زباله های بشریت تا این حد متعفن نبوده است!

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

نمی دانم شما خوانندگان محترم تا چه حد به بنده حق خواهید داد تا با این تیتر سخنم را آغاز کنم. هر چند مایل بودم که به مسایل درون جامعه خود بپردازم. مسایلی که به تلی از درد تبدیل شده و می شوند. از بس خبرهای مربوط به اختلاس میلیاردی، رشوه، چپاول و غارت حقوق مردم، حق کشی و بی توجهی برخی از ارگان های دولتی و رسمی در نادیده گرفتن سلامتی مردم در این زمستان بی زمستانی و … منتشر می شود که انسان درمانده از واماندگی نم یداند به چه بیندیشد و چه تدبیری بکند. انگشتان از تایپ دگمه های کاراکترهای روی رایانه ورم کرده، اوراق اگر زبانی می داشت، فریاد می زد که دیگر بس است! کو گوش شنوا؟ ولی باز صدای بیدار و وجدان انسانی اجازه نمی دهد که سخن از واقعیت نگفت. در کنار این درد مردم فلسطین به حدی جان فرسا است که نمی توان به آن نپرداخت و از آن سخن به میان نیاورد.

هر چند می دانم برخی در هنگام خواندن این مطلب، پیش خود خواهند گفت که “ای بابا! تو وصی و وکیل مردم فلسطین هستی؟ آیا خودمان کم دردسر داریم و هوس کردی به درد یک جامعه دیگر بپردازی؟” ولی این نوع واکنش های طبیعی را با سخنی از حضرت مولانا که در آستانه رحلت هفتاد و پنجمین سال ایشان هستیم، مرا به آنچه باور دارم مصرتر می سازد.

مولانا می فرماید: “غم و ماتم باد اندر دلی بی وفا / آن را که وفا نیست ز عالم کم باد” و صریح تر این که تأکید می کند: “معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار/ در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟” از این رو اگر انسان هستیم و شعارمان این است که “انسانم آرزوست!”، باید معشوق و هم درد همسایه بود و درد آن را درک کرد. به قول غربی ها، کمی هم امپاتی (خود را جای دیگری گذاشتن) داشته باشیم و تصور کنیم که اگر ما جای آنها بودیم و دلبند تازه به دنیا آمده مان در آغوشمان غرق در خون جان به جان آفرین می داد، چه می کردیم؟

درست دو ماه است که ارتش خونخوار اسرائیل کودکان، زنان، جوانان، سالمندان و در یک جمله غیر نظامیان را به بهانه شکست دادن حماس و نابودی آنها زیر شدیدترین و ناحوانمردانه ترین آتش بمباران خود قرار داده و تا به امروز بیش از 17 هزار نفر از افراد غیر نظامی که غالب آنها کودک بوده اند، از دنیا رخت بر بسته اند. به طوری که روز پنج شنبه شبکه فارسی بی بی سی در برنامه صفحه دو به صراحت اعلام کرد که تعداد کشته شدگان انتقال یافته به بیمارستان بیش از تعداد زخمیان بوده است!

فراموش نکنیم که هیچ قهرمانی، میهن پرستی، فضیلت یا شرافت خود را نمی تواند با کشتار غیر نظامیان در جنگ به ثبوت برساند. دنیا در کنوانسیون های به امضاء رسیده و پذیرفته شده در سطح بین المللی بر این امر صحه نهاده است که کشتن یک غیر نظامی در هر جنگی به منزله قتل و جنایت است و اقدام آن فرد و یا طرف به معنای عمل تروریستی است.

ارتش جانیتکار اسرائیل غاصب، چنین وانمود می کند که ریشه تروریسم را از بین می برد و حماس را به عنوان جبهه تروریستی می شمارد. اما در برابر 17 هزار و اندی جان افراد بی گناه چند نفر از افراد غیر نظامی اسرائیلی کشته شده اند؟ اصلاً این را باید پرسید که تا به امروز از نیروهای ارتش اسرائیل چند نفر کشته شده اند؟ به اظهار نظر خود اسرائیل تنها 114 نفر به قتل رسیده اند. به ازای هر نفر سرباز اسرائیلی چند نفر باید قربانی باشد؟

به زعم برخی، این حماس بوده است که جنگ را آغاز کرده است. حالا کاری ندارم که حماس حق است و یا ناحق. در صدد دفاع از آنها هم نیستم. اما روی سخنم با آن دسته از افرادی است که متأسفانه در داخل کشور در تجزیه و تحلیل مسأله حماس و فلسطین دچار مغلطه خیلی ناخوشایندی می شوند. به عبارتی، در هم آمیختن دعواهای سیاست داخلی با مسأله فلسطین، نشانه نوعی بیماری است که تشدید شکاف میان بخش هایی از جامعه و حتی نخبگان را ایجاد کرده و این خود زمینه بی وجدانی در نگرش انسان دوستانه را فراهم می سازد و به ماهیت انسان بودن لطمه می زند.

اگر تصمیم مجلس اسرائیل (کنست) را که روز جمعه (دیروز) لایحه توسعه و گسترش شهرک های یهودی نشین به تعداد 14 منطقه را مورد توجه قرار دهیم، آن زمان خواهیم دید که عمل حماس نتبجه دمل پدید آمده از فشارها و تبعیضات و حق کشی های رژیم صهیونیستی است که در 7 اکتبر سر باز زده است. عفونت آن دمل پدید آمده توسط اسرائیل، اکنون دامن انسان های بیگناه را در کنار وجدان بیدار انسان ها در سطح جهان گرفته است.

مبارزه با حماس تنها پوششی برای کشتن غیر نظامیان و اشغال اراضی غزه توسط صهیونیست ها است. اسرائیل مدعی بود که نیروهای حماس در زیر زمین ها مثل موش کور زندگی می کنند. بعد از قتل مردم و تسلط بر زیر زمین های مورد ادعا، معلوم شد که چیزی نبوده است و در جریان تبادل اسراء هم مشخص نشد که اسرای موجود در دست حماس در کجا بوده اند و چگونه به دست اسرائیل داده شده اند. لذا، بمباران غزه از شمال آن گرفته تا به خان یونس که جدیداً زیر بمباران قرار گرفته، تمام بهانه صهیونیست ها برای از بین بردن زیر ساخت های ابتدایی نوار غزه است. در صدد با خاک یکسان کردن غزه بوده و هر قدر هم می تواند این جنایات را تا کاهش نفوس فلسطینی ادامه خواهد داد تا به اهداف خود برسد. یقین بدانیم که تا کشتن دو تا سه میلیون فلسطینی بی گناه در نوار غزه این جنایت ادامه خواهد یافت. زیرا بنیامین نتانیاهوی قصاب، قبل از آغاز حملات به صراحت اعلام کرده بود که خاورمیانه را تغییر خواهد داد. و باز روز پنجشنبه هفته پیش نوام تیبون، ژنرال بازنشسته ارتش اسرائیل در برنامه تلویزیونی کانال 13 اسرائیل به صراحت گفته است که: “هیچ رحمی صورت نخواهد گرفت… حماس باید از بین برود و اسرای اسرائیلی تماماً آزاد شوند تا آتش بس دائمی برقرار شود.” حالا خود از این ادعاهای مطرح شده تخمین بزنید که آینده در انتظار چه کابوسی است.

اگر از من نوعی پرسیده باشند، پاسخم در برابر ادعای نتانیاهو و یا ژنرال های اسرائیل این است که حق با شماست. خاورمیانه تغییر پذیر است و از نظر جغرافیایی شاید تغییر نیافته ولی از حیث اخلاقی و سیاسی تغییر یافته است! چرا که در نقشه خاورمیانه 18 کشور وجود دارد که همگی مسلمان و غالب آنها حدود 13 کشور عرب- سنی هستند. ایران و ترکیه نیز به عنوان بازیگران و قدرت های منطقه ای در خاورمیانه در کنار کشورهای عربی قرار دارند. اما چه فایده؟ یادمان است که چند هفته پیش کشورهای مسلمان گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند که مسیر گذر مواصلات هوایی را برای پروازهای اسرائیلی مسدود کنند و فعالیت شرکت های متصل به صهیونیست ها اعم از تولید کنندگان مواد غذایی یا صنعتی را تحریم نمایند. اما در میان رهبران کشورهای مسلمان در آن گردهمایی سران، 5 کشور مخالفت کرد. حالا برای اینکه حساسیت لازم مطبوعاتی را ایجاد نکرده باشم از نام بردن آنها خودداری می کنم و خوانندگان می توانند با مراجعه به سایت جستجوی گوکل خود دریابند که چه کشورهایی بوده اند. اما الحق حسن نصرالله پاسخ آن را در کاریکاتوری به خوبی اعلام داشت. به طوری که در آن کاریکاتور رئیس جمهور ترکیه در دست راست خود بیانیه حمایت از حماس را گرفته و با دست چپ خود در حال باز کردن نازل پمپ سوختی است که در حال بارگیری مخازن به نام نخست وزیر اسرائیل است. کشور ما نیز به دلایل مختلفی و از جمله با تکیه بر تحلیل های استراتژیست ها به ناچار تنها به حمایت معنوی از حماس اقدام کرده است. برای مثال، طبق اظهار نظر و هشدار دکتر ظریف، وزیر امور خارجه اسبق، دخالت ایران در مسأله حماس، آماده سازی فرصت برای اسرائیل جهت به میدان کشاندن ایالات متحده در مقابله با ایران است. از این رو، ایران هم تنها به حمایت از حماس بسنده می کند. بقیه 13 کشور عربی هم به دلیل وابستگی به ایالات متحده هیچ دلشان نمی خواهد وارد گود شوند.

چه کسی و چه کشوری می تواند جلوی وحشی گری اسرائیل را بگیرد؟ اگر باز نظرم را بیان کرده باشم، سه مرکز جهانی در مورد غزه می تواند تصمیم بگیرند: 1) آمریکا و اتحادیه اروپا، 2) جهان عرب، 3) چین و روسیه.

کدامیک از این سه جبهه تا به امروز فریاد و ناله های درماندگان فلسطینی را شنیده است؟ یقیناً هیچ کدام. چون آنها در حل بحران ها تنها به اصول اساسی تئوری واقع گرایی در سیاست بین الملل می نگرند نه انسانیت. برای آن ها قدرت، هژمونی، حاکمیت و هویت کذایی اهمیت دارد. آنارشی را هم یا ایجاد می کنند و یا در سرکوب آنارشی باز به نفع خود می اندیشند. اینها زباله های بشریت هستند! آیا به نظرتان به راستی انسانیت به جسدی متعفن بدل نشده است؟

تنها در این میان آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل است که روز جمعه به اعضای شورای امنیت سازمان ملل فریاد زد که سازمان ملل می تواند با تکیه بر ماده 99 منشور، درخواست اعلام فوری آتش بس انسانی در غزه کند. هر چند نماینده رژیم صهونیستی گوترش را شایسته استعفا و حتی خلع ید دانسته و واکنشی غیر منطقی و غیر اخلاقی نشان داده است ولی بر اساس ماده 99 منشور سازمان ملل متحد، دبیر کل می تواند و اجازه دارد که در مواردی که احساس می کند امنیت و صلج جهانی در خطر است، اعضای شورای امنیت را به جلسه ای فوری دعوت کند و از آنها بخواهد که اقدامی اضطراری در این باره انجام دهند.

حال با این اوضاع باید منتظر بود که آیا این ندا می تواند مرهمی بر زخم فلسطینیان درمانده شود؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.