بلاتکلیفی تبدیل وضعیت نیروهای خرید خدمات آموزشی ۱۰ ساله کشور زیر ذره بین "عصرآزادی"
صدای معلمان آذربایجان شرقی به وزیر نرسید!
عصرآزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده
معلمان به عنوان بنیان نظام آموزشی کشور این روزها از بی توجهی به جایگاه فرهنگی و اجتماعی خود رنج می برند، آنها بارها از طرق مختلف، اعتراض خود را به وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده اند و در این میان، معلمان خرید خدمات آموزشی سال ۹۳ به بعد که در حال حاضر تعدادشان به بیشتر از ۱۳ هزار نفر در سراسر کشور می رسد بیش از همه در رنج هستند و ارزان ترین نیروی کار کشور محسوب می شوند!
روایت هایی وجود دارد که دستمزد آنها در تعدادی از استان ها حتی کمتر از ۱۵ درصدِ متوسط دستمزد کارگران محاسبه می شود لذا در شرایط موجود و در سفر یک روزه “رضا مرادصحرایی” وزیر آموزش و پرورش به تبریز در ۸ آبان ۱۴۰۲، تعدادی از این قشر از اقصی نقاط آذربایجان شرقی با عزیمت به تبریز قصد تشریح وضعیت صنفی خود به شخص وزیر را داشتند که از قرار معلوم او در هنگام رای اعتماد در مجلس بر عملیاتی کردن این قضیه تاکید داشته اما به دلیل تنوع برنامه های پیش بینی شده برای صحرایی، صدایشان به وزیر نرسید و بدون نتیجه ماند!
◾️وضعیت اول
با وجود تمام سختی ها، پرداخت حقوق اندک، دیر و قطره چکانی، معلمان خرید خدمات آموزشی حدود ۱۰ سال است در کلاس های درس حاضر شده اند زیرا عاشق کارشان هستند اما می گویند حالا که آموزش و پرورش با نیاز شدید به نیروی انسانی مواجه است، به هر سمت و سویی نگاه می کند به جز نیروهای خرید خدمات آموزشی که بهترین نیروهای ذخیره بدنه این وزارتخانه هستند.
یکی از مهم ترین مصائب معلمان کشور، خرید خدمات استخدام با واسطه آنهاست؛ به این معنی که شرکت های خدمات آموزشی به عنوان شخص حقوقی و در مواردی افرادی به نام موسس به عنوان شخص حقیقی، با اداره کل آموزش و پرورش استانها قرارداد دارند و معلمان هم با همین واسطه های حقیقی و حقوقی، طرف حساب هستند.
در حقیقت، یکی از دلایل معلمان برای اصرار تبدیل وضعیت سریعتر از طریق طرحِ الحاق تبصره ۱۱ به ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمین حق التدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی، رها شدن از رنجی است که این واسطه ها برای آنها ایجاد می کنند.
این اشخاص حقیقی و حقوقی بر اساس مدل های یکسان، با معلمان قرارداد نمی بندند و به همین دلیل حدود ۲۲ نوع قرارداد متفاوت میان واسطه ها و معلمان وجود دارد که تنوع این قراردادها و نبود یک تیپ قرارداد مشخص و چارچوب دار موجب شده معلم شاغل در یک استان شرقی کشور یک رقم حقوق دریافت کند و معلمی دیگر در یکی از استان‌های مرکزی کشور شاید دو یا سه برابر او دریافتی داشته باشد و در حالی که اسفند ماه سال ۱۴۰۰ کارزاری در این خصوص به راه افتاد اما تاکنون به نتیجه نرسیده است.
◾️وضعیت دوم
یکی از معلمان خرید خدمات با اشاره به اینکه معلمان خرید خدمات آموزشی پا به پای معلمان رسمی در کلاس های متراکم، به صورت تمام وقت، با گذراندن هزاران ساعت ضمن خدمت و کارگاه های مختلف و کسب رتبه های منطقه‌ای، استانی و کشوری، طبق قانون مشغول به کار هستند گفت: ۱۰ سال است برای این معلمان هزینه های مادی و معنوی شده و تبدیل به سرمایه شده اند در حالی که متأسفانه در کشور ما برای تجربه ارزشی قائل نیستند و خود را محدود به یک آزمون مانند ماده ۲۸ می کنند تا یک فرد بدون هیچگونه تجربه قبلی و صرفاً با شرکت در کلاس های تست زنی بتواند با ارجحیت بر به یک فرد باتجربه برای استخدام مستحق تر باشد.
او افزود: تقاضای ما این است که نگاه آموزش و پروش به معلمان خرید خدمات، یک کالای سودبخش نباشد بلکه به دید یک انسان باتجربه باشد که تبدیل به سرمایه شده است لذا اخیراً بخشنامه ای صادر شده که آموزش و پرورش از پرسنل ادارات دیگر دعوت به کار کرده است اما وقتی حرف از تبدیل وضعیت ما می شود اعلام می کنند که این کار تخصصی است و هر کسی نمی تواند به راحتی وارد شود در حالی که ۱۰ سال است که وارد این مجموعه شده ایم و با استخدام فقط وضعیت ما از شرکتی به رسمی تغییر پیدا می کند.
این بانوی معلم با تأکید بر اینکه عملکرد مثبت معلمان خرید خدمات آموزشی در این سالها کاملاً اثبات شده است اظهار کرد: با همه سختی ها و عدم دریافت منظم حقوق، ایثار کردیم در حالی که معلمان خرید خدمات قبل از سال ۹۲ خیلی راحت بعد از گذراندن یک دوره در دانشگاه فرهنگیان و برگزاری آزمون های پودمانی استخدام شدند و ما هم با آنها فرقی نداریم و باید عدالت در حق ما هم اجرا می شد.
او با بیان اینکه نیروهای خرید خدمات آموزشی عاشق معلمی هستند و عمر و جوانی خود را صرف این کار کرده‌اند اضافه کرد: نیروهای خرید خدمات آموزشی چندین سال مورد استثمار بوده اند در حالی که جهادگران بی نام و نشان عرصه تعلیم و تربیت هستند و برای تربیت نسل های آینده از جان خود مایه گذاشته اند بدون اینکه کمترین کوتاهی انجام دهند.
◾️وضعیت آخر
وزیر جدید آموزش و پرورش که از ساعات اولیه صبح تا شامگاه روز دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ در تبریز حضور داشت پس از حضور در مراسم و جلسات متعدد فرصت پاسخگویی به سوالات خبرنگاران این استان را نیافت تا مشکلات معلمانی که از ساعت ۱۰ الی ۱۵ منتظر صحبت کوتاه با وی بودند و در واقع، مربوط به مشکلات تمام معلمان کشور می شد همچنان بی جواب بماند.
نکته جالب توجه اینکه، در سفر “رضا مرادصحرایی” به تبریز، تعدادی از معلمانی که خواهان مطرح کردن مشکلات صنفی خود بودند علاوه بر اینکه مقابل سالن برگزاری اجتماع دانش آموزان نوجوان استان منتظر ماندند، بعد از پایان مراسم، این بار در مقابل تالار معلم منتظر وزیرشان ماندند تا قضیه مشکل صنفی خود را به شخص صحرایی یادآوری کنند و آخر سر هم در مقابل باشگاه فرهنگیان همان آش و همان کاسه تکرار شد و نتیجه ای حاصل نگردید!
تعدادی از معلمان معترض به وضعیت صنفی که در مقابل تالار معلم تبریز منتظر وزیر آموزش و پرورش بودند و آخر سر هم مانند خبرنگاران نتوانستند با صحرایی همکلام شوند با اعتقاد بر اینکه نیروهای خرید خدمات آموزشی با تجربه ۱۰ ساله و تلاش بسیار حالا باید جزو نخبگان آموزش و پرورش قلمداد شوند توضیح دادند: امروز همه پای حق ایستاده اند تا ۲۰ هزار معلم توانمند، جوان، پر انرژی و با پتانسیل بالای علمی و تجربی به حقشان برسند!
آنها با بیان اینکه وقت آن رسیده که مسئولان آموزش و پرورش آزمون خود را پس داده و تکلیف این جوانان مستعد را مشخص کنند تأکید کردند: یا بگویید به معلمان خرید خدمات نیاز نداریم که ظلم در حق این نخبگان تعلیم و تربیت است و یا اینکه آنها را در بدنه آموزش و پرورش به کار گیرید زیرا این عده، آزمون خود را پس داده اند و آزموده را آزمودن خطاست!
