تلاشهای بی نتیجه هسته ترامپ در خاورمیانه

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

سابقه شکست آمریکا در خاورمیانه طی دو دهه گذشته طولانی و به ویژه در دوران ریاست جمهوری ترامپ بسیار مأیوس کننده است. زیرا ترامپ در اولین روزهای تکیه بر صندلی ریاست جمهوری، سفرهای پر طمطراق و جنجالیش را به خاورمیانه انجام داده و هنوز صحنه های شمشیر رقصانی وی در عربستان سعودی، ترسیم پلانهای مربوط به رفع تنش با اسرائیل فراموش نشده است.

به نهایت جو بایدن با 302 رأی الکترال توانست با اکثریت آراء که بی نظیر بوده، به کاخ سفید راه یابد. هر چند چنین رخدادی همچنان که برخی را در داخل کشور دچار یأس و در عین حال تشویش فکری کرد، اما بیش از همه دولتهایی که با ترامپ تصور می کردند “درب همیشه به روی یک پاشنه می چرخد.” چنان به واهمه افتاده اند که حتی در آخرین روزهای نفسگیر انتقال قدرت در ایالات متحده دست به دسایسی زده اند. سفر بی برنامه و پنهانی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر دولت اشغالگر و صهیونیستی به عربستان سعودی و دیدار با ملک سلمان و پسرش بن سلمان و حتی حضور مایک پومپئو نشان از تقلای بیفایده ولی ترس از روزهای آتی در سال جدید میلادی است که جو بایدن در نقش رئیس جمهور آمریکا اعلام حضور خواهد کرد.

پیروزی ایالات متحده در جنگ سرد که به “موج سوم” معروف است و رشد عوام فریبی در سراسر جهان و ثروتی که جهانی سازی ایجاد کرد، تحولات مثبتی برای آمریکا به شمار می رفتند. اما با روی کار آمدن دولت ترامپ ترکیبی سمی از استکبار، زیاده خواهی، برهم زدن قوانین و پیمانهای بین المللی و به نهایت فشار بیش از حد آمریکا علیه کشورهای روسیه، چین، ایران، ونزوئلا و … بود.

گرچه در طیف سیاسی، مقامات و تحلیلگران سیاسی تضادهای فکری در ادامه قدرت ایالات متحده وجود دارد؛ اما چه باور کنیم و یا خوشمان نیاید، جوامع خاورمیانه ای چنان در تنگاتنگی روابط با واشنگتن هستند که هر تصمیم گرفته شده در کاخ سفید به تناسبی می تواند زمینه ساز چالشها و تنشهای ناخواسته شود. برعکس همین مسئله، دید مثبت و عقلانی رهبران نشسته بر صندلی ریاست جمهوری ایالات متحده و هسته مشاوره آن می تواند آمریکا را به عنوان قدرت انکار ناپذیر در اجرای روشهای سازنده در منطقه جلوه دهد. تلاش های بی ثمر برای تحول در جوامع عربی، حل و فصل منازعات اسرائیل و فلسطین، نابودی مبارزات حق طلبی ملل در منطقه و پایان دادن به توسعه فناوری هسته ای و یا موشکی ایران از جمله مسایلی است که تصمیم کاخ سفید میتواند هم بغرنجتر کند و هم راهگشا.

ادامه استقامت ایران در برابر سیاستهای شکست خورده دولت ترامپ و لزوم تعامل و تسامح با سیاستهای راهبردی ایران باعث شده است که واقعیت مربوط به فروپاشی پنج کشور عربی طی مراحلی مختلف در ذهنیت اتاقهای فکر واقع گرا در ایالات متحده به درک کلی تبدیل شود. از این رو ترکیب گروه سیاست خارجی دولت جو بایدن نشان میدهد که رویکرد ایالات متحده نیازمندی به یک اصلاح اساسی درمورد خاورمیانه را حس کرده است.

اجماع جدیدی در میان نخبگان سیاست خارجی ایالات متحده شکل گرفته است. وقت آن است که واشنگتن تصدیق کند که دیگر منافع حیاتی در منطقه ندارد و مطابق با جاه طلبی های دوره ترامپ نباید خاورمیانه را عرصه بازیهای مختلف و بی نتیجه خود کند. به نظر میرسد در دوره بایدن نیروهای نظامی ایالات متحده در منطقه کاهش خواهد یافت و شاید هم اگر خوش باوری نباشد، حتی دوره “جنگ های بی پایان” پایان یابد.

این را نباید فراموش کرد که ایالات متحده به هیچوجه خاورمیانه را ترک نخواهد کرد ولی تغییر رویه سیاسی اجتناب ناپذیر است. زیرا واشنگتن هنوز منافع مهمی در منطقه دارد و بی دلیل نیست که جو بایدن هنوز راه به کاخ سفید باز نکرده، پیوسته از حل معضل با ایران سخن می گوید. باید بپذیریم که تغییرات سیاسی در کشورهای منطقه، تغییر بینش برخورد با مسایل بین المللی، تحول در تعریف منافع و امنیت ملی، بروز فناوری و تغییر شرایط اجتماعی در ساختار سیاسی – اجتماعی کشورهای منطقه باعث شده است که آمریکا به منافع نسبتاً کمتری قانع باشد. به جای استفاده از قدرت برای بازسازی منطقه، با وجود سیاست گذاران واقع بینانه و تحقق بخشیدن و حفظ ثبات بکوشد.

این حقایق را متحدان سنتی ایالات متحده نیر بخوبی حس کرده اند ولی بقای آنها و ایده هایشان بستگی به سیاست عوامفریبی و زمینه سازی آنارشی در خاورمیانه است. به همین منظور دیدار عاجل و بی برنامه میان نتانیاهو و بن سلمان رخ می دهد. هر چند اداره سانسور اسرائیل که از سوی تشکیلات نظامی مدیریت میشود سعی کردند دیدار آنها را در 22 نوامبر کتمان نمایند ولی به نهایت رسانه های اسرائیلی این خبر را تأئید کردند.

اما آنچه موجب چنین دیداری شده قابل تأمل است. نتانیاهو بعد از اینکه باور کرد ترامپ را از دست داده است، سعی کرد که ائتلاف و تصمیمات جدیدی با پیوستن عربستان به روند آشتی با اسرائیل علمی سازد که دولت بایدن را در برابر خواسته ها و عمل انجام شده قرار دهد. زیرا وی باور دارد که هنوز از حمایت گسترده ای در واشنگتن برخوردار است. سعودیها هم بیشتر از صهیونیستها از حل بحران ایران واهمه دارند. زیرا میترسند که جو بایدن آنها را به روزهای دولت باراک اوباما برگرداند و با کاهش تحریم ها و آغاز شرایط مثبت دیپلماتیک با ایران و مذاکرات دیگر، جبهه ای جدید در برابر آنها ایجاد شود. از طرفی با پذیرش موفقیت بایدن در انتخابات از سوی ترامپ باعث شد که عربستان این دیدارها را بعد از چند روز تکذیب کند. به طوری که شاهزاده فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی طی توئیتی گزارشهای مربوط به دیدار مخفیانه نتانیاهو و بن سلمان را رد کرد و نوشت که جلسه ای رخ نداد و تنها مقامات آمریکایی و سعودی حاضر در کشور دیداری داشته اند.

همانطور که گفته شد، درک تغییر رویکرد ایالات متحده در رابطه با خاورمیانه و تلاش دولت بایدن به کاهش تنشها و از بین بردن چالشهای موجود، باعث شده است که عربستان جرأت پیوستن به گروه کشورهای عربی سازشکار با اسرائیل را نداشته باشد. این خود نکته عطفی به لزوم بازخوانی شرایط آتی از سوی مسئولان سیاست خارجی کشورمان است که فرصتهای پیش آمده را به نفع خاستگاه منطقی خود مورد بهره برداری قرار دهیم. ماههای اولیه سال میلادی جدید میتواند میلاد تحولات بسیار مثبت برای تأمین منافع و امنیت ملی کشورمان باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.