تقديم به يادنامه پيرمرد كبير قبيله عشق؛ دكتر اسماعيل رفيعيان

عصرآزادی آنلاین

هديه شوق

يدالله امينی (مفتون)

 

رادمرد قبيله عشق، پيرمرد كبير
پيرمرد لبخندها برای همه
اشک ها برای همه
وقت و بی وقت، كه از خيابان تاريخ می گذشت
از آن گذرگاه‌‌ها
كه گذشته‌ است از آن
سردار بزرگ
سالار بزرگ
شيخ دين‌مدار بزرگ
و آخر از همه، شهريار بزرگ
و اين منِ ديرسال، در عصرهای آن پاييز دور…
باري
گفتم كه پيرمرد لبخندها و اشك‌ها
چرا كه او چهره‌اي ميانه نداشت
و تفاوت‌ها را غيورانه رصد مي‌كرد
لاجرم
چنين بود كه شد
تشعشع اميدها
در اين گذر از سايه‌روشن‌هاي روزگار
و خوش آمد گوي ورود ما
در جغرافياي تماميّت ايران…

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.