وضعیت سینمایی شهر اولین سینمای ایران به بهانه روز ملی سینما از زاویه "عصرآزادی"

تعطیلی خاطرات!

عصرآزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده

ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ شمسی توسط مظفرالدین شاه قاجار را می توان نقطه سر آغازی برای سینمای کشور محسوب کرد که باز هم تبریز اولین دیگری را برای این سرزمین رقم زد که از دروازه اروپایی ایران حکایت دارد زیرا ۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر در تبریز با نام سینما سولِی با تلفظ دقیق فرانسوی Cinéma Soleil Tabriz که اتفاقاً به معنی خورشید است توسط کاتولیک‌ ها در کوی پاساژ با گنجایش ۱۰۰ نفر دایر شد که هر روز یک نوبت فیلم نمایش می داد تاسیس گردید اما به دلیل عدم دسترسی به فیلم‌ های جدید، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی تعطیل شد.
در حالی که پس از گذشت یک قرن به نظر می رسد تولیدات سینما در سال های پس از انقلاب پیشرفت های چشمگیری داشته اما گویا نسبت به رشد ذائقه تماشاچیان جوان نتوانسته هماهنگ پیش برود و چنین مشکلاتی در تولید آثار همچون سال های اولیه تاریخ سینما، سالن ها را به رکود کشانده و ۲۱ شهریور ماه به عنوان روز ملی سینما بهانه ای است که به مشکلات این صنعت حداقل در مقیاس استانی پرداخته شود تا شاید بدبینی های شخصی یک روز پایان یابد.
در حقیقت، تمام کشورهای جهان برای حفظ اماکن فرهنگی خود که ریشه در گذشته دارند تلاش می‌ کنند اما سینماهای قدیمی ما به دست فراموشی سپرده شده‌ و فقط یک بولتن از ورودی آنها به جا مانده و مسئولان به جای اینکه در جهت حفظ چنین امکانی گام بردارند به تغییر کاربری و سود مالی فکر می کنند کمااینکه تاکنون نتوانسته اند لنگه آنها را با متریال ها و مصالح مدرن احداث نمایند و اگر هم تحقق یافته، یک جای کار لنگیده است…

◾️سئانس اول

در گذشته، سینما بخش جدایی ناپذیر زندگی اغلب مردم شهرهای بزرگ ایران بوده و آنها با سینما‌ها خاطره سازی‌ های زیادی می‌کردند و تبریز، یکی از شهر‌هایی است که در دل خود سینما‌های خاطره انگیز زیادی را جای داده است که اکنون نیز شماری از آنها در محدوده شریعتی یا همان شهناز سابق همچنان استوار ایستاده اند.
از سینما آریا (آزادی)، دریای نور (قدس)، فردوسی (فرهنگیان)، دیانا (فلسطین) گرفته تا سینما سعدی (۲۲ بهمن)، آسیا (۲۹ بهمن) و متروپل (فلسطین)؛ سینما‌هایی که حس و حال نوستالژیک بودنشان باعث جذب هر چه بیشتر مخاطبان می‌ شد و پس از عدم توجه مسئولان عرصه فرهنگ و هنر به اصل هنر هفتم به ورطه فراموشی سپرده شدند.
البته در این سال ها، با تغییر شکل و شمایل برخی سینما‌ها و مدرن شدنشان مانند سینما آسیا و دریای نور تبریز که به ترتیب ۲۹ بهمن و قدس تغییر نام داده اند علیرغم اینکه مخاطبان استقبال خوبی به عمل می آورند ولی اکران فیلم‌ های پرمخاطب روی پرده نقره‌ای هم، حس و حال گذشته را برای تماشاچیان ندارد.
کارشناسان حوزه هنر می گویند سینما‌های نوستالژیک، سینما‌هایی هستند که به صورت سالن بوده و قالب پردیس را ندارند و خیلی از افراد با آنها خاطرات جذابی دارند و یکی از نمونه بارز این نوع سینماها، سینما کریستال تبریز بود که با وجود خاطره‌ های زیادی که برای تماشاگران به ارمغان آورده بود متأسفانه، تعطیل شده و با بی تدبیری و تنگ نظری مسئولان وقت استان به مجتمع تجاری تبدیل گردید در حالی که احیای سینما‌های نوستالژیک از اهمیت زیادی برای مخاطبان برخوردار است و می توانست بر فضای فرهنگی و هنری شهر بیفزاید.
در حقیقت، سینماها روزگاری پاتوق فرهنگی و یادآور خاطره‌ های تماشاگرانی بودند که طبق گفته خود سینما دارها بسیاری از آنها حتی پس از سالها به دلیل خاطرات خوب از آن دوران به این سالن‌ ها سر می‌ زنند و دوران خوش سینماداری را به نوه ها و فرزندان خود روایت می کنند و از اینکه سینماهای شهر اولین این صنعت اوضاع خوبی ندارند اظهار تاسف می کنند.

◾️سئانس دوم

یک منتقد و مدرس سینما در مورد احیای سینما‌های نوستالژیک و اهمیت آنها برای جذب تماشاگران به سالن سینما‌ها معتقد است قبل از اینکه بخش دولتی و خصوصی به سمت پردیس سازی می‌رفتند باید اول بررسی می‌کردند کدام سینما‌ها تعطیل یا نیمه تعطیل هستند و یا این که امکانات بروزی ندارند و آنها را احیا می‌ کردند.
رضا اورنگ با اشاره به اینکه ذهن مخاطب با سینما مأنوس است و سینما یک قالب خاصی برای خود دارد افزود: چراغ‌ های نئون و پوستر‌های سینمایی و امثال آن باعث جذب عابرانی می‌شوند که از کنار سینما‌ها می‌گذرند و آنها را ترغیب به تماشای فیلم می کنند در حالی که این ویژگی در مورد پردیس ها اتفاق نمی‌ افتد تا جایی که اغلب مخاطبان از طریق سرچ در اینترنت به دنبال برنامه‌ ها و تایم پخش آنها هستند و سپس، بلیط رزرو می‌ کنند و در واقع، تماشاگر به سینما نمی‌رود بلکه فقط به دیدن فیلم می‌رود!
وی اضافه کرد: بسیاری از سینما‌های نوستالژیک، تماشاچیان خاص خود را داشتند اما امروزه چنین حسی در مورد سینما‌ها وجود ندارد و حتی برخی از سینما‌های نوستالژیک در شهرهای بزرگ تخریب شده و یا تبدیل به پردیس شده اند و به همین دلیل، ماهیت خود را از دست داده اند زیرا نام بااصالت آنها هم تغییر یافته است!
اورنگ تاکید کرد: برخی از سینماها در جای خاص و مهمی قرار گرفته اند و فیلم‌ های خوبی هم در سالهای دور نمایش می‌دادند و خاطره ساز بودند در حالی که امروزه، ساختمان آنها با سالن‌های زیاد ساخته شده و وقتی وارد آنها می‌شویم احساس خستگی می‌کنیم در حالی که وقتی به سالن‌ های قبلی می‌ رفتیم احساس آزادی می‌کردیم و نفس می‌ کشیدیم و لذت می‌بردیم.
این کارشناس حوزه سینما خاطرنشان کرد: معلوم نیست این چه طرحی است که می‌خواهند تمام لذت‌ های فرهنگی و اجتماعی را از بین ببرند و مردم ذهن‌ شان در مورد سینما عوض شود، در حالی که همین افراد که زمانی باعث فرار مخاطبان از سینما شده اند حالا به دنبال مخاطب می‌ گردند و برای آنها ساختمان سینماها را زیر و رو می کنند!

◾️سئانس آخر

تصور کنید در دهه ۳۰ یا ۴۰ شمسی هستید؛ فیلم‌ های نگاتیوی، بوفه‌هایی با تنقلاتی مانند تخمه آفتابگردان، ساندویچ، صف‌های طولانی و مردم با هیجان بالا برای تماشای فیلم در سالن انتظار حضور دارند… این موارد همه ما را – حتی نسل های جدید – را یاد اتفاق و تجربه خاطره انگیزی می‌اندازد که پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان به اسم سینما برایمان تعریف می کنند اما این روزها سینماها هم رنگ و لعاب دیگری به خودشان گرفته‌اند و دیگر در سینماهای بزرگ شهر خبری از آن گیشه‌ های کوچک با بلیط های کاغذی و چراغ قوه‌‎های بزرگ قدیمی نیست.
سینماهایی مملو از خاطرات قدیمی و شیرین با تجهیز نشدن سالن‌ ها به مرور زمان در حال فراموشی هستند و تغییر نام آنها به عنوان پاک کردن صورت مسئله و حل آن، مشکلی از مشکلات سینماداری و آسیب شناسی احیای سینماهای نوستالژی را مرتفع نکرده است کمااینکه وضعیت سینماهای سایر شهرهای آذربایجان شرقی همچون مراغه، مرند، میانه و غیره نیز بهتر نیست و در صورت تداوم روند فعلی، نام سینما تنها به عناوین فیلم سینمایی محدود شده و آیندگان از وجود سینماهایی با عمر نزدیک به یک قرن بی خبر خواهند بود و افسوس حفظ سینماهای به جا مانده از زمان نیاکان خود را خواهند خورد که چرا فقط در زمان خود زندگی کرده و آینده گر نبوده اند!!
بدین ترتیب، می‌ توان به این نتیجه رسید که سینماهای قدیمی و نوستالژی نوعی میراث و کالای فرهنگی هستند که مانند بسیاری از کالای فرهنگی دیگر احتیاج به نگهداری، مرمت و به روز شدن دارند و نباید مانند سینماهای وحدت (کریستال) و مولن روژ که به ترتیب در سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۰۶ ساخته شده بودند تغییر کاربری یافته و یا به متروکه تبدیل شوند لذا در سیاستگذاری و مدیریت فرهنگی فعلی، خلاء طرح و اجرایی کردن ساز و کاری برای نگاهی ویژه به این سینماها احساس می‌شود تا این سینماها هم بتوانند در مقابل پردیس‌های سینمایی به حیات خود ادامه داده و دوباره به آن روزهای شلوغ و پر رونق سفر کنند به شرطی که تنگ نظری های بیهوده، تکروی و کج روی های شخصی و بدبینی اجتماعی کنار گذاشته شوند!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.