آموزش های پیش از ازدواج گامی در حل بحران صعود طلاق و سقوط ازدواج

عصر آزادی آنلاین، در راستای آسیب شناسی صعود طلاق و سقوط ازدواج که در حال حاضر به یکی از مهمترین چالش های اخیر اجتماعی بدل شده است و با هدف بررسی موردی شهرستان هشترود مقاله ی ذیل را که به قلم رئیس اداره بهزیستی این شهرستان و مبتنی بر تجربه های زیسته وی در مشاوره های پیش از طلاق زوج های جوان است و راهکارهایی موثر ارائه نموده است، منتشر می نماید؛

ازدواج سالم تضمین سلامت و نشاط جامعه است که به عنوان مهمترین عقد و قرارداد زندگی انسان، مستلزم آگاه، اطلاعات و مهارت آموزی طرفین است و موفقیت و شکست در این قرارداد، می تواند تمام زندگی یک فرد را تحت الشعاع قرار دهد. رشد سریع تکنولوژیها و ماشینی شدن، سبک زندگی افراد را به سوی هسته ای و کوچک شدن خانواده ها، رشد تک فرزندی و فرزند سالاری،کاهش ارتباطات خانوادگی پیش برده است که قطع انتقال دانش و تجارب بین نسلی، ضعف مهارت آموزی جوانان در زمینه روابط اجتماعی، تشکیل خانواده و زندگی مشترک را رقم زده است.

عدم وجود برنامه ریزی مدون و مشخص برای آموزش مهارتهای زندگی و اجتماعی_ارتباطی در سیستم آموزشی ما، تمرکز والدین بر آموزش های رسمی مدرسه ای، رقابت های کنکوری و قبولی دانشگاه و غفلت از آموزش و آمادگی فرزندان خود برای تشکیل خانواده دست به دست هم داده و نسلی را تربیت کرده است که آمادگی و مهارت لازم برای تشکیل خانواده و همسرداری و فرزندپروری را نداشته باشند و در نتیجه شاهد بحران اجتماعی_فرهنگی سقوط ازدواج و صعود طلاق بحران اجتماعی – فرهنگی هستیم که جامعه را با آسیب های جدی مواجه کرده است.

رسیدن به ثبات عاطفی و مدیریت هیجانات و احساسات، لازمه ازدواج موفق است و بررسی های ما نشان میدهد اکثر افرادی که در سالها و‌ماههای اول زندگی اقدام به جدایی و طلاق می‌کنند هنوز دچار تزلزل جدی در این زمینه هستند که آموزش مهارت های قبل از ازدواج می تواند شرایطی را فراهم کند که مراحل : انتخاب، آشنایی، عقد و دوران نامزدی را عاقلانه و منطقی طی کنند و از همه مهمتر با آگاهی به نقاط ضعف ها و قوت های شخصیتی و ارتباطی خود، به یک خود آگاهی نسبی از خود برسند.

اگر چه آموزش های پیش از ازدواج توسط سازمان ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی ارائه میشود اما نتایج حاکیست که در این خصوص نیاز به تغییر نگرش جامعه، ضروری دانستن این آموزش ها از طرف والدین و تشکیل سازمان های مردم نهاد و حمایت شورای اسلامی شهر و شهرداری ها و همکاری آموزش و پرورش و سایر نهادهای مرتبط هست چرا که با ادامه روند موجود و عدم تامین بسترهای آمادگی و مهارت لازم برای ازدواج و تشکیل خانواده، افزایش طلاق و عدم موفقیت در تشکیل خانواده های موفق و سالم همچنان ادامه خواهد داشت.

عوامل مؤثر بر ازدواج موفق و تدوام زندگی مشترک

بررسی موارد طلاق در چند سال اخیر نشان می دهد که مواردی چون مهریه و میزان آن نقشی در تضمین موفقیت و امنیت زندگی مشترک ندارد و حتی وضعیت اقتصادی، مدرک تحصیلی، رتبه و جایگاه شغلی افراد و خانواده های آنها نیز به تنهایی و به طور کامل موجب استحکام و ثبات عاطفی زندگی افراد نمی شود و آنچه که موفقیت، قوام و دوام زندگی مشترک را تضمین می کند، در وهله اول به ثبات رسیدن عاطفی و اجتماعی طرفین، انتخاب درست همراه با عشق و علاقه، فهم دقیق و هدفمندانه از ازدواج و زندگی مشترک می باشد.

شواهد حاکیست که صبر و بردباری جوانان امروزی در مسیر زندگی مشترک کم است و قدرت حل مسائل و گذراندن دوره های مشکل دار زندگی را ندارند و در صورت مواجهه با کوچکترین مشکل به دلیل نداشتن بنیه های مهارتی گفتگو و تبادل نظر و چاره اندیشی، طلاق را بهترین و راحت ترین راه برای رهایی از سختی ها انتخاب می کنند.

لذا والدین قبل از ازدواج فرزندانشان باید به پاسخ چند سوال فکر کنند

آیا دختر و پسر من آمادگی لازم را برای جدایی از والدین خود دارد؟

آیا فرزند من، توانایی و مهارت تدبیر و مدیریت یک خانواده و همسرداری را آموخته است ؟

آیا این دو در کنار هم قدرت حل مسائل و مشکلات زندگی مشترک را دارند؟

ما به عنوان والدین چه آموزشهایی برای ورود به زندگی مشترک به فرزندان خود داده ایم؟

یکی دیگر از عوامل مهم موفقیت در ازدواج و زندگی مشترک، توجه به میزان شباهت ها و اشتراکاتی است که افراد باهم دارند و مشابه بودن علایق، تحصیلات، طبقه اقتصادی، افکار و عقاید مذهبی و گرایشات اجتماعی – فرهنگی سبب می شود با درک راحت تر همدیگر به احساس تفاهم و نزدیکی بیشتری برسند، لذا جوانان باید به این مسئله اهمیت دهند و با فردی ازدواج کنند که بیشترین شباهت و اشتراک را با او دارد، به عنوان مثال یک فرد درونگرا و منزوی نمی تواند با یک فردی با شخصیت برونگرا و اجتماعی، زندگی موفق و شادی را تجربه کند.

شناخت و آشنایی های قبل از ازدواج در جامعه کنونی و جامعه پیچیده امروز ضروری است چرا که درب های خانواده ها و فامیل به روی هم بسته است و با کاهش ارتباطات بین خانوادگی، دوستی های خانوادگی، همسایگی، شناخت شخصیت واقعی افراد رنگ باخته است و نمیتوان به راحتی نسبت به روحیه و شخصیت افراد آگاهی پیدا کرد. از این رو جوانان باید به دور از هیجانات کاذب و احساسات زودگذر و با نظارت والدین، بایکدیگر آشنا شده و به صورت هدفمند و با طرح سوالات اساسی نسبت به هم شناخت بیشتری پیدا کنند و از عشق های مجازی و خیابانی که افراد همیشه شخصیت واقعی خودرا پنهان می کنند، بپرهیزند.

عوامل افزایش طلاق در شهرستان هشترود

در بررسی های طلاق در چند سال اخیر در شهرستان هشترود، نقش فضای مجازی و دوستی های توام با هیجان و بدور از شناخت واقعی کاملا محرز است و به ندرت موفقیت و انسجام و ازدواج حاصل از این دوستی ها مشاهده می شود.چرا که افراد در این نوع دوستی ها، نسبت به هم نقش بازی کرده و چهره واقعی و شخصیت اصلی خود را تاشروع زندگی مشترک نشان نمی دهند. عمر این ارتباطات به دلیل دشواری مدیریت هیجان و احساسات کوتاه است و با کاهش و از بین رفتن هیجانات، افراد راه جدایی را می پیمایند.

پدیده کودک همسری نیز معضل اساسی در ازدواج و در شهرستان هشترود است و استان آذربایجان شرقی از این نظر رده چهارم کشور و شهرستان ما در رده های بالای جدول کودک همسری است و طلاق در بین این افراد که در سن پایین ازدواج می کنند، بسیار فراوان دیده می شود.

آگاهی والدین از اینکه کودک باید دوران کودکی خود را طی کند و در کنار هم سن و سالان خود کودکی کند تا به مرحله بلوغ و نوجوانی و جوانی برسد بسیار مهم است و تا وقتی کودک این مراحل را به طور طبیعی طی نکند و در سن کودکی وارد فضایی بشود که مختص جوانان و بزرگسالان است، قادر به مدیریت شرایط جدید و سازگاری با آن جو نشده و به طلاق عاطفی یا به جدایی واقعی منتهی خواهدشد.

طلاق عاطفی بسیار بدتر و سخت تر از جدایی است. در جدایی احتمال موفقیت و ایجاد شرایط جدید هست ولی در طلاق عاطفی، افسردگی و شکست های مکرر عاطفی، تحقیر و تحمل شرایطی که دلخواه نیست زندگی یک فرد را تا لحظه مرگ تلخ و ناشاد خواهد کرد، لذا علاوه بر سنت قدیمی یک جوان، سن پختگی وتوانایی مدیریت خانواده مهمتر است و بهترین زمان برای ازدواج سنی است که یک دختر و پسر به ثبات عاطفی رسیده و بتوانند نقش زنانگی و مردانگی خودرا به نحو احسن ایفا کنند و توانایی اداره یک زندگی مشترک را داشته باشند.والدین با شناختی که از فرزندان خود دارند بهترین افراد برای تشخیص این سن می باشند.

از دیگر دلایل دیگر افزایش طلاق در شهرستان این است که والدین ازدواج فرزندان را ابزاررسیدن به اهداف و آرزوی های خود قرار می دهند و دخالتهای والدین به ویژه مادران مادران در اغلب موارد، فرصت استقلال طلبی و ابراز وجود را از فرزندان سلب می کند.دلیل اصلی مداخله های بیش از حد والدین، تک فرزندی، نگاه کالایی و حس مالکانه والدین نسبت به فرزندان خود می باشد. هر کودکی پا به عرصه حیات می گذارد، باید به استقلال و فردیت برسد تا بتواند خودش روزی پدر یا مادر بشود. والدین برای موفقیت آینده آنها، نباید نسبت به فرزندان خود حس مالکانه و آمرانه داشته و دائم در کنترل آنها بکوشند. بارها مشاهده کرده ایم که مادران حتی در زمان مشاوره پیش از طلاق هم به فرزندان خود اجازه اظهار نظر نمی دهند و این مادران از اول ازدواج تا آخر طلاق خود تصمیم گیرنده و تعیین کننده هستند و فرزندان این مادران همیشه کودک مانده و شانسی برای زندگی موفق نخواهند داشت.

والدین باید به این باور برسند که فرصت استقلال، آزمون و خطا را از فرزندان خود سلب نکنند تا جوانان مسیر ثبات عاطفی – اجتماعی و کمال و بلوغ عقلانی را طی کنند. بدیهی است که هر گونه تعجیل و تأخیر در ازدواج منجر به مشکلات و مسائلی خواهد شد که زندگی را به کام یکدیگر تلخ خواهد کرد.

در پایان توصیه می کنم والدین در کنار اهمیتی که به درس و مدرسه،آینده تحصیلی، شغلی و جایگاه اجتماعی فرزندان خود می دهند به زندگی مشترکی که در آینده خواهند داشت و مهارتهای لازم برای داشتن ازدواج و زندگی سالم و موفقی نیز توجه داشته باشند.

در آموزش مهارت های زندگی از،طریق خود والدین و خانواده و یا از طریق نهادهای متولی این امر بکوشند و آنها را به ثبت نام و شرکت در کلاسهای آموزش مهارت‌های زندگی و آموزش های قبل از ازدواج تشویق کنند تا شاید مسیر انتخاب، نامزدی،عقد و ازدواج و شروع زندگی مشترک را به درستی و با دید و نگرش خوب و دقیق بپیمایند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.