ایران چرا دست به اقدام نظامی فرامرزی زد؟

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

در دو روز گذشته شاهد تحولات تنش آفرین در میان کشورمان با برخی از همسایگان هستیم که مباحث مختلفی را پیش روی جامعه نهاده است. برخی بر این باورند که طبیعتاً ایران برای دفاع از حق مشروع خود جهت مجازات عاملان حوادث تروریستی در داخل کشور که ریشه در خارج از مرزها دارند، نیازمند ابراز وجود و عرض اندام نظامی بوده و بایستی در یک نقطه پاسخ دندان شکنی را می داد. بعضی نیز معتقدند که در شرایط فعلی کشور که به هر طرق ممکنی سعی می شود به انزوا کشانده شود و با وجود خصومت های فرامرزی و فرامنطقه ای، به هیچ وجه زمان مناسبی برای اقدام بازدارنده تروریستی نبود. زیرا در حالی که مشغول دست و پنجه نرم کردن با قدرت های بزرگ هستیم، آغاز بحران با کشورهای همسایه مشکلات دیگری را گریبان گیر کشور می کند و هیچ عاقلانه نبود چنین اقدامی صورت پذیرد. گروه سومی نیز به صورت علمی و تخصصی به موضوع نگریسته و معتقدند که اقدام ایران بر اساس حقوق بین الملل بوده یا نبوده است. حال این سوال پیش می آید که موشک باران برخی از نقاط داخل مرزهای عراق، پاکستان و سوریه تا چه حدودی جنبه قانونی، عرفی و سیاسی دارد؟. آیا این اقدام بر اساس محاسبات غلط بوده است و یا فرآیند بررسی ها و مطالعات و ارزیابی های راهبردی بوده و چنین اقدامی انجام پذیرفته است؟

قبل از هر چیزی این هفته می خواهم به دو موضوع مهم که شاید مطالعه آن برای همگان مقدور نباشد، اشاره کنم. اول اینکه، تمامیت ارضی مهمترین بخش از واقعیت وجودی و مفهوم مشروع هر کشوری است. به مثابه همین، حفظ مرزها و اراضی کشورها در برابر تجاوز دیگر کشورها از اولویتها است. زیر پا نهادن حدود مرزها، تجاوز به داخل مرزهای هر کشوری از هر طریقی و با هر وسیله ای به منزله تجاوز آشکار محسوب می گردد و روابط دو جانبه را دچار چالش جدی می کند. مگر اینکه اقدامات فرامرزی از سوی یک کشور به کشور دیگر بر اساس همکاری و هماهنگی مشترک بوده باشد.

دوم اینکه، منشور ملل متحد، سندی است که هدف‌ها و سازمان و نحوه کار سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن را تعیین می‌کند و کشورها در رابطه با موضوع حرمت به تمامیت ارضی یکدیگر به آن پایبند هستند. در بند 4 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد آمده است که تمامیت ارضی کشورها به عنوان یکی از حقوق بین الملل عرفی است که به منظور حفظ مرزهای کشورها باید بدان احترام گذاشت و از تجاوز به حقوق دیگران خودداری کرد. چنانچه کشوری به بخشی از کشور دیگری حمله کند، ممکن است منجر به افزایش تنش های منطقه ای، افزایش احتمال وقوع جنگ، قطع روابط دیپلماتیک بین دول و بروز شرایط خصمانه میان دو کشور شود.

اقدام ایران با هدف حمله به پایگاه‌های تروریستی در کشورهای پاکستان برای از بین بردن عوامل گروه تروریستی جیش العدل، حمله موشکی به اربیل برای از بین بردن پایگاهی که در آنها افسران عالیرتبه موساد فعالیت کرده و عوامل تروریستی را علیه ایران تربیت و راهبری می کرده اند. حمله موشکی به نزدیکی تپه های جولان در سوریه و شهر ادلب برای از بین بردن عوامل داعشی و تروریستی احرارالشام نیز باز ریشه کنی تروریسم منطقه ای بوده است. تمام این موارد می تواند درس عبرت و گوش مالی برای تروریست ها و حامیان آنها بوده باشد. اما این را نباید از نظر دور داشت که ما با هر سه کشور روابط بسیار حسنه و خوبی داریم و می توان برای مبارزه با تروریسم از روش های دیپلماتیک و همکاری های منطقه ای استفاده کرد. با چنین تعریف و تبعیت از مفاد منشور سازمان ملل متحد به نظر برخی تحلیل گران می رسد که ایران مقصر بوده است! آیا چنین استنباطی می تواند درست بوده باشد؟

در خبرها شاهد هستیم که پاکستان مقابله به مثل کرد. لیکن اقدام پاکستان را می توان با  هدف ساکت کردن جو داخلی کشورش معنا کرد. پاکستان مدعی است که برای سرکوب ارتش آزادیبخش بلوچستان و یا جبهه آزادی بخش بلوچستان بنام “سرماچار” اقدام مشابهی را انجام داده است. شاید از دید برخی این امر به نوعی آب سرد بر روی آتش ریختن تلقی شود و بدین منوال ایران نیز زیاد پیگیر مسأله نخواهد بود تا تنش های جدی ایجاد نشود. اما این را نباید فراموش کنیم که معضل تروریسم جنبه بین المللی و جهانی دارد و در ورای آن قدرت های بزرگ با رسیدن به اهداف خود قرار دارند. یعنی تروریسم ویروسی است که همیشه سردرگم می چرخد و وقتی شرایط آن فراهم شد، عاملان حامی آن، ویروسه ا را برای از پای درآوردن رقبای اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی به کار می گیرند. زمانی که آمریکا در برابر تجاوزات و حملات تروریستی اسرائیل سکوت کرده باشد؛ وقتی روسیه چندین سال قبل برای از بین بردن مخالفان خود و یا سرکوب کردن آذربایجان و یا جدایی طلبان کریمه از مزدوران چچنی و یا ارامنه استفاده می کرد؛ یا اینکه هنوز هم شبکه های اطلاعاتی انگلیس، هند، برخی کشورهای اروپایی، چین و … در خارج از مرزهای خود دست به عملیات تروریستی و خرابکارانه می زنند، طبیعتاً بحث بر سر حقانیت و یا عدم حقانیت ایران در اقدام اخیر بی مورد و به سان ضرب المثل “رطب خورده، چون منع رطب کند!” می باشد.

اگر پاکستان به راستی وجود چنین گروه های تروریستی را در داخل ایران رصد کرده بود، چرا تا به امروز در میزگردهای امنیتی مشترک چنین چیزی افشاء نشده بوده است. در زمینه اقلیم کردستان عراق هم باید گفت که بارها چنین اعتراضی از سوی ایران انجام گرفته و هشدارهای لازم داده شده بود. حتی بارها نزدیک مرزهای مشترک پایگاه های تروریست ها منهدم شده بود. اما چرا این بار سر و صدا بیشتر است؟

در یک کلام می توان گفت که ادعاهای ایران را لاف گزاف ندیدند و هیچ تصور نمی رفت که ایران به راستی از توانمندی موشکی خود در کیلومترها آن طرف تر از خاک خود دست به عملیات بزند. به نظر می رسد، هدف راهبردی ایران از این اقدام چنین بوده است که اسرائیل و حامیان آن را که سالها است ایران را دچار تشویش سیاسی و امنیتی کرده و با ادامه جنگ غزه و اصرار به تداوم آن منطقه را به سمت آتش می کشند، به خود بیاورد و متوجه سازد که اگر سخن از انتقام سخت و نابودی اسرائیل در صورت تخطی از حریم و خط قرمز ایران بکند، امری حتمی است.

برای اثبات این موضوع به اظهارات فؤاد حسین، وزیر امور خارجه عراق اشاره می کنم که در مصاحبه اش با روزنامه الشرق الاوسط ادعا کرده است که: “ایران برای صدور مشکلات خود به بیرون از مرزهای خود دست به این اقدام زده است!” حال آنکه اگر دیدارهای بارزانی با ژنرال جوئل وول، فرمانده ائتلاف بین المللی در عراق و سوریه در اربیل را تداعی کند و یا امتناع نچیروان بارزانی را در محدود و مسدود کردن فعالیت افسران موساد در اقلیم کردستان را بیاد بیاورد و یا تذکرهای چندین مرحله ایران را در دیدارهای متعدد بیاد بیاورد، آن زمان می تواند بازخوانی درستی از قضیه داشته باشد.

نتیجه اینکه به طور کلی، در نگاه اول هر کشوری مکلف و مؤظف به رعایت تمامیت ارضی کشورها است. برای جلوگیری از بروز شرایط خصمانه باید به حقوق بین‌المللی احترام بگذارند، از روش‌های دیپلماتیک استفاده کنند، روابط دوستانه با کشورهای همسایه را توسعه دهند و همکاری‌های منطقه‌ای را تقویت کنند. این موضوع فقط برای ایران مصداق ندارد. ترکیه هم بارها به صراحت داخل عراق دست به سرکوب مخالفان خود زده است. باید اقلیم کردستان و دولت عراق درک کنند که مشکلات فراوانی را در بر هم زدن امنیت کشورهای همسایه ایجاد کرده اند. پاکستان هم همین طور.

لذا حسن همجواری ایجاب می کند که به اصل احترام و درک متقابل بین کشورها بر اساس همکاری و حل مسالمت آمیز اختلافات توجه شود. بر اساس این ایده، دولت ها باید برای حفظ روابط خوب، به ویژه در مورد مرزهای مشترک خود، با یک دیگر همکاری کنند. این می تواند شامل مبادلات منظم دیپلماتیک، مدیریت مشترک مرزها، از بین بردن مسایل حساسیت برانگیز امنیتی و همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم، تجارت فرامرزی، امنیت و حفاظت از محیط زیست باشد. اصل حسن همجواری اغلب در قراردادهای دوجانبه و منطقه ای بین دولت ها ذکر شده و توسط سازمان های بین المللی مانند اتحادیه اروپا ترویج می شود. با ارتقای همکاری و روابط خوب بین کشورهای همسایه، اصل حسن همجواری می تواند به تضمین ثبات و امنیت منطقه کمک کند. می تواند از توسعه یک جامعه بین المللی صلح آمیزتر و همکاری بیشتر حمایت کند.

به طور خلاصه، حسن همجواری یک اصل اساسی در روابط بین الملل است که بر اهمیت همکاری، احترام متقابل و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین کشورها تاکید دارد. این یک زیربنای حیاتی برای همزیستی مسالمت آمیز بین دولت ها است و می تواند به تضمین ثبات و امنیت منطقه کمک کند. امید است به زودی همسایگان ایران به این اصل توجه کرده و مسئولین کشورمان نیز به ریسک های امنیتی توجه داشته باشند که آرامش خانه و همسایه در گروی همکاری و درک مشترک یکدیگراست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.