آخرین دیدار شعرای آذربایجان با زنده یاد استاد علی نظمی پیشکسوت شعر و ادب تورک ایران از نگاه "عصرآزادی"

وداع با سیمرغ قاف غزل آذربایجان

عصرآزادی/ شهرام صادق زاده
آسمان هنر شهر اولین های ایران از دیرباز تاکنون مفتخر به حضور ستارگان پرفروغی بوده که هر یک، روشنای پهنه ای هستند و تلاش ارزشمندشان، مایه مباهات است و استاد علی نظمی تبریزی نیز یکی از از ستارگان پرفروغ شعر ایران و علی الخصوص آذربایجان بود که اخیراً رحلت نمود و آیین بدرقه و وداع با این استاد نامدار روز سه شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲ با حضور اهالی فرهنگ و ادب در کنار مدفن ۴۰۰ شاعر نامی در مقبره الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
خسرو سرتیپی – شاعر بزرگ معاصر آذربایجان – در آیین ویژه وداع با پیکر مرحوم علی نظمی با اشاره به اینکه استاد ۲۲ قطعه غزل به زبان تورکی سروده است گفت: نباید این قسمت از فعالیت های ادبی استاد را نادیده گرفت و بدون شک اگر قرار باشد شاعران غزلسرای ایران را در یک بشقاب قرار دهیم قطعاً مرحوم علی نظمی در آن جا جایگاه قرار خواهد گرفت.
در سال ۱۳۹۲ یک کنگره بزرگداشت برای زنده یاد استاد نظمی برگزار شد و شهرداری تبریز فرهنگسرائی به نام ایشان تاسیس کرد و تندیس وی به دست مجسمه‌ ساز معروف تبریزی استاد احد حسینی ساخته شد و در یکی از میدان‌های شهر تبریز و در نزدیکی محل سکونت و زادگاه شاعر نصب شده و به عنوان پیشکسوت شعر و ادب ایران معرفی گردید…
نظمی از دیروز تا امروز
زنده یاد استاد علی نظمی متخلص به نظمی تبریزی روز اول مهر ۱۳۰۶ در تبریز دیده به جهان گشود، او از شاعران بنام غزلسرای ایران بود، پدرش حسین پاشا از مبارزین مشروطه و میرشکارِ مظفرالدین شاه قاجار در تبریز بوده است.
وی در سال ۱۳۲۶ که بسیار جوان بود عازم تهران شده و به انجمن‌های ادبی آن سال‌ها راه یافت، یکی از این انجمن‌های ادبی که توسط استاد محمدعلی ناصح اداره می‌ شد با ملک الشعرای بهار، استاد شهریار، امیری فیروز کوهی، رهی معیری و مهدی اخوان ثالث آشنا شده و شاگرد استاتیدی مانند محمدامین ادیب طوسی و عباسقلی خان گردید.
زنده یاد نظمی با علاقه خاصی که به اشعار سعدی شیرازی داشت با شیوه‌ ای ساده و روان شعر می‌گوید؛ در استقبال از اشعار کهن ذوقی بسیار از خود نشان داده و در زمانی کوتاه به شمع جمع ادبا تبدیل گردید.
نظمی تبریزی قریب به ۳۰ سال با استاد شهریار ارتباط صمیمی و نزدیک داشته و همین مراودت باعث گشت تا سال ۱۳۶۷ پیکر محمدحسین شهریار به دست استاد نظمی تبریزی در مقبره الشعرای تبریز دفن گردد.

فرهنگ و ارشادی ها چه گفتند

مدیرکل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی گفت: بدون شک غزل های فاخر و شورانگیز زنده یاد نظمی تبریزی،‌ جایگاهی رفیع در شعر و ادب معاصر کشور دارد و مضامین ویژه‌ و ذوق سرشار وی ابیاتی زیبا و ماندگار را در صحیفه‌ ادبی ایران و آذربایجان به یادگار گذاشت.
سیدمحمدحسین بلاغی افزود: زنده یاد استاد نظمی جان و دل خود را به رشحات عشق زنده ساخت و در طول حیات خود گهرهای ناب عشق و معرفت را به رشته تحریر کشید و نغمه‌ های پرشور و شعور  این شاعر عالیقدر هرگز از یادها زدوده نخواهد شد.
حسن گلی – معاون فرهنگی و رسانه‌ ای اداره کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی – نیز گفت: استاد نظمی از غزل سرایان برجسته و صاحب سبک کشور بود و اشعار تورکی ارزشمندی را به یادگار گذاشت، آوازه شهرتشان فقط مختص تبریز و آذربایجان نبوده بلکه فراتر از آن و در سطح کشور شناخته شده و به علت علاقه مندی به فرهنگ و تاریخ آذربایجان همانند شاعران پیشین این دیار به دو زبان فارسی و تورکی شعر سرود.
فارسی گوی تورک همچون نظمی
یک محقق و فعال فرهنگی در تبریز، مهمترين تشخصّ سبكي مرحوم استاد علي نظمي را در رواني كلام و شيرين گفتاري او دانست و گفت: استاد به دليل مطالعه وافر و عميق در دواوين شاعران برجسته شعر ایران، داراي قريحه‏ اي سرشار از لطافت و رواني شده و چنان با زباني صميمي به نغمه‏ پردازي مشغول می شد كه سحرِ بيانش دلِ دوستداران غزل را می ربایید.
محمد طاهری افزود: شايد از رهگذر همين مطالعه دقيق بود كه ایشان حائز اطلاعات بسيار ارزشمندي در حوزه ادبيات شد، تا آنجا كه به قول روانشاد دكتر محمود پديده، كمتر ديوانی را مي‏توان يافت كه استاد، آن را نديده و از اول تا آخر نخوانده باشد به طوری که بارها شعري كه قائل آن برای من معلوم نبود را از او پرسيدم، علاوه بر اينكه بي‏ تأمل نام و نشاني شاعر را گفت، ابياتي هم از آن شعر قرائت نمود.
وی اضافه کرد: می توان گفت كه در بين سرايندگان معاصر به ويژه در حوزه جريان شعر فارسي در منطقه آذربايجان و در ميان توركان فارسی گوی، مرحوم نظمی از معدود گويندگانی بود كه در انسجام كلام و روانی بيان و سلاست شعر به حريم شاعران بزرگ ايران وارد گردید.
یک نظم از اشعار فارسی استاد
سر تا قدمش آنکه بود ناز همین است/ وز دل گرهی آنکه کند باز همین است/ با نیم تبسم به دلم تاب و توان برد/ لبخند همین عشوه همین ناز همین است/ عیسی نفسانند در این شهر ولیکن/ آن را که رسد دعوی اعجاز همین است/ در هر قدمی فتنه گری دیده ام اما/ شوخی که بود خانه برانداز همین است/ یک عمر دعا کردم و دشنام شنیدم/ آئین من و آن بت طناز همین است/ خواهم که در این شعله چو پروانه بسوزم/ مقصود من از این همه پرواز همین است/ از دیدن دیوان تو “نظمی” همه گفتند/ طرز سخن سعدی شیراز همین است…
غزل تورکی استاد محشر است
دئدیم: اینجیتمه منی، دیده گریانیما باخ/ دئدی: دردین منه اظهار ائله درمانیما باخ/ دئدیم: ای فتنه منی بی سر و سامان ائله دین/ دئدی: هر کوچه ده یوز بی سر و سامانیما باخ/ دئدیم: اُول چاه کی یوسف اوتا دوشدی هارادی/ دئدی: چوخ گئتمه اوزاق چاه زنخدانیما باخ/ دئدیم: اُل سینه ندیر؟ باخماقیلان دویموری گوُز/ دئدی: من هاردا دئدیم چاک گریبانیما باخ؟/ دئدیم: احوالیمی اُل غمزه پریشان ائله ییب/دئدی: هر گوشه ده بیر جمع پریشانیما باخ/ دئدیم: ایرانه مبادا گینه لشکر چکه لر/ دئدی: باک ائتمه! منیم صف زده مژگانیما باخ/ دئدیم: اُل “نظمی”یه نظمی! گینه طبعین گول ائلیر؟/ دئدی: ذوقین وار اگر، دفتر و دیوانیما باخ/ دئدیم: آراسته سن، شادلیق اوزوندن توکولور/ دئدی: آچ سینه می، مین لر غم پنهانیما باخ…
دوستداران استاد چه می گویند
بدین ترتیب دوستداران و شاگردان زنده یاد علی نظمی تبریزی معتقدند به جرات می توان گفت که سعدی بعد از صدها سال در وجود استاد نظمی متجلی شده و ظهور یافته بود، قلمش بسیار شیوا، فصیح، ظریف، دارای صنایع، روان و عامه پسند بود، ظرافت های فکری و نظم کلام استاد نظمی به گونه ای بود که توانست جایگاه ویژه ای در بین اهل ادب و سخن آذربایجان و کل ایران برای خود باز کند اما با تمام این ویژگیهای ستودنی، خود استاد هیچوقت دست از فروتنی و شکسته نفسی برنداشت و همگان را حیران خود کرد… روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.