تروریسم و درسهایی که باید از آن برگرفت

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

حادثه دلخراش مربوط به انفجار تروریستی و انتحاری به وقوع پیوسته در کرمان که موجب شهادت بیش از صد نفر و مصدوم شدن صدها نفر شد، و آن هم در روزی که باید پیش بینی می شد که وقوع چنین حادثه ای محتمل است، انسان را بر آن می دارد تا پیرامون چگونگی وقوع این جنایت هولناک و زیر ساختهای تروریسم و همچنین راههای مقابله را در کنار بازشناخت تهدیدات به تفکر و بررسی بپردازد.

بی گمان، دست به کشتار مردم زدن در سالگرد شهادت سردار سلیمانی ناشی از درماندگی، بزدلی، اقدامی ناجوانمردانه و استیصال تروریستهاست که سالهاست با رشادت و سیاستهای امنیتی- نظامی راهبردی سردار شهید، سلیمانی هنوز خود را باز نیافته و روح عصیانگرشان در چنین روزی بروز می کند.

با اینحال، بروز چنین حادثه جانسوزی که دل هر انسانی را در سطح بین المللی به درد آورده و لزوم مبارزه با پدیده تروریسم را امری اجتناب ناپذیر می نماید. از این رو شناخت زیرساخت های حیاتی تروریسم، ظرفیت سازمانی و خطر امنیتی آن میتواند راهگشای مسئولین کشور در جلوگیری از تکرار این چنین حوادثی شود. باید عرض کنم که تحلیل در مورد حادثه اخیر در کرمان نیازمند نگاه و یک رویکرد میان رشته ای مبتنی بر سیستم مبارزه برای تروریسم است. آنچه به طور خلاصه میتوان بیان داشت این است که، گروه‌های غیردولتی، غیررسمی و غیرقانونی عموماً دست به اقدامات تروریستی می زنند. سازمان‌های تروریستی، زیرساخت‌های حیاتی را با اقدامات تروریستی هدف قرار دادن اهداف نرم و ایجاد رعب و وحشت و نمایش ناتوانیهایی دولتها طراحی می‌کنند.

زیرساخت‌های حیاتی تروریست‌ها را می‌توان بر اساس اولویت‌های هدف‌گیری استراتژیک سازمان‌های تروریستی، رابط با سیستم‌های زیرساخت غیرنظامی موجود در زمینه خاص و نیاز آن‌ها به طراحی، ساخت و مهندسی سیستم‌های زیرساخت جدید ویژه سازمان‌های غیرقانونی طبقه‌بندی کرد.چنین زیرساخت‌های حیاتی تروریستی شامل سیستم‌های رسمی، غیررسمی، مشروع، نامشروع و فیزیکی و مجازی می‌شود.زیرساخت‌های حیاتی تروریست‌ها اغلب با شبکه‌های جنایی و حکمرانی پایین ارتباط دارند.نتایج نشان دهنده چنین است که رویکردهای هدفمند تروریستها غالباً جنبه انتقامی، خود مطرح سازی، اجیر شدنشان از سوی دولتها و یا سازمانهای اطلاعاتی- جاسوسی، تأثیر گذاری منطبق با زمان بندی بر اساس تقویم رخدادهای پیشین و تاریخی و امثال اینها صورت می گیرد. لذا پیش بینی و شناخت اقدامات تروریستی و پیشگیری و آمادگی در بروز چنین رخدادهای دلخراشی کاملاً ممکن و میسر است.

این هفته با نگاهی به حادثه تروریستی کرمان سعی می کنم به شکاف‌های بین مطالعات تروریسم و انعطاف‌پذیری زیرساخت‌ها بپردازم و با تکیه بر معلومات و داده های مطرح شده در علم سیاست  به “زیرساخت‌های حیاتی تروریستی” به‌عنوان یک چارچوب اشاره کنم که متأسفانه از نگاه خود مثبت پنداری دولتها به وادی فراموشی سپرده شده و یا چندان اهمیت داده نمیشود. افزایش خشونت سیاسی تروریستی در سطح جهانی خود میتواند همیشه دولتها را به حالت آماده باش در آورد. نباید هیچ کشوری چنین تصور کند که چون دارای قدرت و امنیت سازی هستم، امکان وقوع اقدامات تروریستی بعید است. حال آنکه کشورمان به دلایل متعددی اعم از حضور در میدان رقابتهای سیاسی، تعیین کننده پارامترهای امنیتی – نظامی در صحنه بین المللی، دارای بافت جمعیتی متعدد در کشور، دارای جبهه ای از کشورهای متخاصم در سایه وجود ارکان سیاسی در نظام بین الملل و دفاع از آن، برخورداری از اهداف و آرمانهای متفاوت انقلابی که منافع سایرین را به چالش می کشد و… همیشه در سیبل اهداف تروریستی و نظامی دیگران قرار دارد. بنابراین،  اهمیت دهی و رویکرد به تروریسم جهانی و شناخت دیدگاه‌های اصلی رایج در تحقیقات مربوط به تروریسم الزامی است و می بایستی در سطح کشور و حتی میادین حضور یافته کشور در سطح بین المللی بدون انعطاف‌پذیری به اهمیت ایمنی و ایمن سازی جامعه و منافع توجه شود. در این راستا باید از تحلیل‌های مقایسه‌ای از مطالعات تروریسم، مهندسی سیستم‌ها و حفاظت از زیرساخت استفاده شود. باید در نظام امنیتی کشور با  مدیریت وزارت کشور سازمان و نهادی ایجاد شود که گونه‌شناسی زیرساخت‌های تروریستی را توسعه داده و مفاهیم زیرساخت‌های حیاتی تروریستی را بازشناسایی نماید. چه عواملی میتوان در “توان‌سازی” و “فضای همکاری بین تشکیلاتی” دخیل است، مورد توجه قرار گیرد. طبیعتاً هوش سازمانی حاصل از همسویی نهادهای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی می تواند اهداف استراتژیک با ظرفیت زیرساختی تروریستهای را شناسایی کرده و برای ممانعت از شیوع، دوام و انعطاف پذیری تروریستها را در اقدامات متنوع و متعدد خودشان یاری دهد.  بدون تردید بسیاری از سازمان های تروریستی چاره ای جز استفاده فزاینده  از خشونت برای رسیدن به اهدافشان ندارند. لذا راه مبارزه با تروریسم و مقابله با تهدیدات آنها چندان دشوار نیست. ما می‌توانیم اشکال سازمانی نوظهور تروریستی را با شناخت اهداف، زیرساختها، تمایلات، رویکردها و پتانسیلهای ذاتی و فرضی شناسایی کرده و راههای طراحی و توسعه اقداماتشان را پیش از اینکه آنان عملی سازند، پیش بینی کنیم. چرا که تروریستها اغلب شبکه‌های مسطح، متحرک و انعطاف‌پذیری هستند که همیشه منفذهای درز اطلاعاتشان وجود دارد.

لذا در اینجا لازم میدانم به طور خلاصه با بازشناسی زیرساخت و عوامل تروریسم را میتوان در توان افزایی ما در مقابله با این پدیده شوم یاری دهد، بپردازم.

1- زیرساخت‌های حیاتی تروریستها مبتنی بر سیستم‌ها و دارایی‌های فیزیکی و مجازی آنهاست که توسط بازیگران گروههای تروریستی برای دستیابی به اهدافشان، از جمله حملات فیزیکی به “اهداف نرم”، “اهداف سخت” طراحی و تخصیص داده شده‌اند. سیستمهای پشتوانه ای تروریستها را میتوان با شناخت اهداف خود بازیابی و شناسایی کرد. وقتی ما در جبهات مختلف با منافع رقبا و یا دشمنان خود در ستیز هستیم، بایستی بدانیم که اجماع علمی- عملی قوی در ورای گروه های تروریستی وجود دارد که از اهمال و غرور خود مثبت پنداری ما استفاده خواهد کرد و عملیات تروریستی را انجام خواهد داد.

2- در حالی که ایران با تمام مشکلات و معضلات گریبانگیرش مسیر ترقی در رقابتهای بین المللی را طی می کند و قادر است با مکانیزمهای متعددی پلن های سایرین را به چالش بکشد، یقیناً طرحهای فزاینده ای در به چالش کشیدن امنیت و توان کشورداری ایران شکل خواهد گرفت. همه میدانیم که تروریسم به عنوان شکلی از خشونت و از پیش برنامه ریزی شده و با انگیزه سیاسی- امنیتی است که به عمد علیه غیرنظامیان و اهداف غیرنظامی برای “دستیابی به اهداف سیاسی (ملی، اجتماعی-اقتصادی، ایدئولوژیک، مذهبی و غیره استفاده می شود.)

3- سازمان‌های تروریستی از خلاهای اقتصادی و بحرانهای اجتماعی- معیشتی نهایت بهره برداری را می کند. از این رو عدم توجه به مناطق محروم کشور- آن هم با تعدد مذهب و قومیت- و اهمال در توسعه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی می تواند بستر جذب نیرو برای گروههای تروریستی را فراهم آورد.

4- دو راه اصلی وجود دارد که تروریسم به عنوان یک پدیده اجتماعی سازمان یافته به طور مفید از طریق لنزهای مدیریت آفات و بلایا و مخاطرات اجتماعی و طبیعی مورد بررسی قرار گیرد. اول اینکه، حملات تروریستی، در اثرات فیزیکی خود، حتی زمانی که در مقیاس کوچک یا توسط بازیگران مستقل فرضی بروز می کند باید آن را به مثابه حمله “گرگ تنها” به گله گوسفندان بشماریم. یعنی به عبارتی، چنین خطری را هم جدی بگیریم. زیرا هر اقدام تروریستی در نوع خود توانایی ایجاد اختلالات گسترده، شرایط اضطراری و حوادث متعدد در سیستم های حیاتی (حمل و نقل، انرژی، و غیره.) را فراهم می آورد. دوم آنکه، ماهیت تروریستها و شمار گروههای تروریستی را بازتعریف کرد. ایران از سوی دشمنان قسم خورده ای مانند اسرائیل، گروههای مذهبی (سلفی، وهابی و …) و همچنین قاچاقچیان همیشه در معرض تهدید است. آنها  پدیده های سیاسی- اجتماعی سازمان یافته ای هستند که همیشه خواهند بود. حملات تروریستی و جهادی معاصر (داعش، جیش العدل، القائده و …) علیرغم اینکه به عنوان خشونت خود به خود یا حملات اپیزودیک سازماندهی نشده ظاهر می شوند، لیکن دارای سیستم های مهندسی شده ای هستند که پشتوانه لازم حمایتی غیر قانونی دارند.

با نگاهی به موارد بالا، می توانیم راهکارهای لازم را برای مقابله با وقوع اقدامات تروریستی در کشور ایجاد کنیم. از جمله آنها عبارتند از: 1) تقویت سیستم‌ها و نهادهای زیرساختی محلی، جذب و جلب توانمندیهای سازمان‌های فراملی، جلوگیری از شکل گیری شبکه های ولو کوچک سازمانی با هر هدفی در نزدیکی مرزها. 2) با توجه به صدمه پذیر بودن مرزهای شرقی، لزوم ایجاد موانع مرزی بتونی (مانند مرز ایران – ترکیه) و کنترل مداوم ترددهای مرزی از طریق پرواز پیوسته پهپادها. 3) مجهز کردن شهرهای کشور به سیستم نظارت دائمی از طریق دوربینهای مدار بسته به ویژه شهرهای مرزی به مانند سایر کشورهای جهان. بطوریکه ترکیه به دلیل همین امکانات در بازشناسی اقدامات سوء و یا شناسایی عاملان ترور و هر اتفاقی بعد از وقوع آن موفق است. 4) تقویت زیرساختهای اقتصادی و توسعه اجتماعی- فرهنگی استانهای محروم و نزدیک مرز. 5) افزایش حقوق مزایای پرسنل نظامی- انتظامی- قضایی شاغل در مناطق مرزی جهت تشویق به ماندن و احساس مسئولیت کردن. 6) تقویت شبکه های تلویزیون محلی برای ارتقای سطح بینش و دانش در راستای همبستگی ملی- میهنی. 7) استفاده از آخرین و پیشرفته ترین تکنولوژی ردیابی، تجسس، ارزیابی در بخش امنیتی. 8) پیش بینی همه جانبه در خصوص بروز حوادث در ایام ویژه و انجام اقدامات پیشگیرانه لازم.

مخلص کلام اینکه، همانطور که بیان شد، تروریسم پدیده شومی است که میتواند در شکل اندک هم اثرگذار باشد. بقولی، مگس چندان بزرگ نیست ولی دل به هم زن است. لذا ترور هر چند پایگاه و جایگاه و پتانسیل قوی و ماندگاری ندارد ولی نبایستی ساده انگارانه با آن برخورد کرد. امید که نوشتار این هفته به نحوی آویزه گوش مسئولان باشد. یاحق!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.