عرض اندام جدید رقبای خاورمیانه ای

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

در هفته های گذشته تحولات سیاسی در قالب مذاکرات دیپلماتیک پیوسته در حال شکل گیری است که نشان از عرض اندام رقبای منطقه ای در برابر فرصتهای پیش آمده است که میخواهند یا به نحوی مذاکرات را بر هم بزنند و یا شرایط جدیدی را برای تعدیل قوا و کسب فرصتهای نوین ایجاد نمایند. در این میان خصومتهای دیرینه انگار به وادی فراموشی سپرده شده و رقبا از درگیری چندین ساله به ستوه آمده و سعی در تقویت مناسبات مشترک هستند. اما این مناسبات تا چه اندازه ای برای کشورمان تهدید و یا فرصت است، باید ارزیابی شود.

چندی پیش مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی در آنکارا با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه دیدار کرد. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که میان دو کشور به دلیل حمایت دولت ترکیه از گروه های اسلامگرا در خاورمیانه اختلاف داشتند. از سوی دیگر ترکیه نیز امارات متحده عربی را به عنوان حامی کودتای نافرجام 15 ژوئیه سال 2016 متهم می کرد. بعد از این دیدار بود که اردوغان با آل نهیان تلفنی خوش و بش کرد و طرفین انگار تمام آنچه را که زمینه اختلافاتشان بود، از مخیله پاک کرده بودند.

در همین حال شاهد شدیم که بعد از دیدار مشاور امنیت ملی امارات از ترکیه، راهی قطر شد و با امیر آن کشور دیدار کرد. فراموش نکرده ایم که عربستان و امارات و بحرین در سال 2017 کشور قطر را تحریم کرده و قطر از طریق حمایتهای تجاری ایران و ترکیه توانست از پس این بحران بر بیاید. در این دیدار نیز گویی طرفین خصومتهای گذشته را فراموش کرده  بودند.

در این سوی منطقه و در نزدیکی مرزهای شمالی ایران، شاهد رزمایش نظامی میان پاکستان، ترکیه و آذربایجان بودیم که انجام این مانور در موازات مرزهای ایران آن هم با حضور کشوری غیر مرتبط خود دلیل عرض اندام توانمندیهای آن کشورها در رابطه با قدرت نظامی بود. این در حالی است که همزمان با این رزمایش شاهد اظهارات سخیف برخی از نمایندگان و یا مسئولان و یا تحلیل گران سیاسی در شبکه های تلویزیونی آذربایجان در داخل و خارج بودیم که تماماً تلاششان بر این است که به نحوی مناسبات رو به توسعه و مثبت ایران و آذربایجان را خدشه دار سازند و در این میان از هیزم تحریک قومی ترک آذربایجانی در ایران استفاده می کنند تا تنشهای جدیدی را برای ایران ببار بیاورند. لاجرم ایران نیز در اقدامی نسبتاً محدود ولی پاسخ دهنده حضور نظامیش را در مرزهای شمال غرب نشان داد که تمام اینها میتواند بر خلاف شرایطی که ترکیه یا قطر و امارات دارند سیر منفی داشته باشند.

باید گفت که شرایط ناهمگون کنونی در خاورمیانه حاصل دو خطای اصلی است. یکی اینکه کشورهای خلیج فارس با تحریک و سردستگی رژیم غاصب اسرائیل در مقابل ایران و متحدانش قرار گرفته اند و به هر نحوی میخواهند نظام جمهوری اسلامی ایران را ساقط کنند. خطا دوم این است که رقبای دیرین این منطقه اعم از ترکیه و ایران و عربستان به جای توسعه مناسبات خودشان و ایجاد بسترهای چند جانبه جهت ارتقای سطح مناسبات در زمینه های اقتصادی، تجاری، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی پیوسته به جان هم افتاده و برای اینکه بقیه را مستأصل سازند، دست به بیگانه های خارج از منطقه دراز کرده و به زعم خودشان تصور می کنند که دیپلماسی درستی را طی می کنند. در این زمینه متأسفانه اسلام و اسلام گرایی مستمسک کشورهای منطقه شده و عوارض و تاوان آن را مردم یمن، سوریه، لبنان، عراق، افغانستان می دهند.

ترکیه و قطر با اسلامگرایان اخوانی همدرد است. عربستان و امارات متحده عربی و مصر در یک جبهه علیه ترکیه و ایران هستند و در جبهه ای دیگر کشورهایی مانند پاکستان نیز از هر آبشخوری تغذیه می کند. در این میان ترکیه در صدد بردن گوی سبقت رقابت در منطقه قفقاز از ایران و روسیه است و با کارت ناشایست طالبان بازی می کند که سفیرش اخیراً با آنها دیداری داشته و سعی دارد حضورش را در افعانستان طولانی تر کند.

به نظر میرسد ایران در چند ماه گذشته با آغاز زمینه مذاکرات میان عربستان سعی دارد، یخها را ذوب کند و در جبهه رقابت تنها نماند. در همین حال ترکیه نیز در صدد آغاز مناسبات با مصر است که از زمان کودتای ژنرال السیسی قطع روابط میان دو کشور پدید آمده است. برجسته ترین اجلاس در بغداد در 28 آگوست (هشتم شهریور) بود که مقامات مصر، ایران، قطر، عربستان، ترکیه گرد هم آمدند. اگرچه این اجلاس بدون نتیجه و توافقی به پایان رسید ولی آغاز تعامل با یکدیگر و شروع مذاکرات مشترک می تواند در کاهش تنشهای موجود در خاورمیانه بکاهد. ناگفته پیداست که در طول سالهای گذشته همه کشورهای منطقه ای همانطور که بیان شد، به دلیل رقابتهای ناسالم شرایط نامناسبی را برای جوامع ایجاد کرده اند و دود حاصل از مناقشات رهبران کشورها به هر دلیلی به چشم اتباع آن کشورها رفته و حاصل جمع این مناقشات چیزی نبوده، جز رشد تروریسم، حضور نیروهای نیابتی، دخالت بیگانگان در کشورها و حضور نظامی آمریکا.

به نظر میرسد که پاندمی کووید- 19 درس عبرتی برای کشورهای منطقه ای شده است. زیرا شرایط غیر قابل انتظار و سخت اقتصادی و افت میزان حجم تجارت و افت ارزش پول ملی کشورها در قبال سایر ارزها (ایران و ترکیه اختصاصاً) موجب شده است که همگان خود را در سیاستهایی تعیین شده شان خویشتن را در باتلاق تصور نمایند که خروج از آنها جز کنار گذاشتن خصومتها ممکن نیست. کشورمان نیز یقیناً خارج از این مقوله نبوده و سعی دارد به نحوی زمینه صادرات نفت، بهبود مناسبات سیاسی و اقتصادی با همسایگان و رفع چالشهای لازم برای تثبیت شرایط معقول و مطلوب برای داخل کشور را فراهم آورد. به طوری اظهارت رئیس دولت سیزدهم در همین راستاست.

اگر ترکیه بتواند مناسبات خودش را با مصر اصلاح کند، سود زیادی به همراه خواهد داشت. زیرا مصر به همراه اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل در نزاع با ترکیه بر سر حقوق حفاری در شرق مدیترانه با یونان و قبرس هم طرف شده است. توافق با مصر می تواند به خروج از انزوای این کشور کمک کند ، بنابراین در حال تلاش برای مذاکره است.در همین حال رفع مناقشه میان ترکیه و اسرائیل هم برای ترکیه مفید خواهد بود. اما در چنین شرایطی که ترکیه در منطقه قفقاز با مانوری که انجام داد، به نحوی سیگانالهای قرمزی را برای ایران نشان داد، در برابر ایران آن هم در نزدیکی با اسرائیل و مصر چه سیاستی را دنبال خواهد کرد باید مقامات تهران به آن توجه نمایند.

یقین بدانیم که رقابت در منطقه با بازی اسلام گرایی با هر پوششی دیگر رنگ باخته است، لذا ایران هم ضمن اینکه باید بازخوانی جدیدی از سیاست خارجی خود در قبال کشورهای منطقه ای داشته باشد، می بایستی قاعده بازی را نه از روی اهمال و تساهل و تسامح که از روی درایت و آگاهی دنبال کند. از این رو بهتر این است که صحنه رقابتها را از شرایط تهدید به فرصت تبدیل کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.