مشت های آهنین اسرائیل چیزی جز لاف گزاف نبوده است!

عصرآزادی آنلاینقدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

اسرائیل تا به امروز موجودیت خود را در اراضی کوچکی که در میان جهان عرب 300 میلیونی حفظ کرده، مدیون دو چیز است: 1) ترسی که در اطراف پخش می کند و این در سایه حمایت قدرت های بزرگ و بی اعتنایی آنها به عدم تعهد به قوانین بین المللی از سوی اسرائیل محقق می شود. 2) تصویر ارتش شکست ناپذیرش که دائماً از طریق ابزارهای رسانه ای مختلف تغذیه به اذهان عمومی تزریق میشود.

اسرائیل در سال های گذشته با حملات دوره‌ای علیه غیرنظامیان فلسطینی، شهرک‌ها، مساجد و ساختمان‌های عمومی، دائماً فضای ترس را زنده نگه داشته است. تلقین این ذهنیت که ارتش اسرائیل بسیار قوی است و از هر امکانات پیشرفته ای برخوردار است، کشورهای عرب و مسلمان را به ترس واداشته است. به طوری که ارتش های عربی در 60 سال گذشته دو بار با اسرائیل جنگیده اند و هر دو بار شکست خورده اند. مصر، اردن و سوریه در جنگ سال 1967 در عرض 6 روز از اسرائیل شکست خوردند که همه کشورهای عربی با پشتیبانی سلاح و سرباز وارد آن نبرد شده بودند. البته در این نبرد حمایت آمریکا از اسرائیل همیشه بوده است. حمله مصر و سوریه در سال 1973 نیز طی 20 روز ادامه یافت و سرانجام با شکست مصر به پایان رسید. با وجود اینکه اسرائیل متحمل خسارات سنگین شد اما توانست موجودیت خود را حفظ کند. جهان عرب هرگز نتوانست شرم این شکست ها را از خود دور کند و این وضعیت به ترومای فکری و روحی در میان اعراب مسلمان تبدیل شد.

تا اینکه شنبه گذشته رزمندگان مقاومت حماس از آسمان به پرواز درآمدند. آن هم با ساده ترین و ابتدایی ترین امکانات و چترهای گلایدر که از دیوار دفاعی راداری عبور کردند. حصارهای سیمی روی زمین را تخریب کردند، به سرزمین های اشغال شده توسط اسرائیل بازگشتند و صدها اسرائیلی از جمله ژنرال ها را اسیر ساخته و با خود به غزه رساندند. وقتی فلسطینی ها بلوک های سیمانی اطراف غزه را تخریب کردند، مقاومت غیر قابل وصفی را از خود نشان دادند. بعد از این حوادث بود که بنیامین نتانیاهو حملات نیروهای حماس را به عنوان اقدام تروریستی معنا نکرد بلکه آن را آغاز جنگی بزرگ بعد از جنگ یوم کیپور دانست. یعنی اینکه، اسرائیل حالا خود را در برابر یک ارتش مردمی از فلسطین که توان روحی و رزمی آن را کینه و نفرت چندین ساله تشکیل می دهد که حاصل ظلم اسرائیلی ها بوده است. اسرائیل می داند که دیگر فلسطینی ها همان افرادی نیستند که دست به مبارزه انتفاضه بزنند و با سنگ به سراغ گلوله بروند. به همین خاطر با تمام قدرت سعی دارد آنها را سرکوب سازد و دولت اضطرار(در شرایط جنگی) تشکیل داده و دست به دامان آمریکا شده و آمریکا نیز ناو هواپیمای جرالدفوردش را به مدیترانه فرستاده است.

فلسطینی ها در 24 ساعت اول جنگ کاری کردند که صدها هزار سرباز عرب نتوانسته بودند انجام دهند. دیوار ترس را شکستند. آنها سربازان اسرائیلی را با شرمندگی به زمین کشاندند و اسیر کردند. سرمایه گذاری اسرائیل با صرف میلیاردها دلار و خرید روزنامه نگاران، مفسران، هنرمندان و سیاستمداران در عرض چند ساعت از بین رفت. به طوریکه اگر اخبار و تحلیل های روز اول را در رسانه های خبری معروف جهانی و شبکه های تلویزیونی تعقیب کرده باشید، خواهید دید که دیدگاه آنها امروز با روز نخست متفاوت است و خط مشی ثابتی ندارند. گاهی به نعل میزنند و گاهی به میخ! حتی تصویرسازی و ویدئوهای جعلی از کشتار زنان و بچه های خردسال با ادعای اینکه سرشان بریده می شود، از سوی همین قدرت رسانه ای دست به دست شده است ولی جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آنها را به کلی تکذیب کرد. در کنار این سناتور سندرز نیز در کنار سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چنین چیزی را غیر واقعی معرفی نمود. یعنی اسرائیل و مزدوران رسانه ای آن که سعی داشتند چهره داعش را در برابر حماس تمیزتر کنند، تیرشان به سنگ خورد.

نتانیاهو حمله زمینی شدیدی به غزه را برنامه ریزی کرده و از آمریکا چراغ سبز می طلبد. حتی ممکن است غزه را کاملاً اشغال کرده باشند. اما فرمانده نیروهای القسام اعلام کرد که در هر حمله ای به غزه یک نفر از اسرای اسرائیلی کشته خواهد شد و تصویر زنده آنها به رسانه ها ارسال خواهد شد. اسرای اسرائیلی تنها شهروندان معمولی نیستند. بسیاری از فرماندهان، افسران عالیرتبه و با تجربه و سربازان در دست نیروهای حماس اسیر هستند. مردم اسرائیل توان کشته دادن بیش از این را ندارند و به دولت نتانیاهو فشار وارد خواهند آورد تا راه آتش بس را برگزیند.

سرنوشت نوار غزه به عنوان شهر 2 میلیون نفری که به گفته گوترش، دبیرکل سازمان ملل به یک زندان باز شباهت دارد، ممکن است شبیه ادلب در سوریه شود. اما اسرائیل هرگز نمی تواند چهره ویران شده خود را ترمیم کند. نمی تواند غزه را که قصد ورود به آن را دارد، بدون تحمل ضربات سنگین و تکه تکه شدن ترک کند.

بنابراین، چگونه حماس با حدود 1000 سرباز به این امر دست یافت، در حالی که ارتش های عربی با وجود عظمت خود شکست خوردند؟ این را باید در ضعف های داخلی کشورهای عربی جستجو کرد. ضعفی که الی کوهن، عامل اسرائیلی را قادر ساخت تا با گرفتن تمام طرح های دفاعی سوریه از مشاور خائن وزیر دفاع سوریه قبل از جنگ و تحویل آن به دولت اسرائیل زمینه تأثیرگذاری به سوریه را فراهم بیاورد. علاوه از آن دو روز است که در خبرها ذکر میشود سازمان اطلاعاتی مصر سه روز قبل از آغاز عملیات حماس، خبر حمله را به اسرائیل داده است. همان خیانتی که در یوم کیپور، اشرف مروان داماد رئیس جمهور سابق مصر، جمال عبدالناصر در سال 1973 نسبت به کشورش انجام داد و طرح های تهاجمی ارتش مصر را فروخت. باید در این واقعیت جستجو شود که رژیم های عربی علیه مردم خود وحشی هستند و “قابل خرید” در برابر دشمن.

حماس با این عملیات به تلاش های کشورهای عربی برای نزدیک شدن به اسرائیل آسیب زد. هر خونریزی در غزه این روابط را دشوارتر خواهد کرد. بنابراین، طرف فلسطینی نشان داد که هیچ ابتکاری بدون دخالت آن نمی تواند در پشت درهای بسته رهبران عرب با غرب به موفقیت برسد. به عبارت دیگر، این عملیات هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی در جبهه فلسطین موفقیت آمیز بوده است.

برخی می نویسند و می گویند از این به بعد چیزی به نام غزه و کشور فلسطین وجود نخواهد داشت. به هر حال اگر وجود هم نداشته باشد، اما ممکن است از این به بعد اتفاقات دیگری به نفع فلسطینی ها رقم بخورد که تصورش چندان دشوار نیست.

نتیجه سخن اینکه، حمله غافلگیرانه ای که توسط نیروهای حماس در غزه علیه اسرائیل انجام شد، دارای عظمت و هیبتی توأم با نتیجه حرفه ای است که قبلاً مشابه آن را ندیده بودیم. بطوریکه با گذشت چندین روز از آغاز حادثه، هنوز نیروهای قسام در عمق خاک اسرائیل توانستند روز پنجشنبه وارد شهر دیمونا شوند و با نیروهای اسرائیلی در حال جنگ هستند. این واقعیت که موساد از تدارکات چند ماهه فلسطینی ها مطلع نبود، تئوری های توطئه زیادی را به همراه داشته و خواهد داشت.

برخی تحلیلگران در تلویزیون ها مدعی هستند که دولت اسرائیل چشم خود را بر عملیات احتمالی فلسطینی ها بسته بوده و برخی دیگر حتی می گویند آمریکا این حادثه را برای اعلام جنگ علیه ایران به راه انداخته است. حتی این حجم از تحلیل برای کسانی مهم تلقی می شود که تنها اطلاعاتشان در مورد مبارزات فلسطین، اخباری است که توسط وزارت امور خارجه اسرائیل تهیه شده و توسط آژانس های غربی ارائه شده است. همه سیاسیون رده بالای آمریکا و حتی رهبران اروپایی تا به امروز نتوانسته اند دلیلی بر دخالت ایران در این قضیه پیدا بکنند. طبیعتاً اگر پیدا می کردند، معلوم بود که چه سناریوهایی را به راه می انداختند.

باید این بار از انتقام جویی فلسطینی ها درس گرفت. نیروهای حماس با حملات خود پیام های روشنی به جهانیان دادند. 1) موساد و ارتش اسرائیل با آن همه دبدبه و کبکبه خود نتوانسته بود در این مدت و در چند ماه اخیر تدارکات فلسطینی ها را رصد کند. بنابراین توخالی بودن هیبت و نام موساد و ارتش اسرائیل زیر سئوال رفت. 2) سند توافق ابراهیم که از زمان ترامپ بر روی میز بوده و و رهبران کشورهای عربی به نوبت تمایل خود را در سازش با اسرائیل نشان داده بودند، اکنون پنبه شده است. به طوری که بن سلمان به آمریکا علناً اعلام کرد که تمام جوانب گفت و گو و مذاکره با اسرائیل را کنار گذاشته است. قطر هم روز پنجشنبه اعلام کرده است که اگر حملات علیه غزه ادامه یابد، صادرات گاز را به کشورهای غربی ممنوع خواهد کرد. 3) همان گونه که حزب الله لبنان در جنگ رمضان توانست عرض اندام قوی خود را با پیروزی نشان دهد و امروز به عنوان مهره اصلی در سیاست لبنان به شمار می رود، اکنون حماس با این موقعیت عرض اندام نوینی ارائه داده و دیگر اسرائیل نمی تواند آن را نادیده بگیرد. 4) رهبران اعراب درک کرده اند که آنچه تصور می کردند نیست و سرور و شادمانی مردم در خیابان ها به منزله هشدار به رهبران اعراب می باشد و نمی توانند در برابر خاستگاه مردمی بایستند. 5) معرفی شرایط کنونی به عنوان اعلان جنگ از سوی نتانیاهو نشان از ضعف کلی اسرائیل دارد. 6) جبهه مقاومتی که از عراق تا قلب خاورمیانه و مدیترانه شرقی و شبه جزیره عربستان رسوخ کرده و رشد می کند، میوه خود را بعد از سال ها به خوبی نشان می دهد و ایران به عنوان حامی اصلی این جبهه در مسیر درست در تعیین موازنه های قدرت در سیاست بین المللی حرکت می کند.

مخلص کلام اینکه، به نظر میرسد، تغییر رویه اروپا در قبال فلسطین که روز سه شنبه تعلیق کمک های اروپا را مطرح کرده بود و یک روز بعد از تصمیم خود عدول کرد و یا موضع گیری نماینده ایرلند در پارلمان اروپا در برابر اورسلا فون در لاین در حمایت از فلسطینی ها و عدم موفقیت آمریکا در شورای امنیت در محکوم کردن حماس نشان از مسیر درست نیروهای حماس در آزاد سازی سرزمین های اشغالی خودشان است. اروپا اکنون درمانده است که چگونه جنایات جنگی اسرائیل در استفاده از بمب شیمیایی فسفری را کتمان کند. استفاده از این سلاح به عنوان جنایت جنگی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.