گزارش “عصرآزادی” از مشکلات بی سوادی در کشور به بهانه سالروز تشکیل نهضت سوادآموزی؛ غفلت از سوادآموزی مُجزا برای هر قشر!
?عصرآزادی/ شهرام صادق زاده
نام نهضت سوادآموزی که به میان میآید اغلب مردم، یاد زنان جوان خانهداری میافتند که اوایل انقلاب بچه در بغل به مدرسه یا مسجد محله میرفتند تا سواد خواندن و نوشتن یاد بگیرند اما این مورد همه ماجرا نیست!
یکی از مشکلات سوادآموزی در شهرهای بزرگ این است که بی سوادان و کم سوادان به دلیل مشکلات معیشتی به راحتی جذب این نهاد نمی شوند و باید با اجرای برنامه های مختلف، آنها را وادار به تحصیل کرد.
شناسايي افراد بيسواد در مناطق روستايي به مراتب آسانتر از حوزههاي شهري است اما عمده مشكل بحث سوادآموزي در حوزههاي روستاییِ شهرها، به پراكندگي جغرافيايي افراد بيسواد در گستره جوامع روستايي بر ميگردد.
سازمان نهضت سوادآموزی هفتم دی ماه سال ۵۸ با فرمان امام راحل تاسیس شد و آن طور که آمارها می گوید اکنون میانگین باسوادی در سال ۹۹ به بالای ۹۶ درصد رسیده است.
در حالی که میزان دقیق بی سوادی در سطح کشور معلوم نیست اما، طبق اظهارات مسئولان نهضت سوادآموزی بیش از ۸۰ درصد فعالیتهای این نهاد مربوط به سوادآموزی دختران و زنان معطوف می شود.
آنها تاکید می کنند ۵۰ درصد فعالیتها در راستای باسواد کردن بی سوادان و نیمی دیگر در زمینه تعمیق، تحکیم و تثبیت سواد است که موجب شده تا درصد باسوادی زنان که پیش از انقلاب ۲۶.۲ درصد در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال بود اکنون به کمتر از ۲.۸ درصد برسد.
▪️عدم ریشه کنی بیسوادی و آمار قابل توجه بازمانده از تحصیل و ترک تحصیل کرده ها
مسئولان سازمان نهضت سوادآموزی در تمام 4 دهه گذشته آمارهای متعددی از میزان موفقیت کشور در امر سوادآموزی ارائه داده و آن را از دستاوردهای مهم خود میدانند.
به طور مثال، گفته می شود قبلاً 9 میلیون بیسواد بین رِنج سنی 10 تا 40 ساله در سطح کشور وجود داشت اما امروزه به یک سوم کاهش یافته است، این آمارها در نگاه اول نشان از نقش مثبت سازمان نهضت سوادآموزی در کاهش بیسوادی در کشور دارد اما اگر از پای حرفهای پرزرق و برق مسئولان این سازمان بلند شویم و عمیقتر به آمار و ارقام بپردازیم، میبینیم که نهتنها بیسوادی در کشور ریشهکن نشده بلکه آمار بازمانده از تحصیل، ترکتحصیلیها و غیره قابل توجه است.
سازمانی که هر سال ردیف بودجهای را هم در لایحه دولت بهخود اختصاص میدهد و حتی در نظر دارد آموزشیاران خود را استخدام کند اما نتوانسته آن طور که باید و شاید، معضل بیسوادی را در گروه بزرگسالان ریشهکن کند و این امر قابل تامل است!
مرکز پژوهشهای مجلس چندی پیش گزارشی را درباره عملکرد سازمان نهضت سوادآموزی منتشر کرد که در آن آمده است: آمارهایی که در مورد کودکان بازمانده از تحصیل ارائه شدهاند آنچنان ناهمگون هستند که به سادگی نمیتوان گفت هماکنون بازماندگان از تحصیل چند نفرند؟ این تشتت ناشی از وجود تعاریف و مصادیق متعددی است که برای کودکان خارج از مدرسه به کار بردهاند…
در ادامه این گزارش آمده است: جمعیت بازماندگان از تحصیل با دامنه مصادیق پیش گفته، از 130 هزار تا بیش از 3 میلیون نفر گزارش شده است، به طوری که اطلاعات مربوط به تعداد کودکان معلول بازمانده از تحصیل و کودکان فاقد شناسنامه تفکیک نشده و در اختیار نیست.
ناگفته نماند که طبق آمارهای رسمی سرشماری سال 1395 حدود 8 میلیون و 795هزار و 552 نفر بیسواد در بین 10 تا 40 سال سن در کشور اعلام شده بود که ظاهراً اکنون به یک سوم تقلیل یافته است!
▪️عدم شناخت واقعی نهضت و آموزش و پرورش از علم آموزششناسی بزرگسالان
یک کارشناس مسائل آموزشی درباره علت ناموفق بودن نهضت سوادآموزی در ایران گفت: در برزیل، پائولو فریره – نظریهپرداز تعلیم و تربیت و آموزگار – در عرض 5 سال با برنامههای دقیق در آموزش بزرگسالان، بیسوادی را ریشهکن کرد، اتفاقی که در کوبا هم رخ داد و با عزم ملی توانستند به همه بیسوادان آموزش دهند.
مهدی بهلولی ادامه داد: اما در ایران مدل آموزش برنامهریزی شده و دقیق نبود و به همینخاطر نتوانستند در سال های قبل موفق شوند لذا سازمان نهضت سوادآموزی از تئوری آموزش بزرگسالان بیخبر است.
وی افزود: در واقع، مدیران نهضت و آموزش و پرورش، علم آموزششناسی بزرگسالان را اصلاً نمیشناسند و نمیدانند که در دنیا چنین علمی وجود دارد که مختص آموزش این گروه سنی خاص است، بنابراین به نظر می رسد نهضت سوادآموزی خودش به سوادآموزی در زمینه آموزش بزرگسالان نیاز دارد و تا در این زمینه قدم بر ندارد نمیتواند ریشه بیسوادی را بخشکاند!
او یکی دیگر از علل ناموفق بودن نهضت سوادآموزی را تمرکزگرایی و نگاه ایدئولوژیک به امر آموزش بزرگسالان دانست و اضافه کرد: پائلو فریره توانسته بود با توجه به فرهنگ بومی هر منطقه و نیاز اهالی آنجا، آموزش بزرگسالان را دنبال کند اما در ایران به علت این تمرکزگرایی و نداشتن برنامه برای گروههای شغلی و محلی مختلف، طرح آموزش بزرگسالان شکست خورد.
بهلولی تاکید کرد: مسئولان نهضت سوادآموزی باید بدانند که آموزش کارگر با کشاورز، زن خانهدار با زن روستایی و غیره متفاوت است و هر یک نیاز خاصی داشته و برنامههای اشتراکی که در پایتخت گرفته میشود، برای همه آنها مناسب نیست!
این کارشناس آموزشی با اشاره به اینکه وقتی دولت درنظر دارد بیسوادی را از بین ببرد باید جلوی تولید آن را هم بگیرد ولی در ایران اینگونه نیست اظهار کرد: آموزش جدی بزرگسالان، شناسایی کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل، توسعه آموزشهای از راه دور، ایجاد مدارس شبانهروزی و چندین کلیدواژه دیگر طی سالهای گذشته آنقدر از سوی کارشناسان و منتقدان آموزش و پرورش و نهضت سوادآموزی تکرار شده که دیگر آنها مستاصل ماندهاند که چگونه به دولتها جلوگیری از گسترش بیسوادی را گوشزد کنند.
▪️سواد خواندن و نوشتن، پايه و اساس تمام سوادها برای توسعه جوامع بشری
اهمیت مبارزه با بی سوادی بر کسی پوشیده نیست و کم و بیش تمام کشورهای جهان و به خصوص جوامع در حال توسعه، از دیرباز به اهمیّت این امر پی برده اند.
ایران نیز با توجه به اهمیتی که برای امور آموزشی و فرهنگی قائل است، برنامه های گسترده ای برای مبارزه با بی سوادی به انجام رسانده است که تشکیل نهضت سوادآموزی و فعالیت های آن شاهد گویایی بر این ادعاست. تلاش گسترده و همگانی مردم و مسئولان به ویژه دست اندرکاران این نهاد، پدید آمدن ایرانِ باسواد و بافرهنگ را فراهم می سازد.
شاخص سواد متاثر از دیگر شاخصهای توسعه در مناطق است به طوری که بیسوادی در استانهای با شاخص محرومیت بالاتر، قطعاً بیشتر است لذا فاصله باسوادی ساکنان شهر و روستا در آغاز فعالیت نهضت 34.9 درصد بود اما هماکنون این فاصله به 10 درصد کاهش پیدا کرده و فاصله باسوادی زنان و مردان نیز که در ابتدا حدود 23.4 درصد بود هم اکنون به شش درصد رسیده است.
این در حالی است که آمارهای موجود نشاندهنده پراکندگی بیسوادان در سراسر کشور است اما استانهای سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان از جمله استانهاییاند که به نسبت جمعیت بالای خود، بیشترین بیسواد را دارند!
ادبيات جديد، سواد را معادل توانايي و قابليت تعريف ميكند يعني هر توانايي و قابليتي كه به انسان كمک كند كه زندگي بهتري را تجربه كند، اما آنچه پايه و اساس تمام اين سوادهاست، سواد خواندن و نوشتن است.
خواندن و نوشتن، حداقل در حد متون ساده است كه مرز با سوادي و بيسوادی اطلاق گردیده و باید در سطح روستائیان بسیار مهم تلقی شود.
▪️آذربایجانغربی و سیستان و بلوچستان در رتبه های پایین بی سوادی کشور
در حال حاضر استانهای آذربایجانغربی و سیستان و بلوچستان در رتبه های پایین کشوری بی سوادی قرار دارند، رتبهای که نشان میدهد این استان ها با ضعف جدی در این حوزه مواجه هستند.
کمبود فضای آموزشی، کمبود کلاس درس و تراکم بالا به همراه فرسوده بودن برخی از مدارس و کلاسهای درس در کنار بالا بودن آمار بیسوادی در روستاها از مشکلاتی است که سالهاست آموزش و پرورش استان ها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
قرار گرفتن این استانها در رتبههای آخر شاخص بیسوادی کشور نشان دهنده مشکل و ضعف جدی در این بخش است که به دلیل اهمیت آن سایر بخشهای توسعه را نیز تحت شعاع قرار میدهد؛ شاخصی که نمیتوان به راحتی از آن کنار گذر کرد.
کشاورزی بودن استانهای ته جدولی به دلیل کمک کودکان به خانوادهها به همراه مرزی بودن آنها و نیاز به فرهنگ سازی خانواده برای رغبت فرزندان بازمانده از تحصیل برای فراگیری علم در کنار بی توجهی مسئولان در سالهای گذشته این مشکل را دامن زده که ریشه کن کردن آن به زمان و توجه زیاد و جدی تر نیاز دارد.
اما با این حال، کارشناسان معتقدند آمارهای بیسوادی استان ها بیش از اینهاست که آمارها به هیچ وجه با هم همخوانی ندارند!
▪️سوادآموزی برای علاقه مندان پراکنده با بهره مندی مثبت از شبکه های مجازی
امروزه سرعت رشد تکنولوژیها سرسام آور بوده و با ورود اینترنت و ظهور شبکه های اجتماعی، ذائقه مردم ما نیز تغییر کرده است به طوری که اینترنت با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی بر چهار محدودیت بزرگ زمان، مکان، زبان و امکان فائق آمده است.
تکنولوژی های جدید و فن آوری های نوین به مثابه چاقوی دو لبه ای هستند که هم می توان از آنها در رشد و بهبود سیستم آموزشی و هم در مسیرهای ناصواب بهره جست.
در حقیقت، با بهره مندی مثبت از شبکه های مجازی می توان با صرف حداقل هزینه، بسیاری از علاقه مندان پراکنده و مخاطبان خاص نهضت سوادآموزی را آموزش داد و تشکیل کلاس های حضوری را به حداقل رساند.
ضرورت بازنگری در مأموریت و ساختار نهضت سواد آموزی زمانی بیشتر حس می شود که در نظر آوریم درصد قابل توجهی از دانش آموزان در دوره تحصیلی متوسطه اول و دوم بنا بر دلایل متعدد مانند عدم تأمین آینده شغلی از مسیر درس، کودکان کار، کودکان بد سرپرست و بی سرپرست و غیره از ادامه تحصیل منصرف شده و جذب بازار کار و یا در مسیر بی خیالی، افسردگی و بی مسئولیتی قدم می گذارند و باری بر دوش ناتوان اجتماع پیرامونی خود می شوند.
در این اوضاع و احوال نابه سامان اقتصادی و مسائل پیرامونی مجموعه آموزش و پرورش همچون مسائل منزلتی و معیشتی معلمان معترض، کیفیت نازل آموزش و پرورش در مدارس دولتی و غیره صرف هزینه برای نهضت سواد آموزی چندان عقلانی به نظر نمی رسد.
بدین ترتیب بهتر است آموزش و پرورش نهضت سواد آموزی را به تدریج به بخش خصوصی واگذار کرده و به جای هدررفت بودجه آموزش و پرورش برای میانسالان و پیرسالان، به سرنوشت کودکان و نوجوانان همت گمارده و بار سنگینی را از دوش نحیف و ناتوان خود بردارد تا جامعه به سوی سلامت فرهنگی حرکت نماید.
▪️گلایه آموزشیاران نهضت از وضعیت استخدامی و بلاتکلیفی کار خود
آموزشدهندگان نهضت سوادآموزی برخی استانها بعد از سال ۹۲ علیرغم پیگیریهای متعدد، هنوز مشکل استخدامیشان برطرف نشده و همچنان سرگردان و بلاتکلیف ماندهاند که به طور حتم می تواند بر روی کیفیت فعالیت آنها تاثیر بگذارد!
آنها که در عرصه تعلیم و آموزش به افراد بزرگسال بیسواد فعالیت داشتهاند از وضعیت استخدامی و بلاتکلیفی کار خود گلایه دارند، آنان خواستار جذب در وزارت آموزش و پرورش هستند و میگویند سالهاست در سختترین شرایط و دور افتادهترین مناطق، آموزش سوادآموزی به افراد بیسواد را با دل و جان تقبل کردهاند اما بعد از گذشت سالهای متعدد هنوز مشکل استخداممان حل نشده است.
مدیرکل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش در تیرماه امسال از جزئیات استخدام 25 هزار نفر در آموزش و پرورش خبر داده و اظهار کرده بود که بعد از اعلام نتیجه آزمون آموزشیاران و آموزشدهندگان نهضت سواد آموزی، بر اساس 25 هزار و 497 مجوزی که سازمان اداری استخدامی صادر کرده و امتیازات کسب شده، جذب خواهند شد اما فعلاً خبری نیست!