پدیده های نوظهور فناورانه؛ پیشین پژوهی، اکنون پژوهی و آینده پژوهی

عصرآزادی آنلاین/ دکتر میلاد محقق

تحولات شگرف و شگفت انگیز صنعت دیجیتال؛ کلیه‌ی شئونات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع بشری را با تغییرات گسترده روبرو ساخته و راه را برای توسعه و پیشرفت بیشتر، گشوده است. با بررسی مبانی نظری این حوزه که از آن به عنوان تحول دیجیتال یاد می شود می‌توان دریافت که شغل و درآمد در عرصه های مختلف زندگی در حال دگرگونی است و اگر بخش حاکمیتی کشورها در قبال این دگرگونی ها به طراحی و اجرای برنامه های مربوط به سه واژه حمایت، هدایت و نظارت نپردازند، بخش قابل توجهی از فرصت ها را از دست خواهند داد و علاوه بر آن، با چالش های زیادی نیز روبرو خواهند شد.

ورود به مباحث سه گانه حمایت، هدایت و نظارت با زوایای دید امنیتی، انتظامی و قضایی؛ این پیش نیاز را به ما یادآوری می کند که در حوزه اصول و مبانی و در مسیر دریافت های علمی تخصصی درست و منطقی نسبت به آنچه که در باره پدیده های نوظهور فناورانه در جریان است به ادبیات مشترک برسیم و از سه بعد سطح، عمق و ارتفاع، توازن معناداری را ایجاد و برقرار سازیم.

در راستای ظهور و ثبوت برنامه های مربوط به این تحولات، برخی بصورت محدود و برخی هم بطور گسترده به مفهوم‌سازی اقتصاد دیجیتال پرداخته‌اند. بی تردید واژه های متاورس، اقتصاد دیجیتال، بلاک چین، کریپتو کارنسی (رمز ارز) و قراردادهای هوشمند را شنیده اید.

تردیدی وجود ندارد که آینده همه حوزه های اقتصادی، صنعتی و بازرگانی با صنعت دیجیتال پیوند خواهد خورد و این آینده از آنچه که فکر می‌کنیم به ما نزدیک‎تر است.

این جمله ما را به یاد جمله معروف آینه‌ی بغل ماشین‌ها می‌اندازد که می‌گوید «اجسام از آنچه که در آیینه می‌بینید به شما نزدیک‌ترند». و آینه‌های سازمان‌ها مدت زیادی است که اقتصاد دیجیتال را در تعقیب خود نشان می‌دهند و این نوع اقتصاد و سایه آن، هر لحظه در حال نزدیک شدن است و اگر به آن توجه نشود، منجر به وقوع یک سانحه ناگوار برای سازمان‎ها خواهد شد.

در یک شبیه سازی می توانیم اینگونه تصور کنیم که هر یک از مدیران سازمانها در بخش های مختلف کشور به مانند رانندگان خودروهایی هستند که از طریق آینه هایی که در دو طرف اتومبیل کار گذاشته شده است اطلاعاتی را مبنی بر نزدیکی برخی پدیده ها دریافت می کنند و بایستی بر اساس اصول و مبانی علمی و تخصصی، راهکاری را برای برخورد با آن پدیده ها در نظر بگیرند تا از وقوع هر گونه سانحه مخربانه ای پیشگیری کنند.

ما اکنون در برابر پدیده های نوظهور فناورانه ای قرار داریم که آینده فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ما را رقم خواهند زد و بی تردید نمی خواهیم که این پدیده ها چالش زا شده و هنجارهای قانونی کشور را مورد هجوم خود قرار دهند و بنیانهای ارزشی ما را با مخاطرات جدی روبرو سازند.

به همین دلیل این ضرورت اجتناب ناپذیر به نظر می رسد که نسبت به آنها آشنایی دقیق داشته باشیم و سپس فرصت ها و چالش های آنها را مورد شناسایی قرار دهیم و در گام بعدی، با پیش بینی درست جنبه های علمی و عملی فرصت ها و چالش ها، از فرصت ها بهره برده و چالش ها را کاهش دهیم و یا از میان برداریم.

برای تعریف اقتصاد دیجیتال و جایگاه آن بهتر است ببینیم بر اساس اصول و مبانی مربوط به آناتومی قدرت؛ منابع و ابزار قدرت در عصر پیشین، اکنون و آینده چیست؟

اجازه دهید کمی ‌به گذشته برگردیم. برای مثال در عصر کشاورزی و دامپروری، منبع قدرت زمین بود و بطور طبیعی، فئودال‌ها و زمین داران صاحبان قدرت بودند. در عصر صنعتی، نیروی کار و سرمایه عامل قدرت و ثروت محسوب می شدند و لذا کارخانه‌داران و سرمایه‌داران قدرت را در این عصر در دست داشتند. و اما در عصر حاضر، فناوری‌های دیجیتال منبع اصلی ثروت و قدرت محسوب می‌شوند. کسانی که این فناوری‌ها را گسترش داده و سعی در خلق ارزش به کمک آن‌ها دارند، صاحبان اصلی قدرت و ثروت در عصر دیجیتال می‌باشند.

اگر در سالهای گذشته از مردم می‌خواستید که چند شرکت بزرگ جهان را نام ببرند، احتمالا از شرکت های خودروسازی و یا بنگاههای اقتصادی، صنعتی و بازرگانی بزرگ حوزه های نفت، گاز و پتروشیمی نام می‌بردند اما اگر امروز این سوال از مردم پرسیده شود، نام‌هایی مانند اپل، آمازون، گوگل و فیسبوک را خواهید شنید. معنی این پاسخ‌ها این است که عموم مردم نیز به تغییرات شکلی و ماهوی آناتومی قدرت اقتصادی، صنعتی و بازرگانی پی برده اند و می‌دانند که یک شرکت دیجیتال، بیشتر از سایر شرکت‌ها ارزش و رشد ایجاد و برقرار می‌کند.

و حال باید این پرسش را مطرح کرد که چرا پیشین پژوهی، اکنون پژوهی، آینده پژوهی و مطالعات تطبیقی در باره پدیده های نوظهورفناورانه ضرورت دارد؟

پیشین پژوهی دارای اهمیت است زیرا به ما می فهماند که چه فرصتها و چالش هایی را پشت سر گذاشته ایم تا بتوانیم میان آنچه که می توانستیم انجام دهیم و آنچه که انجام داده ایم بررسی و ارزیابی درستی داشته باشیم.

اکنون پژوهی برای این است که ما وضعیت موجود خود را به روشنی بدانیم و بعنوان مبدا حرکت بسوی وضعیت مطلوب که در واقع مقصد ما به حساب می آید در نظر بگیریم.

آینده پژوهی نیز یکی از اساسی ترین کارهایی است که باید به انجام برسانیم زیرا سمت و سوی حرکت ما به طرف آینده است و هر اندازه آینده را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم، مسیر حرکت از مبدا به مقصد را بهتر و درست تر انتخاب خواهیم کرد.

و اما مطالعات تطبیقی که یکی از ارزنده ترین کارهایی است که می بایستی در طراحی و اجرای برنامه های تحول زای مربوط به پدیده های نوظهور فناورانه به انجام برسانیم.

مطالعات تطبیقی به ما کمک می کند تا به موقعیت کشورهای مختلف جهان در باره میزان دسترسی و پیشرفت علمی و عملی شان نسبت به پدیده های نوظهور فناورانه آگاهی یابیم و میزان خطر پذیری خود را به حداقل ممکن برسانیم.

همانگونه که بطور مرتب اخبار مربوط به پیشرفتهای قابل توجه و چشمگیر کشورهای مختلف را در زمینه پدیده های نوظهور فناورانه می خوانیم و می شنویم، آینده ی پیچیده ای در انتظار ماست و ما دیر یا زود باید تحت تاثیر تغییر و تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به این حوزه قرار بگیریم پس به نفع ما خواهد بود اگر که در موضوعات مربوط به پیشین پژوهی، اکنون پژوهی، آینده پژوهی و مطالعات تطبیقی؛ به دو مقوله آینده نگری و آینده نگاری نیز توجه ویژه داشته باشیم.

آینده نگری یعنی اینکه در مقابل تغییر و تحولاتی که در آینده رقم خواهد خورد تماشاچی باشیم و آینده نگاری به سلسله اقداماتی گفته می شود که می توان آنها را انجام داد تا ما نیز در بخشی از طراحی و اجرای برنامه های آینده نقش داشته باشیم.

حال باید به میزان انتظاراتمان برای تماشاچی بودن و نقش ایفا کردن تلاش کنیم تا بتوانیم تحولات آینده را با آگاهی بیشتری بپذیریم و از آن سود ببریم و در این راه؛ حاکمیت ومردم باید تکالیف خود را روشن سازند تا در مسیر حرکت به سوی توسعه و پیشرفت، کشور را دچار آسیب نسازند و مراحل ترقی را با همدلی و همگامی بیشتری پشت سر بگذرانند.

برای ورود حاکمیت به مقوله های مربوط به حمایت، هدایت و نظارت در پدیده های نوظهور فناورانه ابتدا بایستی نیازسنجی و امکان سنجی صورت گیرد و آنگاه بر اساس موجودی امکانات و رفع نیازها، حرکتی همه جانبه صورت گیرد.

ورود منفعلانه ی دستگاههای زیرمجموعه ی قوای سه گانه (مقننه، مجریه و قضائیه) باعث شده است تا مردم پیشتاز این حرکت شوند و فاصله ی زیادی مابین سیاستگذاران و مردم بوجود آید و این وضعیت اگر ادامه یابد، مدیریت و کنترل رخدادهای این حوزه از سوی مراجع امنیتی، انتظامی و قضایی دشوارتر خواهد شد و به همین دلیل باید سرعت و دقت ورود به این پدیده ها، بطور متوازن صورت گیرد.

در این راه الگوهای جهانی می توانند منشأ آثار خوبی در زمینه ی حمایت، هدایت و نظارت از فعالیت های مرتبط با پدیده های نوظهور فنارورانه توسط حاکمیت و مردم باشند.

مطالعات تطبیقی در این زمینه به ما کمک خواهد کرد تا نقش حاکمیت ها و مردم کشورهای جهان را از نظر نظر کمی و کیفی بیشتر بدانیم و بر اساس دانسته ها و منطبق سازی با شرایط کشورمان رفتار کنیم.

در چنین وضعیتی می توان به آینده کشور در شیوه برخورد با پدیده های نوظهور فناورانه امیدوار بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.