چرا روابط آنکارا- تهران بسیار مهم است؟

عصر آزادی آنلاین / دکتر گلکاریان : دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان دور تازه ای از سفرهای دیپلماتیک خود را در دوره جدید آغاز کرد که سفر وی به آنکارا و سپس مسکو از اهمیت زیادی برخوردار است. بالاخص در شرایطی که فشارهای مضاعف هر چند به دلیل شرایط کرونایی چندان تداوم بخش و اثرگذار نیستند ولی در برابر اجماع تروئیکای اروپایی و طرح تذکر آنها در آژانس بین المللی انرژی اتمی میتواند گامی رو به جلو و تثبیت روابط ایران با کشورهای دوست و حامی محسوب شود. از همه مهمتر الویت نخست ظریف در سفرش به آنکارا حامل پیام ضمنی به بروز جو روانی بود که بعد از موضع گیری شخصی وزیر کشور ترکیه که میرفت در رسانه های دو کشور زمینه بروز تنشهای ناخواسته ای شود، یکی از به موقع ترین و عاقلانه ترین سفرهای دیپلماتیک تلقی میشود.
در سفر انجام شده به آنکارا، وزیر خارجه کشورمان با همتای ترک خود، مولود چاووش اوغلو دیدار کرد و ضمن بیان این نکته مهم که روابط ایران و ترکیه در حوزه های مختلف بسیار تنگاتنگ است؛ در دیدارهای کاری و مذاکراتی خود در رابطه با آخرین تحولات منطقه ای و بین المللی و به ویژه روابط دو جانبه به مسایل بسیار مهمی پرداخت و ماحصل مهم آن را میتوان تمایل سفر اردوغان، رئیس جمهور ترکیه به ایران در تاریخهای آینده را بر شمرد. نکته حائز اهمیت دیگری که در این سفر باید بدان توجه شود اینکه تأکید دکتر ظریف بر این موضوع بود که در گسترش و تداوم روابط بین دو کشور نیاز به مشورتهای مستمر است. این جمله خود در برگیرنده نکات ارزشمندی است که نباید از آن غافل بود. حال سئوال این است که این جمله چه چیزی را بیان میدارد؟
قابل ذکر است که با امضای پیمان قصر شیرین بسال 1639 میان ایران و ترکیه بیش از 380 سال است که مرزهای دو کشور بدون تنش همچنان باقیست و چنین حدود جغرافیایی یکی از نادرترین مرزهایی است که دولتهای امپریالیستی نتوانسته است بر آن خدشه ای وارد سازد. این مصونیت برخاسته از عقلانیت سیاسی و درک مذاکرات مشترک و متداوم دیپلماتیک بین دو کشور محسوب میشود. ترکیه و ایران در برهه ای از تاریخ روابط خود را به اوج خود رسانده و در زمانی نیز روابط شان با سیر نزولی همراه بوده است ولی هیچگاه این دو کشور نسبت به یکدیگر به عنوان دشمن ننگریسته اند. از این رو باید فراز و نشیبهای موجود در روابط بین ایران و ترکیه را نه از روی خصومت که از روی رقابت دانست و اگر تعبیر جایزی داشته باشیم باید گفت که این دو کشور رقیب بلامنازع یکدیگر هستند. به همین علت است که در سربزنگاه در برابر تهدیدات در کنار هم بوده و علیرغم داشتن اختلافات در منافع ملی و بین المللی در بعضی مقاطع مانند رخدادهای سوریه، باز هم ریشه روابط مستحکم و دیرینه خود را به هیچوجه نگسسته اند.
از تهدید روسها و محاصره روسیه از طرف جنوب به توسط ناپلئون در سده 19 میلادی گرفته تا مدل شدن الگوهای روشنفکرانه سیاسی و دینی موجود در ایران برای خط فکری دوره تنظیمات عثمانی برای نو اندیشان ترک تا حمایت ایران از مواضع ترکیه در برابر نیروهای متخاصم و ائتلافی در نبرد رهایی دوره آتاترک و همفکری میان ترکیه و ایران در تثبیت امنیت مرزی بعد از شورشهای جریان ملی گرایی کرد در سال 1925 و همچنین پیمانهای سعد آباد در 1937، همکاری دو کشور در برابر تهدیدات شوروی سابق در دوران جنگ سرد، امضای تفاهم نامه بغداد در سال 1955 و پیرو آن تشکیل پیمان سنتو و نقش دو کشور ایران و ترکیه در آن که تا اوایل انقلاب به قوت خود باقی بود، از زمینه های توسعه روابط و درک متقابل اهداف سیاسی دو کشور محسوب میشوند.
طبیعتاً به رسمیت شناختن نظام جمهوری اسلامی ایران توسط ترکیه بعد از سه روز از بروز انقلاب خود زمینه اطمینان و اعتماد میان دو همسایه به یکدیگر را فراهم ساخت. همکاری و حمایتهای اقتصادی، سیاسی و توسعه تجارت میان ایران و ترکیه در دوران دفاع مقدس خود یکی دیگر از موارد مهم درک مشترک و متقابل است. گفتنی است که ایران و ترکیه در زیر چتر پیمانهای اکو که در سال 1985 به امضاء رسید و امروز به عنوان یکی از پیمانهای مهم بین المللی محسوب میشود و همچنین تشکیل سازمان همکاری کشورهای اسلامی(کنفرانس کشورهای اسلامی) که اکنون بیش از 50 عضو دارد و زمینه همکاریهای اقتصادی، نظامی، فرهنگی و سیاسی چند وجهی را میان کشورهای اسلامی فراهم ساخته، خود دلیل دیگری از لزوم روابط مشترک میان دو کشور میباشد.
در طول سالهای گذشته به دلایل مختلفی روابط میان ایران و ترکیه با افت و خیزهایی روبرو بوده است که رقابت در آسیای میانه، ملایمت ایران در روابط خود با ارمنستان و در برابر آن گرایش آنکارا به توسعه روابط با اسرائیل در سال 1994 و همچنین اختلاف نظر در رابطه با رخدادهای خاورمیانه در عراق و سوریه را میتوان نام برد. اما بعد از حادثه 11 سپتامبر و دکترین سیاست خارجی آمریکا در مداخله به کشورهای خاورمیانه موجب شد که ایران و ترکیه در صف واحدی قرار گیرند و اکنون این روابط به مطلوب ترین سطح خود رسیده است.
لزوم اهمیت توسعه روابط میان دو کشور را باید در چند محور خلاصه کرد. یکی از این موارد موقعیت ژئواستراتژیک ایران است به دلیل تسلط ایران بر خلیج فارس و تحرکات کشورهای حوزه ای که بخشی از تمایلات و رویکردهای آنکارا را نیز شامل میشود، باعث شده است که ترکیه نزدیکی خود با تهران را در تعیین موازنه قدرتی با سایر رقبا در خاورمیانه الویت بخشد. اکثریت بافت جمعیتی کردنشین در ایران و نگرانی هر دو کشور از جریان جدایی طلبی در راستای مداخلات و تحریکات کشورهای خارجی و به ویژه اسرائیل از دیگر اولویتهای آنکارا برای نزدیکی با ایران است. زیرا این معضل به عنوان چالش مشترک هر دو کشور محسوب میشود. حمایت از مواضع ترکیه از سوی ایران در رابطه با سیاستهای آنکارا در مدیترانه شرقی و به ویژه در روزهای اخیر از موضع ترکیه در مورد لیبی، مصر از دیگر مسایل ترجیحی بر توسعه روابط مشترک است. همچنین موقعیت حساس منطقه قفقاز و شاهراههای متصل به آسیای میانه که ترکیه و ایران را در یک خط زنجیری قرار میدهد، لزوم درک موقعیت ژئوپلتیکی ایران برای آنکارا و همچنین اهمیت جغرافیای سیاسی ترکیه در رسیدن به قاره اروپا و تسلط ترکیه بر تنگه های حساس در اژه و مدیترانه و مرمره نیز از اولویتهای ایران در سیاست خارجی خود است. مهمتر از همه، شرایط اقتصادی کنونی ترکیه در دوران تحریمها، موضع گیری ترکیه در رابطه با حقانیت ایران در مسایل سیاسی، نظامی و امنیتی نیز از دیگر مسایلی است که نباید فراموش شود.
نتیجه اینکه، رویکردها، منافع، موقعیتهای راهبردی در جغرافیای سیاسی، مسایل اقتصادی، امنیت و … از نکات چند حانبه ای است که لزوم توسعه روابط میان ایران و ترکیه را مسجل می سازد و هیچکدام نمیتوانند به دور از همدیگر به توسعه سیاسی- اقتصادی- امنیتی خود نایل آیند. از همین رو برای درک شرایط و مصون ماندن از دسایس نیاز است که همیشه مشورتهای مشترکی میان مسئولان رده بالای دو کشور انجام بگیرد و وزیر خارجه کشورمان سخن بجایی را بیان داشته است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.