اهمیت نزدیکی ایران و ترکیه در تعادل قوا در منطقه خاورمیانه

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

سفر رئیس جمهور ایران به جمهوری ترکیه بعد از چندین بار لغو و تمدید مهلت سفر، بالاخره در روز چهارشنبه هفته گذشته محقق شد. پیرامون دیدارهای مهم رهبران میان دو کشور سرنوشت ساز در سیاست بین الملل و به ویژه به عنوان دو بازیگر اصلی در خاورمیانه نظرات و تحلیل های مختلفی را در داخل و خارج در رسانه های مکتوب و مجازی ارائه شده است. اما چنین به نظر می رسد که فراتر از هر تحلیلی در نتیجه احتمالی دیدار سران دو کشور، نگاهی به اهمیت نزدیکی روابط میان ترکیه و ایران پرداخته شود و این پرسش پرسیده شود که آیا امکان آن هست که میان ایران و ترکیه روابط راهبردی طولانی مدت و ماندگاری ایجاد شود؟

برای پاسخ به این پرسش بهتر است از اهمیت سفر هم ارزیابی داشته باشیم. همان طور که مشخص است سفر ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران به ترکیه همزمان با دوره ای است  که تنش ها در منطقه به طور قابل توجهی افزایش یافته است. از بمباران غزه توسط اسرائیل گرفته تا حملات حوثی ها به کشتی های تجاری به مقصد اسرائیل در باب المندب و واکنش انگلیس و ایالات متحده به تحرکات یمن جهت حمایت از اسرائیل. در کنار این حملات موشکی ایران به مناطق نزدیک مرزهای پاکستان، سوریه و  شمال عراق که چنین رخدادهایی تأثیرات خودش را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی گذاشته است.

ابراهیم رییسی در شرایطی وارد آنکارا شد که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه نیز از چندین ماه پیش در صدد چنین دیداری با همتای خود بود که به صورت حضوری درباره مسائل دوجانبه و منطقه ای به ویژه حملات اسرائیل به غزه و تحولات عراق و سوریه گفت و گو داشته باشند. به زعم برخی، بعد از ماجراهای رخ داده در قضیه جنگ قره باغ و ایجاد جنگ های زرگری از سوی مخالفین دو کشور به گسترش روابط میان آنکارا- تهران، سعی داشتند تا به نحوی ترکیه و ایران را دشمن دیرینه هم قلمداد کنند و حتی در برخی مراحل نیز موفق به ایجاد فضای سردی شده بودند، اما درایت برنامه ریزان، استراتژیست های دو کشور در اهمیت گسترش مداوم همکاری و معاضدت میان دو کشور منجر به آن شد که اصرار به توسعه روابط بیش از هر شائبه ای بر همگان روشن شود.

این را نباید فراموش کرد که ایران و ترکیه هر چند در برخی موارد با همدیگر از نظر بینش سیاسی و رویکرد در سیاست خارجی دارای اختلاف سلیقه هستند ولی این اختلافات به معنای تبدیل آن به دشمنی نیست. هر کشوری در مناسبات و معادلات خود با نزدیک ترین و حتی راهبردی ترین دوست و متحد خود در برخی مسایل مغایرت دیدگاهی دارد. به طور کلی می توان دیدگاه اعضای اتحادیه اروپا با یکدیگر را مثال زد.

اما این را نیز نباید از نظر دور داشت که ترکیه با ایران دشمن نیست؛ بلکه بارها تأکید کرده ام که رقیب بلامنازع است! از این رو نزدیکی آنها می تواند زمینه رقابت را نیز به صحنه مشارکت تبدیل سازد. یکی از نکات مهمی که اکنون هر دو کشور را در سیاست گذاری در مسیر واحدی قرار داده است، مبارزه با پدیده شوم تروریسم است. انتظار می‌رود که ترکیه در وهله‌ی نخست، مبارزه‌ خود علیه پ. ‌ک. ‌ک در عراق و سوریه را برجسته کند و در مبارزه با جدایی طلبان کرد در ترکیه و ایران و سوریه به هم رأیی برسد که در سایه وجود نشست های کارگروه های امنیتی پیوسته میان دو کشور این مسأله همیشه در سرفصل موضوعات قرار گرفته است. از سوی دیگر اهمیت  کار گروه آستانه که بین ترکیه، روسیه و ایران برای حل مشکل سوریه ایجاد شده بود و تلاش دارد که تأمین صلح و ثبات در سوریه را که جزو مهم ترین کشورهای تأثیر گذار در منطقه خاورمیانه و به ویژه مسلط به مدیترانه شرقی است، عملی سازد. از سوی دیگر مهم ترین بخش حساسیت بر انگیز در سیاست خارجی ایران، پردازش به موضوع قفقاز جنوبی است که پس از جنگ میان آذربایجان و ارمنستان بارها سیاست خارجی ایران و روابط کشور را با ترکیه و حتی جمهوری آذربایجان با فراز و نشیب های گوناگونی مواجه کرده است. یقیناً در این میان موضوع اجرای کریدور زنگزور که ترکیه را به آذربایجان متصل می کند و ایران نسبت به آن واکنش خاصی دارد، در این دیدار از اهم موضوعات مورد بحث بوده است. تهران هر چند نگرانی خود را از پایان یافتن عبور ترانزیتی از خاک خود و به دلیل مشکل شدن ارتباط مستقیم با ارمنستان از کریدور زنگزور حمایت نمی کند، اما چندی پیش ترکیه به صراحت تمایل خود را به برقراری راه تزانزیتی از مسیر ایران را مورد تأکید قرار داد که تب و تاب و هیجانات را از تحلیل گران هدف دار بر گرفت.

استقبال شخصی رئیس جمهور ترکیه در ورودی اصلی مجتمع ریاست جمهوری مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. پس از حضور اردوغان و رییسی در محل برگزاری مراسم و نواخته شدن سرود ملی ایران و ترکیه با همراهی آتش توپخانه 21 گانه نشان از نظر پروتکل های سیاسی، از اهمیت دهی ترکیه به این دیدار محسوب می شود. طبیعتاً در پی دیدارهای رو در رو و آغاز هشتمین اجلاس شورای همکاری های سطح عالی ترکیه و ایران و امضای 10 تفاهم نامه مهم در زمینه هایی مانند فرهنگ، علم، رسانه، امور داخلی، حمل و نقل، تجارت و اقتصاد و تأکید بر رسیدن به حجم مبادلات تجاری 30 میلیارد دلاری که از دیرباز به آن توجه شده است، خود بسترساز تحولات نیک و سودمندی برای هر دو کشور خواهد شد.

در سایه این ها برخی از موارد مشترک دیدگاهی می تواند دو کشور ایران و ترکیه را در مسیر انعقاد پیمان استراتژیک قرار دهد. همان گونه که مشخص است، جنگ داخلی در سوریه و عراق سال ها است که ادامه دارد. در این روند می توان گفت که از دیدگاه دو کشور آمریکا و PKK/YPG گروه پژاک یک تهدید امنیتی مشترک برای ترکیه و ایران هستند. به ویژه نقش غیرقابل انکار آمریکا در قیام 15 ژوئیه 2016، برای آنکارا ثابت کرده است که روابط ترکیه و آمریکا در یک تعریف کلی هم معنی با عدم صداقت و نامطمئن است. مبارزه غیرمستقیم و مستقیم ایران با آمریکا و حامیان آن در منطقه سال‌ها است که ادامه دارد. ایالات متحده سال ها است که تلاش دارد با رشد بسترسازی تجزیه طلبی، ماجرایی را که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تجربه داشته است بر سر ایران، ترکیه، سوریه و حتی عراق در بیاورد که در عراق موفق شده است و با حضورش و حمایت از جدایی طلبان و تشکیلات PKK/YPG  در سوریه و بی ثبات سازی آن کشور در پی تحقق طرح خاورمیانه بزرگ است. از این رو ترکیه و ایران به خوبی می دانند که در امتداد مرزهای خود تهدید امنیتی جدی و حیاتی دارند. در این زمینه همکاری ایران و ترکیه برای حذف عامل جدایی طلبی و ناامن سازی کشور و تثبیت مرزهای خود نیاز به یک رویکرد صادقانه و هم نوایانه در ساختار سیاست خارجی خود دارد و این امری اجتناب ناپذیر است.

بزرگ ترین نگرانی ترکیه در سوریه این است که کردهای مورد حمایت آمریکا ساختارهای سیاسی مستقلی را در امتداد مرز خود ایجاد کنند و تهدیدی امنیتی در آینده باشند. در این زمینه، ضرورت حمایت از اداره مرکزی سوریه آشکار می شود. با این حال، به نظر می رسد سوریه اکنون در نقطه ای قرار دارد که خطر تقسیم به واقعیت تبدیل شده است. حقیقتی که باید پذیرفت این است که چه کسی غیر از آمریکا و روسیه سوریه تجزیه شده را کنترل خواهد کرد. آیا ترکیه، ایران یا حتی اسرائیل می توانند نقش سیاسی، اقتصادی و نظامی در این اشتراک داشته باشند؟ در مواجهه با افزایش تنش و استراتژی جدایی با آمریکا و اتحادیه اروپا، امکان همکاری مستقیم ترکیه با روسیه و ایران در منطقه افزایش می یابد. اگر عملیات مشترک قندیل با ایران موفقیت آمیز باشد، این همکاری می تواند به سطوح بالاتری برسد و به نظر می رسد برای امنیت منطقه مناسب باشد. موضوع مهم دیگر بازتاب همکاری ایران و ترکیه در خلیج فارس از طریق قطر است. هر دو کشور از قطر حمایت می کنند. حضور نظامی ترکیه در قطر اگرچه کم است، اما در برابر همه کشورهای منطقه از جمله ایالات متحده آمریکا بازدارنده است. به ویژه همکاری عناصر نیروی دریایی ترکیه در قطر با ایران ممکن است به سناریوهای کابوس‌آمیز جدیدی برای آمریکا و انگلیس منجر شود.

از این رو با در نظر گرفتن تمام اهداف مهم امنیتی و ثبات سیاسی برای استمرار قدرت در منطقه امکان سیاست گذاری در تنظیم تفاهم نامه همکاری راهبردی میان دو کشور ممکن است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.