عصر آزادی آنلاین/ محمد فرج پور باسمنجی
این روزها که به پایان سال نزدیک می شویم مدیریت استان و حلقه رییسی، دست به تغییرات گسترده ای در اکثر سازمانها، ادارات و فرمانداریها زده که متاسفانه برخی از مدیران جدید، ناپخته و سوابق قابل دفاع چندانی ندارند و در واقع سهامدار فعالیتهای انتخاباتی جناب رییسی هستند. به نظر می رسد دولت دست استانداران را نسبت به دولتهای گذشته برای تغییرات وسیع در داخل استانها باز گذاشته و تغییرات ۱۰ روز گذشته در سطوح مدیریت سازمانها و دستگاههای دولتی آذربایجان شرقی گواه این مطلب است. آنچه در این تغییرات به نظر می رسد.
تکمیل حلقه سهام خواهان
ستاد های انتخاباتی رییسی در تمام زمام امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی استان است.
کارشناسان میگویند؛ شایسته سالاری/ به گزینی/ کار آمدی/ سوابق مدیریتی/ کار بلدی و مسلط نبودن به بیانیه ی ماموریت سازمانی در این انتصابات متاسفانه کمتر به چشم می خورد و با این تغییرات سریع و بدون پشتوانه مدیریتی و نگاه توسعه ای، وضعیت نه چندان قابل قبول آذربایجان شرقی در شاخص های توسعه، عمران و ابادانی در سالهای آینده با چالشهای زیادی مواجه خواهد شد و مدیران تازه وارد با گسست سازماندهی و برنامه ریزی داخل سازمانهای متبوع و نداشتن سوابق مدیریتی قابل دفاع در سطوح ملی و محلی/ قدرت چانه زنی چندانی برای اخذ اعتبارات ملی و انجام کارهای بزرگ و یا اتمام طرح های نیمه تمام و یا ارائه برنامه های مدون کاری نخواهند داشت و شکاف عقب ماندگی و توسعه لاک پشتی این استان مهم و زر خیز باز هم بیشتر خواهد شد. آنچه در این انتصابات بیشتر به چشم می آید قلع و قمع برخی مدیران خادم و تلاشگر دولت گذشته نیز دیده میشود.
امروزه در بنگاهها و سازمانهای بزرگ، بخشی از استراتژی و بودجه سازمان به پرورش مدیران آینده اختصاص مییابد.
استعدادیابی و جانشین پروری، توسعه، تشخیص، ارزیابی و نگهداشت استعدادها ،از برنامههای مدیریت استراتژیک در حوزه منابع انسانی است و در ۵۰ سال اخیر چنین سازمانها و بنگاهها پستهای کلیدی را به افرادی مستعد که شایستگیهای فنی و مهارتی و ارتباطی و اداری و انسانی دارند سپردهاند و رمز و راز توسعه یافتگی آنها همین مدیریت استعدادیابی و توجه به نخبگان است و آنها دریافتهاند که اثرگذاری افراد مستعد و نخبه در مدیریت اداری و تولید و گسترش علم و فناوری با اتکا به هوش و خلاقیت و مهارتهای فنی موجب سبقت در رقابتهای امروزی در حوزه صنعت، اقتصاد، فرهنگ و کسب و کارهای جدید است.
توجه به علم مدیریت منابع انسانی میتواند یک کشور یا یک سازمان را به اوج برساند و سرمایه انسانی نشاندهنده حجم دانش، مهارت فنی، خلاقیت و تجربه است. بیشترین سهم ارزش اقتصاد جهانی، سرمایه انسانی است که طبق برآوردهای بانک جهانی و مؤسسات بینالمللی پژوهش در حوزه اقتصاد، ۷۱ درصد ثروت کشورهای توسعه یافته را منابع انسانی تشکیل میدهند و در همین راستا حسابداری منابع انسانی تلاش میکند تا مقدار ارزش یک فرد متخصص و با استعداد را در سازمان و بنگاه کمی کند و در واقع سرمایه انسانی، سرمایهی اصلی به حساب میآید.
اگر به مقایسهی پارادایمهای سازمانی هزاره سوم نگاهی کنیم میبینیم خلق مستمر مزیت و همکاری، رقابتجویی، تشکیل ائتلافها و اتحادیههای استراتژیک، اقدامهای مجازی، رقابت، کارآفرینی و نوآوری، توجه به صادرات و بازارهای بینالمللی، انعطافپذیری، استعدادیابی، اعتماد و مسئولیتپذیری همه و همه در هزاره سوم سرلوحه برنامههای سازمانها و بنگاههای اقتصادی و حتی کشور هاست و هرگونه توسعه یافتگی در سطوح بین المللی از برنامه ریزی و توسعهی بخش های محلی و منطقه ای یک کشور آغاز میشود و به کارگیری و به کارگماشتن مدیران مستعد و عاشق کار و تلاش و سازندگی و عمران و آبادانی در داخل تقسیمات سیاسی و جغرافیایی کشور شروع و در سطوح ملی با تلفیق تجارب ارزنده و عملکردهای مثبت الگو و تسری میابد و زنجیرهی توسعه یافتگی منظم و منسجم هر کشوری، توجه به مدیریت های توانمند محلی با نگاه تجارب ملی و جهانی است و این شعار توسعه گران در سطوح بین المللی است که «جهانی بیاندیشید و محلی عمل کنید»