار می کنند، برای قالی ایران چنان گمرک کمرشکنی تحمیل می نماید که بازار فرانسه به روی فرش ایرانی بسته شده است. همچنین مملکت ایالات متحدۀ امریکای شمالی که اتومبیل های کم عمر و کم دوام خود را مثل سیل به ایران می ریزد، تنها متاع ایرانی که به امریکا می رود و نفسگاهی برای تجارت ایران است با گمرک سنگینی که متصل در تزاید است از امریکا می راند. آیا برای دولت علیه ممکن نیست که در این بابت اقدامی جدی و قاطع و مؤثر بنمایند؟ و در صورتی که امریکا برای تخفیف گمرک قالی ایرانی حاضر نشود، اشکالات مختلفی در مقابل ورود رزین و اتومبیل و امثال آن پیش بیاورد؟ و آیا ممکن نیست به دوستان فرانسوی خودشان قدری شکایت مؤثر از این کم مرحمتی نسبت به قالی ایران بنمایند؟ به عقیدۀ اینجانب اگر در این دو مسئله اقدام صحیحی به عمل آید بی اثر نخواهد بود».
بررسی نامۀ ارزشمند سناتور سیدحسن تقی زاده نشان می دهد که وی پس از بررسی مسائل و مشکلات زیادی که شرکت های چندملیتی و بازرگانان ارمنی و یهودی برای فرش ایران در عرصه های بین المللی به وجود آوردنده بودند، همواره احیای دوبارۀ جایگاه قالی ایران را در سطح بین المللی امکان پذیر می دانست و در این راستا برخی پیشنهادات ارزشمندی را ارائه می نماید؛ وی دلالی و دست به دست شدن قالی ایران را موجب بالا رفتن قیمت آن در جهان می داند. به همین دلیل به ایجاد سازوکار برای کوتاه کردن واسطه های بی مورد در خرید و فروش اشاره می کند. در بخشی از پیام وی آمده است که قالی ایران که در ایران و در کارخانه های ایران و به دست کارگران ایرانی به عمل می آید و برای مصرف صاحبخانۀ فرنگی و خانواده های متوسط الحال آلمان و فرانسه و انگلیس و لهستان خریداری می شود، از موقع بیرون آمدن از دست عمل آورندۀ اصلی تا رسیدن به دست مصرف کنندۀ آخری چندین دست می گردد. وی حذف واسطه های بی مورد فرش را موجب رونق صادرات فرش به نفع جامعه ایران می داند. همچنین در بخشی از نامه وی از ارامنه و یهودیانی که صادرات قالی ایرانی را به انحصار خود درآورده اند، اظهار نارضایتی می کند و از دولت ایران می خواهد که توجه وافری را به این امر داشته باشد. در بخشی دیگر از نامۀ وی آمده است که کشورهای اروپایی و آمریکا، برای فرش ایرانی مالیات گمرکی بالایی را در نظر می گیرند، در حالی که خودشان در بازار ایران به راحتی کالای خود را به فروش می رسانند. سناتور سیدحسن تقی زاده پس از آسیب شناسی حوزۀ تولید و صادرات فرش ایران، پیشنهاد تشکیل و راه اندازی یک شرکت ملی برای مدیریت تجارت بین المللی فرش ایران را به دولت وقت پیشنهاد می کند: « و اگر اولیای دولت در تشکیل یک شرکت ایرانی یا بین المللی با سرمایۀ مهم برای فروش قالی ایران تقویت و تشویق نمایند و خرده محتکران یهودی و ارمنی را از میان ببرند، بلاشک دایرۀ تجارت قالی به مراتب وسیع تر می شود.» این نامه و ایده و طرح تقی زاده مقدمات تأسیس و تشکیل شرکت ملی سهامی فرش ایران را فراهم کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.